
اطلس ابری Cloud Atlas
نویسندگان و کارگردانها: اندی واچاوسکی، لانا واچاوسکی، تام تیکور. بازیگران: تام هنکس، هالی بری، هیو گرانت، هوگو ویوینگ، جیم برادبنت (همگی در نقشهای مختلف). محصول 2012، 172 دقیقه.
داستانهایی مختلف در زمانها و مکانهای بسیار متفاوت از هم به شکلی موازی روایت میشود و کمکم رابطههایی بین آنها برقرار میشود.
قصههایی کوتاه دربارهی خلقت
هومن داودی: میراث دههی شصت سینمای ایران و انبوه فیلمهای بهاصطلاح معناگرا و اخلاقزده که در آنها پیام اخلاقی مهمتر و ارجح بر ارزشهای سینمایی بود آنچنان تأثیر عمیقی بر منتقدان و سینمادوستان ایرانی گذاشته که بعد از گذشت بیش از دو دهه، هنوز هم در برابر فیلمی که اخلاقگرا باشد و از فلسفه و عرفان حرف بزند، حتی اگر فاصلهای با نجومی با آن فیلمهای فرمایشی داشته باشد، ناخودآگاه گارد گرفته میشود. اطلس ابری فیلم جدید واچاوسکیها و تام تیکور، که پیش از این ثابت کردهاند فرسنگها با این دستهبندیها فاصله دارند، پتانسیل زیادی دارد تا به وادی این نوع قضاوتها بیفتد و ارزشهایش نادیده گرفته شود. فیلم به معنای واقعی کلمه «عظیم» است و کارگردانانش با قدم گذاشتن در راه ساختن چنین فیلم پر از جزییات، پیچیده و دشواری جسارت زیادی به خرج دادهاند؛ بهویژه آنکه تماشای فیلم مستلزم توجه تماموکمال بیننده و مشارکت او در به خاطر سپردن نشانهها و رخدادهاست. با این وجود فیلم آن قدر جزییات دارد و وجوه استعاری قدرتمندی دارد که بعید است کسی بتواند ادعا کند که با اولین نوبت تماشا همهی فیلم (یا حتی بخش اعظم آن) را درک کرده. واچاوسکیها که پیش از این هم علاقهشان را به دنیاهای موازی نشان دادهاند این بار روایت چندینوچند داستان موازی را دستمایه قرار دادهاند تا از خلال آنها، پرسشهایی دربارهی انسان و مرزهایی که توانایی درنوردیدنشان را دارد طرح کنند. اما شاید مهمترین مسأله اینجاست که سازندگان فیلم سینما را فدای دغدغههایشان نکردهاند و چندین داستان جذاب در زمانها و مکانهای متفاوت برای مخاطبانشان تدارک دیدهاند.
یکی از کلیدیترین اجزای فیلم و عاملی که باعث میشود مدت زمان تقریباً سه ساعتهاش به دام کسالت و ملال نیفتد، تدوین هوشمندانهاش است. ریتم این تدوین که همگام با آغاز، گسترش و فرجام هر کدام از داستانکها طراحی شده، در ابتدای فیلم، فرصت بیشتری به هر کدام از قصهها میدهد تا معرفی شوند. پس از آن، هرچه فیلم پیش میرود و داستانکهای مختلف به نقاط حساستر میرسند، لحظاتی که با هر کدام از قصهها سر میکنیم کوتاهتر میشود و به این ترتیب، تدوین هوشمندانهی فیلم ریتمی از جنس روایتهای چندگانهی فیلم پیدا میکند و نقاط اوج درام را به فصلهایی پر از تعلیق تبدیل میکند. شاخصهای تولیدی بالای اطلس ابری همچون موسیقی شنیدنی، جلوههای ویژهی بهاندازه و چشمنواز، بازیهای روان بازیگران و طراحی صحنه و لباس و چهرهپردازی هم با توجه به پیشینهی سازندگانش طبیعی و قابلپیشبینی است.
اما ایراد اصلی فیلم پیچیدگی بیش از حد داستانها و چفت نشدن آنها با هم و گاهی عدم برقراری ارتباط ارگانیک بین آنهاست. هر کدام از این خردهداستانها بهتنهایی جذابند (شاید بجز داستان دریانوردی که توسط یک بردهی سیاهپوست نجات پیدا میکند) و نوع بُر خوردن آنها در هم به جذابیت فیلم کمک کرده است. اما بعد از تماشای فیلم این فکر آدم را رها نمیکند که چه میشد اگر تعداد این داستانها کمتر بود، هر کدام بیشتر گسترش مییافتند و عمیقتر میشدند، و رمزگشایی از این همه اشاره و نشانه و استعاره راحتتر و قابلدرکتر بود. (امتیاز: 6 از 10)
به هستی تن بده
حسین جوانی: واچاوسکیها ثابت کردهاند خوب بلدند بینندهشان را سرگرم کنند. شاید هر فیلمساز دیگری بود، به پرورش یکی از همین داستانها قناعت میکرد یا از این مواد خام اولیه حداقل دوسه فیلم بیرون میکشید اما واچاوسکیها با دستودلبازی نزدیک به سه ساعت ما را سرگرم میکنند. آن هم با داستانهایی که کمتر از ریتم میاُفتند و معماها یا گرههای روایی و عاطفی درست و محکمی دارند. شیوهی استفاده از بازیگران و گریمهای عجیبوغریبشان هم با اینکه بیشتر در خدمت آسانتر کردن درک مفاهیم فیلم به کار رفته، بهشدت خلاقانه است. فیلم همچنین بهخوبی از پس باز کردن موضوع اصلیاش، به بردگی گرفتن انسانها توسط یکدیگر، برمیآید و حتی پا را فراتر گذاشته، با ترکیب شخصیتها در هم، موقعیتهای مختلف به بردگی گرفتن یا به بردگی درآمدن و مراحل انسانیاش را تصویر میکند. جرأت و بلندپروازیای در اطلس ابری هست که به خالقانش این اجازه را داده به بازههای زمانی مختلف یا به زیرموضوعهای سخت و پیچیدهای (مثل تسلط شیطان/ منجی بر افکار شخصیت زَکری) وارد شوند که در هر فیلمی نمیتوان سراغ گرفت. واچاوسکیها کمکم دارند از زیر سایهی ماتریس خارج میشوند. (امتیاز: 7 از 10)