
گرمابان
نویسندهی گفتار متن، صداگذار، تدوینگر و کارگردان: شهرام میراباقدم، پژوهشگر: شهرام میراباقدم و بهارک جنتمکان، تصویربردار: فرداد فرپاک و شهرام میراباقدم، صدابردار: عماد غفوری، گویندهی متن: مرتضی احمدی، مدیرتولید: محمد عبدیزاده، عکاس: سام ارجمندی، مجری طرح: شرکت سینما سیاهوسفید، تهیهکننده: مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و شهرام میراباقدم.
ایران، دارای فضاهای بومیای هست که از نظر فرهنگی، تاریخی و معیشتی، شمایلی منحصربهفرد و کاملاً وابسته به فضای جامعهی ایرانی دارند، ولی بسیاری از آنها با وجود آنکه در زندگی روزمرهی ما ملموس هستند یا آنکه دستکم تا همین چند سال قبل کاربردهایی کموبیش رایج داشتند، به دلیل سرعت چشمگیر تحولات سبک زندگی در دوران معاصر، چندان به چشم نمیآیند یا فراموش شدهاند. یکی از کارکردهای سینمای مستند، یادآوری هنرمندانه و پژوهشگرانهی همین فضاهای کمتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از این موارد، گرمابههای عمومی است؛ مکانهایی که حتی تا همین بیستسی سال قبل، رونقی ولو محدود داشتند و حضور قشرهایی همچون کارگران و مسافران، کارکردشان را محفوظ نگه میداشت.
شهرام میراباقدم از فیلمسازان جوان اما فعال کشور که از سال ۱۳۷۵ مستندسازی را آغاز کرد و آثاری همچون دماغ ایرانی، یک شب مهمانی، مرسی آقا پیاده میشم، الو … رضا، مثل آن شب و... از او دیده شده است، در یکی از جدیدترین آثار خود به نام گرمابان (۱۳۹۲) تلاشی قابلتوجه برای پرداختن به این فضای سنتی ایرانی نشان داده است. گرمابان که از بخش مستند در سیامین جشنوارهی بینالمللی فیلم کوتاه تهران دیپلم افتخار دریافت کرده، همان طور که از نامش پیدا است، مستندی دربارهی تبارشناسی و ماهیتشناسی گرمابههای عمومی در ایران است. شاید نگارنده از زمرهی آخرین نسلی باشد که نسبت به حضور در حمام عمومی خاطره و تجربه داشته باشد، اما برای نسلهای قدیمیتر این مستند واجد ظرفیتهای متعددی در برانگیختن احساسات نوستالژیک است و برای نسلهای جدیدتر نیز البته پتانسیلهایی در جهت مواجهه با میراثی شگفتانگیز دارد.
گرمابان در مدت چهل دقیقه روایت خود را در مسیری منطبق با روندهای متداول پژوهشی پیش میبرد. ابتدا معنای گرمابه واکاوی میشود و سپس در روندی تاریخی، چگونگی پیدایش و تحول و تکامل این محیط از زمانهای ایران باستان و دورههای خلافت اسلامی و حکومتهای ملی تا کنون بازخوانی میشود. در کنار این، ابعادی همچون معماری حمام (جلوخان، سردر ورودی، هشتی، سربینه، میاندر، گرمخانه، خزینه و...)، طبقهبندی و گونهشناسی حرفههای شغلی در حمام (دلاک، تون تاب، جامهدار و...)، ارتباط حمام با موقعیتهای سیاسی (مثل قتل فضل بنسهل و امیرکبیر در حمام یا برپایی محافل مخفی سیاسی)، آداب عرفی و شرعی استحمام (ادعیهی مخصوص، حکم تصویرگری بر در و دیوار، جنبههای بهداشتی)، خرافهها (وجود جن در حمام)، سنتها (حمام زایمان، حنابندان، غسل اموات، حمام عروسی، عقد برادری، آب توبه و...)، فعالیتهای جنبی (سلمانی، حجامت، ختنه کردن، فالگیری و طلسمگشایی)، ویژگیهای اجتماعی (تبادل خبر، رواج شایعات)، وسائل مخصوص حمام (لیف، سنگپا، واجبی، سفیداب، کیسه، صابون و...)، قطببندیهای جنسیتی و عقیدتی (حمام زنانه/مردانه یا حمام مخصوص اقلیتهای دینی)، حکایتها و داستانهای مربوط به حمام (چگونگی عزیمت شاهان به حمام یا طول دادن استحمام توسط بانوان)، تأثیرپذیری از مناسبات زمانه (چگونگی حذف خزینه و افزودن آبرسانی مدرن در سدهی اخیر)، اعلانات (بوق اعلام آغاز کار یا نوبتبندی زنان و مردان) و... مورد بررسی قرار میگیرند. این ارجاعها نشان میدهد که مستند گرمابان، فیلمی آکنده از اطلاعات برآمده از تحقیقات مفصل و دامنهدار است و از این حیث میتوان دانستنیهایی غنی از کموکیف گرمابهداری در ایران از آن به دست آورد.
