در میان خبرهای سینمایی هفته که گاهی کمتر میتوان به خبرهای جدیتر و قابل تامل دست یافت و حالا حجم بیشتری از اخبار سینمایی رنگ زرد به خود گرفته تلاش کردیم به چند خبری بپردازیم که اگرچه گاهی خوشایند نیستند اما این امکان را میدهند که با تحلیل آنها به آسیبشناسی سینمای ایران بپردازیم. یکی از این خبرها که البته میتوان درباره آن ساعتها حرف زد منحل شدن «مدرسه ملی سینمای ایران» بود که آسیبپذیری بسیاری از سیاستگذاریها در سینمای ایران را نشان میدهد. در ادامه این گزارش بیشتر درباره آن بخوانید.
مدرسه ملی سینما تعطیل شد
یکی از مهمترین اقدامات حجتالله ایوبی در دوران مدیریتش که در بودجه سال 1396 حتی اعتبارات اختصاصی نیز به دست آورده، مدرسه ملی سینما بود. این مدرسه با این هدف راه اندازی شد که سینماگران آموزش دیده در سطوح آموزشی چون دانشگاه هنر و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و سایر مدارس سینمایی که تجربه ساخت فیلمهای تجربی و مستند را به صورت محدود دارند، زیر نظر سینماگران با سابقه و حرفهای ایران آموزشهای تخصصیتری ببینند و خروجی این مدرسه، «سینماگر حرفهای» باشد. در همین راستا چهرههایی چون داوودنژاد و پوراحمد در مدرسه ملی سینما مشغول به فعالیت شدند. حالا این مدرسه درپی تغییر و تحولات ساختاری و سیاست چابکسازی که در سازمان سینمایی صورت گرفته در سکوت خبری تعطیل شد. واقعیت این است که راهاندازی این مدرسه در همان بدو تاسیس هم با انتقادها و اعتراضهایی همراه بود. انتقادهایی مبنی بر اینکه وقتی تعداد زیادی آموزشگاه سینمایی خوب در بخش خصوصی وجود دارد که در حال فعالیت هستند و کارنامه قابل قبولی هم دارند اصلا تاسیس این مدرسه چه ضرورتی دارد! آیا این مدرسه قصد داشت تا فیلمساز دولتی تربیت کند؟ در حالی که تجربه تاریخی سینمای ما نشان داده که اساسا سینمای دولتی راه به جایی نبرده و حتی بهترین فیلمسازان جهانی ما به مکتب و مدرسه سینمایی نرفته اند! منحل شدن مدرسه سینما نشان میدهد که سیاستگذاریهای غلط و بدون تحقیق و بیتوجهی به واقعیتهای موجود در سیاستگذاریهای سینمایی در نهایت به تعطیلی و منحل شدن میانجامد با کلی وقت و هزینههای مالی که برای اجرایی شدن این سیاستها هزینه میشود. هنوز جای این سوال باقی است کسانی که در این مدرسه تحصیل کردهاند سرنوشتشان جه میشود؟ آیا مدرک تحصیلی به آنها داده میشود و آیا این مدرک اعتبار دارد یا نه؟
وضعیت 34 سال فروش فیلمهای خارجی در ایران
یکی از مهمترین چالشهای سینمای بعد از انقلاب اکران فیلمهای خارجی بود که دورهها و دیدگاههای متفاوتی را تجربه کرد. برخی موافق اکران فیلمهای روز دنیا بر پرده سینماها بودند و آن را موجب رونق تفکر سینمایی و رقابت سینمای ایران با سینمای جهان میدانستند و در مقابل مخالفان معتقد بودند اکران فیلمهای خارجی در کشور به تولیدات داخلی ضربه میزند. نظری که به دیدگاه غالب بدل شد و اکران فیلمهای خارجی منتفی شد. با این حال تعداد فیلمهای خارجی که در ایران به نمایش درآمد کم هم نبود. این را انتشار گزارشی از سازمان امور سینمایی و بصری که اخیرا منتشر شده نشان میدهد. بر اساس این گزارش که وضعیت فروش فیلمهای خارجی اکران شده در سینماهای کشور از سال ۶۴ تا ۹۷ را اعلام کرده، از سال ۶۴ تا سال گذشته تعداد زیادی فیلمهای خارجی در سینماهای ایران نمایش داده شده و حتی در سال ۶۴ تعداد فیلمهای خارجی نسبت به فیلمهای ایرانی بیشتر بوده است تا آنجا که ۷۴ درصد فیلم خارجی و ۲۵ درصد به فیلمهای ایرانی اختصاص داشت اما در دهه ۹۰ تعداد نمایش فیلمهای خارجی در ایران بسیار کم و حتی در سالهایی به صفر رسید و در سال ۹۷ با آغازی دوباره ۳ فیلم خارجی اکران شد. طی این دوره زمانی جمعاً ۷۵۴ فیلم خارجی در سینماهای کشور اکران شده است که مسئولیت اکران آنها بنیاد سینمایی فارابی بوده است. بنا به این گزارش پر فروشترین فیلمهای خارجی اکران شده در سال ۶۴ فیلم فرار به مکزیک محصول کشور سوئد بود که به فروش یک میلیون و ۲۴۵ هزار تومان رسید و در سال ۹۷ فیلم وینچستر محصول آمریکا و استرالیا که با فروشی معادل ۲ میلیارد و ۲۳ میلیون و ۸۵۰ هزار ریال بیشترین میزان فروش را در بین سایر فیلمهای خارجی به خود اختصاص داد.
