
بیقانونLawless
کارگردان: جان هیلکوت، فیلمنامه: نیک کیو، بازیگران: شیا لابیوف (جک)،تام هاردی (فارست)،جیسن کلارک (هاوارد)، گای پیرس (چارلی)، جسیکا چستین (مگی). محصول ۲۰۱۲، ۱۱۶ دقیقه.
سه برادر در دوران رکود اقتصادی آمریکا در دههی ۱۹۳۰ در مناطق کوهستانی ایالت ویرجینیا کسبوکاری در قاچاق مشروبات الکلی به راه انداختهاند. یک پلیس ایالتی فاسد به نام چارلی به دنبال این است که سهمی از این تجارت پرسود به دست بیاورد...
خوشساخت و تماشایی
رضا حسینی: بیقانون فیلم بینقصی نیست اما تماشایی است و در زمرهی فیلمهای خوشساخت و پرحادثهای قرار میگیرد که تماشاگر را به جهان داستانی خودش میبرد و در بطن ماجراها قرار میدهد. انگار تماشاگر هم در گوشهای پنهان شده و دزدکی حوادث را دنبال میکند و هر لحظه باید از این بترسد که مبادا دیده شود. بیشتر نقاط ضعف بیقانون به فیلمنامهی آن برمیگردد اما کارگردانی، بازیها و موسیقی فیلم چشمگیرتر است. جان هیلکوت که پیش از این فیلمهای خوب پیشنهاد (۲۰۰۵) و جاده (۲۰۰۹) را ساخته، در اینجا هم مثل وسترن پیشنهاد داستان سه برادر را به تصویر کشیده است که برادر بزرگتر به آزادی میاندیشد و برادر کوچکتر با آن چهره و شخصیت معصومترش، بهسختی در دنیای بیرحمانهی دو برادر دیگر جای میگیرد. این تشابه مضمونی و موارد دیگری که در عناصر ریزودرشت دو فیلم (حتی دیالوگها) به چشم میخورد بیشتر به این خاطر است که نگارش هر دو فیلمنامه را نیک کیو بر عهده داشته است. موسیقی متن هم که طبق معمول فیلمهای هیلکوت، نتیجهی همکاری نیک کِیو و وارن اِلیس است، بهخوبی مکمل حالوهوای فیلم میشود و در مواقع نیاز از شدت تنش و تکاندهندگی موقعیتهای فیلم میکاهد.
بازیهای تام هاردی و جسیکا چستین که هر دو در این دو سال گذشته حسابی خودی نشان دادهاند و خوش درخشیدهاند، طبق معمول تحسینبرانگیز است ولی بیتردید با بهترین بازیهایشان فاصله دارد. گای پیرس هم که بازیگر محبوب هیلکوت است، در اینجا بهخوبی از عهدهی ایفای نقش بدمَن تنفرانگیز داستان برآمده است. نکتهی جالب دربارهی انتخاب بازیگران فیلم اینجاست که ابتدا قرار بوده رایان گاسلینگ، اسکارلت جوهانسن و مایکل شانن در کنار شیا لابیوف قرار بگیرند و نقشهای اصلی فیلم را بازی کنند. (امتیاز: ۸ از ۱۰)
گنگسترهای سطحی
هومن داودی: بیقانون یک فیلم گنگستری کلیشهای و فاقد نوآوری است که در تمام مدت در سطح میگذرد. با اینکه تغییر لوکیشن از خیابان به کوهستان و طراحی لباس و صحنهی چشمنواز فیلم در ابتدا تروتازه به نظر میرسد، در ادامه و با از دست رفتن بنیانهای دراماتیک اثر و سیر غیرمنطقی پشت هم قرار گرفتن اتفاقها، این جذابیتها از دست میرود. برای نمونه میشود به نحوهی باورناپذیر گیر افتادن و کشته شدن چارلی یا برملا شدن بیفایده و بیکارکرد اتفاقی که شب بریده شدن گلوی فارست برای مگی افتاده اشاره کرد. از اینها مهمتر، اصلاً معلوم نیست که چرا در یک روند منطقی، سه برادر و مافیا به سرکردگی فلوید بَنر با هم دست به یکی نمیکنند تا کار آن پلیس فاسد را بسازند. از موسیقی و ترانه هم در فیلم بیش از حد و بدون ظرافت استفاده شده و انگار قرار بوده فیلمساز حسهای جاری در صحنهها را با موسیقی به تماشاگر یادآوری کند. ضعف اصلی شخصیتپردازی فیلم هم تقسیم آشکار سه برادر به یک کلهخراب، یک مدیر قاطع و یکی که میخواهد از بین این دو یکی را انتخاب کند است. اصولاً همهی شخصیتها در فیلم به همین شکل قطببندی شدهاند و چون درگیریهای حسابشده و جذابی بین قطبهای خیر و شر درنمیگیرد، این مسأله به عدم همراهی تماشاگر با فیلم منجر میشود. بازیگران خوبی که برای ایفای نقشهای مختلف فیلم انتخاب شدهاند هم در این شرایط راهی جز تیپسازی نداشتهاند و در این بین گای پیرس با درک درست نقش و بازی برونگرایش، هر جا که حضور پیدا کرده صحنه را از آن خود کرده است. مجموع این عوامل باعث میشود که جهانبینی فیلم و هدف فیلمساز از به تصویر کشیدن این تقابل خیر و شر مجهول باقی بماند. و در نهایت یک افسوس بزرگ باقی میماند که چرا گری اولدمن که پس از مدتها نقش یک تبهکار نیمهروانی را به دست آورده حضوری چنین کوتاه دارد و دوستدارانش را از بازی در حالوهوایی که یادآور شاهنقش پلیس معتاد در لئون است سیراب نمیکند. (امتیاز: ۴ از ۱۰)
کابویهای گنگستر
مهرزاد دانش: بیقانون تلفیقی موفق از دو ژانر جذاب وسترن و گنگستری است؛ بدین ترتیب که چالشهای مربوط به گروههای غیرقانونی تولید و توزیع مشروبات الکلی در دههی ۱۹۳۰ با یکدیگر و همچنین با مأموران دولتی، به جای اینکه طبق الگوی غالب عوالم گنگستری در فضاهای شهری رخ دهد، موقعیتش به دشتهای باز و با حضور عناصر شاخص دنیای کابویها (مسافرخانه، کافه، کلانتر، دختر کافهدار، کلیسا و...) منتقل شده و فردیت شخصیتهای این دو گونهی سینمایی، به شکلی مضاعف بر هم منطبق شدهاند. فیلم اگرچه در برخی زمینهها (مثل شخصیتپردازی زنان داستان که عمدتاً شمایلی زینتی یافتهاند و کمتر کارکردی دارند) ضعف دارد، اما رویهمرفته، اثری موقر و حسابشده است که در کنار اجرای خوب جان هیلکوت، یکی از قابلتوجهترین فیلمهای امسال را نتیجه داده است. (امتیاز: ۶ از ۱۰)