اما شیوهی میراباقدم در تبیین این اطلاعات مفصل، بر چند محور قرار گرفته است. نخست مصاحبه است که عمدهی بار آن بر دوش گفتوگو با دو محقق (دکتر ناصر کریمیان سردشتی و دکتر پریوش اکبری) قرار گرفته است و در کنار آن با برخی صاحبان و فعالان گرمابه در نقاط مختلف تهران و حومه آن هم گفتوگو در زمینههای گوناگون مربوط به حمام انجام شده است. دوم بهرهگیری از انیمیشن است که برای بازسازی برخی جلوههای خاص (مثل شیپور نواختن در زمانهای قدیم برای اعلام آغاز به کار حمام یا نمایش برخی آداب مربوط به استحمام بانوان) نمود دارد، سوم نمایش لحظاتی از فیلمهای سینمایی ایرانی (که مرتبط با حمام است) برای تعمیق بیشتر حسی مخاطب با فضای موضوع اثر (از مادر علی حاتمی گرفته تا حسن کچل و قیصر و سریال امیرکبیر و...)، تنوع استفاده از آوازها و ترانههای قدیمی که اغلب با موضوع حمام ارتباط دارند (حمومی آی حمومی، یک حمومی من بسازم چلستون چلپنجره و...) و چند شیوهی دیگر که مابین هر یک از آنها برای ورود از فصلی به فصل دیگر از موتیفهای تکرارشوندهی شنیداری و دیداریای همچون صدای چکهی قطره بر کف حمام یا نمایش دمپایی و صابون و تیغ استفاده میشود. اگرچه گاه برخی از این تمهیدات ارتباط خاصی با موضوع مستند ندارد (مثل پخش ترانهی مرا ببوس) ولی در حالوهوای نوستالژیک ارجاعات فیلم به زمانهای قدیم نقش مؤثری ایفا میکند. در عین حال صدای گرم و زنده مرتضی احمدی که نریشن متن را میخواند و گاهی هم برخی از ترانههای قدیمی را بازخوانی میکند، بر جذابیت این فضا افزوده است.
پایان فیلم به لحاظ موضوعی در مقطع مناسبی رقم میخورد: کسادی روزافزون گرمابههای عمومی در روزگار کنونی که طبق گفتهی کارشناس فیلم، بر اساس آن روندی را میتوان پیشبینی کرد که دیگر حتی همین حمامهای کوچک داخل آپارتمانها هم تغییر ماهیت دهند و در آینده همین شکل و شمایل کنونی را هم نداشته باشند. البته فیلمساز برای این فرجام، حس چندان متناسبی را در اثر شکل نمیدهد و با نمایش صحنههایی بیربط از مردم در خیابان و اشاره به شعری عرفانی از مولوی که در آن از تغییر ناپاکی به پاکی در محیط گرمابه سخن میراند، مستند خود را به اتمام میرساند. اما اگر از برخی خلأهای این چنینی بگذریم، مستند گرمابان، اثری تماشایی، مفرح و در عین حال محققانه از موضوعی به شمار میآید که با یادآوریاش، میتوان مروری دلنشین بر بسیاری از آداب و سنتها و تاریخ مربوط به کشورمان داشت.