محقق و کارگردان: هادی آفریده، مدیر فیلمبرداری: رضا تیموری، تدوینگر: بابک بهرامبیگی، آهنگساز: حمیدرضا آفریده، صدابردار: شاهین پورداداشی، تهیهکننده: هادی آفریده با مشارکت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، محصول 1396.
بهترین راه ورود به جهان مستندهای هادی آفریده، تحلیل فیلمهای او از دریچه پژوهشهای عمیق و دامنهداری است که در همه آثارش به چشم میخورد و خصیصه ممیز فیلمهای وی و یکی از عوامل جذابیت آنها به شمار میرود. آلن روزنتال در کتاب مستند؛ از ایده تا فیلمنامه (ترجمه حمیدرضا احمدیلاری، انتشارات ساقی) ضمن تأکید بر نقش تعیینکننده پژوهش در فیلم مستند اشاره میکند که مستندساز باید در مرحله پیشتولید، تیزهوشی و کنجکاوی یک خبرنگار را داشته باشد و در عین حال از دقت و موشکافی یک دانشجوی دکترا برخوردار باشد و همزمان نقش مشاهدهگر و تحلیلگر را نیز بر عهده بگیرد.
لیلا مکتبیفرد، استادیار گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه خوارزمی نیز در بخشی از مقالهای با عنوان «جستاری در توزیع، تکثیر و آرشیو فیلمهای مستند: منبع اطلاعاتی فراموششده» مینویسد: «فیلم مستند آن گونه که از تعریفش برمیآید بیشتر سر آن دارد که تصویری واقعی از یک پدیده یا رویداد را فراروی بیننده قرار دهد و طبیعی است که بازنمون حقیقت بهراحتی میسر نیست و نیازمند تحقیق و تتبع در امر یاد شده است.» و با نقل قول از پژوهش سینماییِ محمد تهامینژاد ادامه میدهد: «به عبارتی، طرح فیلم مستند به هر نحو با پژوهش همراه خواهد بود.» به همین جهت میتوان نتیجهگیری کرد که عامل اصلی موفقیت فیلم مستند و پیششرط اصلی آن در تحقیق خلاصه میشود.
آفریده با آگاهی از این نقش حیاتی و سرنوشتساز، قبل از اقدام به ساخت هر مستند، درک ذهنی روشنی از درونمایه و هدف اثر و در عین حال تصور واضحی از مخاطب خود دارد و بنابراین زمانی که درباره موضوعهای متنوعی همچون یک نقاشی بهجامانده از عهد قاجار و تلاش برای ترمیم و بازسازی آن (صفِ سلام)، شکلگیری و ساخت باغهای ایرانی در گستره تاریخ (پردیسهای خیال)، تخریب باغهای قدیمی شهر تهران در بازه زمانی دویستساله (باغهای گمشده) یا تاریخچه طولانیترین خیابان خاورمیانه (چنارستان) فیلم میسازد، کاملاً روشن است که بیش از هر چیز میکوشد جنبه اِسنادی فیلمهایش را از طریق ارائه اَسنادِ قابل اتکا تقویت کند.
آفریده در باشگاه حیوانات که به بررسی روند نگهداری انواع حیوانات (خانگی و غیرخانگی) در جامعه معاصر شهری میپردازد، سبک و سیاق آثار قبلی خود را پی میگیرد و این بار نیز بر اساس پژوهشی همهجانبهنگر، تقریباً تمام جنبههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، عاطفی و حتی مذهبی مرتبط با این مسأله را در فیلمی 65 دقیقهای و با حفظ فاصلهای مناسب از موضوع - که در عین حال انفعالی و محافظهکارانه هم نیست - در قالب یک مستند گزارشی/ پژوهشی در معرض دید بیننده قرار میدهد. به همین جهت میتوان گفت فیلمساز قبل از ساخت مستند و در مرحله تحقیق، چکلیستی متشکل از طیف گستردهای از موارد مرتبط با سوژهاش تهیه کرده و با تیک زدن هر موضوع و اطمینان از کفایت و بسندگی تحقیق در هر مورد خاص و همچنین طرحریزی برای چگونگی نمایش نتایج تحقیق در فیلم (باتوجه به تایمفریم و هماهنگی با ساختار فیلم و پرهیز از ارائه اطلاعات زیادی) به مرحله و باکس بعدی رفته است. نگهداری از حیواناتِ خانگی و غیرخانگی طی سالهای اخیر به موضوعی جدی و حساسیتبرانگیز بدل شده و بخش قابل توجهی از جامعه امروز با برخی ابعادش آشنایی داشته یا مستقیم درگیر موضوع هستند؛ اما ویژگی این مستند در جایی آشکار میشود که فیلمساز از دایره دانستههای عمومی فراتر میرود و نکاتی را مطرح میکند که شاید به غیر از صاحبان حیوانات، کمتر کسی از آنها آگاهی داشته باشد.
باشگاه حیوانات در عین یکدستی در روایت، ساختاری بخشبندیشده و شِبهاپیزودیک دارد و از طریق میاننویسهایی پیش میرود که به شکل پاساژ ارتباطی بین بخشهای مختلف عمل میکنند؛ میاننویسهایی که در عین ایجاز نوشتاری، اطلاعات کامل، دستاول و گاه تکاندهندهای ارائه میکنند. به عنوان نمونه میتوان به سکانس افتتاحیه و بخش اول اشاره کرد که به نگهداری از حیوانات «اگزوتیک» و «خاص» اختصاص دارد؛ جانوران عجیبوغریبی که از زیستگاه طبیعیشان جدا میشوند و هزاران کیلومتر دورتر از محل زندگی، در آپارتمانهای تنگ و کوچک از آنها نگهداری میشود. تصاویر این قسمت با میاننویسی که به همین نکته اشاره میکند همراهی میشوند: «در یک دهه اخیر نگهداری از حیوانات خاص (اگزوتیگ) مانند مار، رتیل، تمساح، ایگونا، خارپشت، میمون و حتی عقرب در بسیاری از خانههای ایرانیان شایع شده است.» در همین سکانس فردی که چهرهاش را نمیبینیم و به نظر میرسد در عین نگهداری از این نوع حیوانات در تجارت آنها نیز نقش دارد بهروشنی و قطعیت میگوید ورود این موجودات به کشور و کل این تجارت به شکل غیرقانونی و قاچاق انجام میشود. در اینجا نیز میاننویس اطلاع میدهد که «به دلیل افزایش تقاضای خرید این حیوانات، شبکه بزرگی برای خریدوفروش زیرزمینی آن پدید آمده است.» فرد دیگری هم با لحنی حقبهجانب از ایجاد محدودیت در این زمینه گلایه میکند و میگوید: «ما چیزی رو از بین نبردیم و داریم به این مجموعه اضافه میکنیم.» گویا دولت موظف است بودجهای برای ورود این نوع حیوانات در نظر بگیرد!
فیلم در ادامه، ابعاد دیگری را مطرح میکند و از طریق تلفیق میاننویس و تصاویری که به دنبال آنها میآید جنبههای متنوع و گستردهای را پیش میکشد؛ به عنوان مثال، پس از اینکه یکی از میاننویسها به «فرار از تنهایی، فخرفروشی و رقابت افراد برای نشان دادن طبقه اجتماعیشان» اشاره میکند، تصویرهایی از مراکز خرید لباس و غذای حیوانات، آرایشگاه، مربی آموزش و حتی کلینیک مخصوص حیوانات خانگی را میبینیم که هر یک از این بخشها در عین برخورداری از میاننویس مجزا، در یک کلیت واحد و هماهنگ، داستان فیلم را جلو میبرند و با نمایش فکتهای تصویری و بهرهگیری از تدوین هماهنگ با ساختار فیلم، تا پایان ادامه مییابد؛ تدوینی که نباید فراموش کنیم نقشی کلیدی در جذابیت آن ایفا کرده است.
باشگاه حیوانات روایتی درباره رابطه متقابل انسان و حیوان است که با نمایش تصویری از آدمهایی آغاز میشود که به خاطر فخرفروشی و احتمالاً سودجویی، جانوران غیراهلی را در فضاهای تنگ آپارتمانی اسیر میکنند و با معرفی انسان شریفی که به حیوانات، از هر نوع، عشق میورزد پایان مییابد. این مستند البته صحنههای دلخراشی هم دارد. کشتن وحشیانه سگهای ولگرد ثابت میکند که انسان میتواند بیش از هر موجود دیگری درندهخو و بیرحم باشد.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: