علیه دروغ

 

بخشی از صحبت‌های مسعود مهرابی درباره تحریم "مجله فیلم" که در شماره ۵۰۰ مجله، صفحه ۱۵۸ منتشر شده است. 

 

مسعود مهرابی: "در یک بزنگاه تاریخی و مهم در اواخر سال ۶۹ و ۷۰ که سینما زیر فشار خاصی است و خاتمی در آستانه استعفا قرار دارد، ناگهان سینمایی با هویت صرفا تجاری و متکی بر الگوهای فیلمفارسی در حوزه کودکان شکل می‌گیرد و اسبش را زین کرده که بیاید و ریشه بدواند." 

 

"بعد از انتشار نقدهایم، خبر دادند عده‌ای در دادگستری و نهادهای دیگر مشغول دوندگی هستند که تنبیه‌ات کنند و حتی به شوخی یا جدی می‌گفتند در پی حکم شلاق‌زدنت هستند." 

 

"اما چیزی که برای من سنگین بود، نه شکایت این افراد، که برائت جستن بعضی از دوستان بود که ظاهرا به شاکیان و مدعین گفته بودند: "ما نقشی در این قضیه نداشتیم و از مهرابی و نقدش برائت می‌جوییم." رد این خاطره تلخ هنوز هم در ذهن من مانده است..." 

 

"درنتیجه انتشار آن نقدها من ماندم و جبهه متحدی از مخالفان که هیچ تناسبی با هم نداشتند. چند روز بعد، احمد طالبی‌نژاد به اتاقم آمد و پس از کلی مقدمه چینی و این دست آن دست کردن، گفت نظر همکاران این است که تو به عنوان صاحب امتیاز و مدیر مسئول بهتر است نقد فیلم ننویسی که دشمن‌های مجله بیشتر نشوند، چون این تصور وجود دارد که نظر تو دیدگاه مجله است." 

 

"پذیرفتم و ترجیح دادم برای پرهیز از جنجال‌ها قلمم را غلاف کنم و دیگر نقد ننویسم. اگر همکارانم پشت من بودند، مطمئن باشید که با هر میزان مخالفت و دشمنی به نقد نوشتن ادامه می‌دادم."