سینمای اروپا یک هفته مهمان ایران شد
در حالی که سازمان سینمایی آمار فروش 34 سال فیلم خارجی در ایران را هفته گذشته اعلام کرد سومین دوره هفته فیلم اروپایی به همت گروه سینمایی «هنر و تجربه» نیز با استقبال خوبی مواجه شد. واقعیت این است که برگزاری چنین برنامههایی برای شناخت مخاطبان ایرانی به ویژه علاقمندان جدی سینما نسبت به سینمای جهان از یکسو و بسترسازی برای تعامل بیشتر بین سینماگران ایران و سینماگران جهان از سوی دیگر مفید بوده و حتی میتواند به تولیدات مشترک هم بیانجامد. سومین دوره هفته فیلم اروپایی در هشت شهر ایران و با فیلمهایی از بیست کشور به عنوان مهمترین رویداد فرهنگی اروپا در سالهای اخیر در ایران برگزار شد. سومین دوره هفته فیلم اروپایی کار مشترکی از گروه سینمایی «هنر و تجربه» و موسسات ملی فرهنگی اتحادیه اروپا روز شنبه ۱۸ خردادماه در خانه هنرمندان ایران به طور رسمی آغاز به کار کرد. طی این رویداد سینمایی ۱۰ فیلمساز ایرانی و خارجی کارگاه فیلمسازی با موضوع فیلمهای هنری و تولید مشترک برگزار کردند. ماریوس پیپه ریدس تهیهکننده و کارگردان قبرسی، تیری اسپیچر تهیه کننده سوییسی، ژان ون دولد کارگردان فیلم ارتش خاموش ،فریدون جیرانی، رسول صدرعاملی، محمدمهدی عسگرپور، مازیار میری، مهرداد اسکویی، مانی میرصادقی و سیاوش جمالی فیلمسازانی بودند که شش کارگاه در تهران، شیراز، اصفهان، تبریز و مشهد برگزار کردند. براساس برنامهریزی انجام شده دو کارگاه در تهران و چهار کارگاه در شهرستانها برگزار شد. کارگاههای که میتواند در کنار نمایش فیلمها به ارتقای دانش سینمایی و مباحث نظری آن کمک کند و امکانی برای گفتوگوهای آکادمیک سینمایی ایجاد کند. تداوم چنین هفتههای سینمایی را باید جدی گرفت. برگزاری این هفتهها که با حضور فیلمها و فیلمسازان خارجی در ایران انجام میگیرد به مثابه یک دیپلماسی سینمایی ضرورت دارد.
محسن چاوشی و فروش فیلم
شاید کمتر کسی در محاسبه عوامل موثر بر فروش یک فیلم به نقش خواننده متن یا تیتراژ اثر توجه کند اما تجربه سالهای اخیر نشان داده که صدای محسن چاوشی در جلب توجه بیشتر به یک اثر به شدت موثر است. شاید یکی از نمونهها و مصادیق بارز این ادعا سریال شهرزاد باشد که صدای چاوشی و ترانههایی که برای این مجموعه خواند نقش مهمی در توجه بیشتر مخاطب به آن داشت. حالا انتشار موزیک ویدئو محسن چاوشی بر فیلم شبی که ماه کامل شد نشان میدهد که میتوان این خواننده را به عنوان یکی از فاکتورهای فروش و افزایش آمار مخاطب محسوب کرد. موزیک ویدئو شبی که ماه کامل شد بر اساس شعری از حسین صفا است که توسط حمید نجفی تدوین شده و طبق وعده گروه تبلیغاتی فیلم، این کلیپ 24 خرداد ماه در مدت زمان 5 دقیقه منتشر شد و در دسترس علاقمندان قرار گرفت که با استقبال خوبی همراه شد. گیتار الکتریک این موزیک ویدئو بر عهده عادل روحنواز بوده و محسن چاوشی آهنگسازی و تنظیم این قطعه را انجام داده است.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: