اگر سال 2018 همین امروز به پایان میرسید باز هم سال خوب و پرباری برای سینما بود. فیلمهای اکران شده در ماههای اول سال از درام اولین اصلاحشده (پل شریدر) تا مستند همسایه من نخواهی بود (مورگن نویل) دلایل زیادی را برای تجلیل از شور و سرزندگی سینما به عنوان یک قالب هنری در اختیار ما قرار میدهند... البته که تا پاییز دو ماه بیشتر نمانده است و با شروع فصل جوایز و انبوهی از فیلمهای جالب توجه، بیتردید کار جمعبندی سینمایی امسال دشوارتر هم خواهد شد...
در این فهرست که با همکاری منتقدان شناختهشده سایت «ایندیوایر» اریک کوهن، کِیت اِربلَند و دیوید ارلیش تدارک دیده شده، بدون هیچ سختگیری ویژهای روی آثاری تمرکز شده است که یا محبوب جشنوارهها بودهاند و هنوز در ایالات متحده پخشکنندهای ندارند(!) یا اینکه به صورت محدود روی پرده سینماها رفتهاند اما با وجود سینماگران بااستعداد و قابلیتهایشان، آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفتهاند و رویهمرفته و به هر دلیل، جواهرهای سینمایی کشفنشده و قدرندیده 2018 به شمار میروند.
تالی / Tully
جدیدترین همکاری دیابلو کودی نویسنده و جیسن رایتمن کارگردان، نگاهی صادقانه است به واقعیتهای والدین بودن. این فیلم در جشنواره ساندنس 2018 نمایشی خصوصی داشت که البته در زمان اکرانش به نفع فیلم تمام نشد و کنجکاویها پیرامون آن را افزایش نداد. در اینجا شارلیز ترون نقش مارلو، مادری بههمریخته، را بازی کرده است که با تولد فرزند سومش در آستانه فروپاشی قرار میگیرد. اما هدیهای سخاوتمندانه از برادرش (با بازی مارک دوپلاس، کارگردان و بازیگر بزرگ سینمای مستقل ایالات متحده) همه چیز را تغییر میدهد. او پیشنهاد پرداخت هزینه یک پرستار شب را میدهد تا مارلو و خانوادهاش بتوانند با شرایط جدید کنار بیایند. اینجاست که تالی با بازی مکنزی دیویس به لطف همدردی و همدلی بیپایانش، دوباره مارلو و خانوادهاش را جمعوجور میکند. این فیلم، دنباله طبیعی جهان داستانی نامتعارفی است که کودی و رایتمن ابتدا در سال 2007 با فیلم موفق و تحسینشده جونو آن را شکل دادند (که در چهار رشته نامزد جایزه اسکار شد و در نهایت تندیس طلایی بهترین فیلمنامه اریژینال را برنده شد) و در سال 2012 با بزرگسال جوان کاوش بیشتری در آن کردند (فیلمی که نامزدی جایزه گلدن گلوب را برای شارلیز ترون به همراه آورد). این سه فیلم بر دوراهیها و نقاط عطف زندگی سه زن مختلف تمرکز دارند؛ و در حالی که سایر فیلمهای هالیوودی از این چارچوب برای ساخت و روایت داستانهای رستگاریای استفاده میکنند که احساس خوبی را به تماشاگرانشان منتقل میکنند، کودی و رایتمن از همان ابتدا چنین محدودیتهایی را از خود دور کردند. فیلمهای آنها بامزه، عجیب و کاملاً صادقانه است و ما خوششانس هستیم که آنها را داریم و اصلاً مهم نیست که چه کسانی از آنها خوششان نمیآید!
دنیا برای توست / The World Is Yours
شاید به نظر برسد عنوان این فیلم فرانسوی به کارگردانی روما گاوراس - که اولین بار در بخش «دو هفته کارگردانان» جشنواره کن 2018 روی پرده رفت - از یک فیلم کلاسیک گنگستری یا بازسازی خونین آن فیلم توسط براین دیپالما گرفته شده باشد (که در این صورت زندگی گنگستری را باحالتر هم نشان میدهد) اما این کمدی سرقتی تا حد زیادی ضد صورت زخمی است. داستان درباره جنایتکاری است که میکوشد از زندگی گنگستری که دارد بگریزد. دنیا برای توست با موسیقی متن شنیدنی جیمی اِکساِکس و سباستین، و همین طور بازیهای مسرتبخش سینماگرانی چون ونسان کسل و ایزابل آجانی، از آن دست فیلمهای نادری است که با لبخندی بر لب از بحرانهای عصر مدرن میگوید. البته میتوان این طور هم گفت که دنیا برای توست بهترین فیلمی است که گای ریچی هرگز آن را نساخت!
اصیلها/ Thoroughbreds
اگر دو سال اخیر چیزی به ما یاد داده باشد، این است که ارزش قائل نشدن برای دیگر انسانها، بهترین راه برای جلو افتادن در زندگی است. همدلی یک نقطه ضعف است. البته که همدلی یک فضیلت است و خوشبختانه بخشی از حالت طبیعی ما، اما یک ضعف هم هست. همدلی یکی از معدود چیزهایی است که نمیتوان آن را با پول خرید. به هر حال این تریلر/ کمدی سیاه که اولین نمایش جهانیاش را در جشنواره ساندنس 2017 تجربه کرد، یک فیلماولی جسورانه و بازیگوشانه از کوری فینلی است. اصیلها که ماجراهایش در مناطق مرفه حومهنشین در ایالت کانِتیکِت روی میدهد، بهنوعی مثل ترکیب فیلمهای روانی آمریکایی و هِذرها است که توسط یک پارک چانووک جوان و بهشدت حساس نسبت به جامعه و طبقههای اجتماعی آن ساخته شده است. داستان از جایی آغاز میشود که دختر نوجوانی به نام آماندا (اولیویا کوک) پس از رقم زدن یک مرگ آسان و در نهایت خونسردی برای اسب خانوادهشان به جامعه برمیگردد. آماندا و دوست دوران کودکیاش لیلی (آنیا تیلر جوی) که او هم دختری متفاوت است، تصمیم میگیرند ناپدری لیلی را بکشند. این کمدی سیاه استادانه آخرین بازی آنتون یلچین را هم در خود جای داده است.
پازل/ Puzzle
این درام جذاب درباره بحران میانسالی ابتدا در جشنواره ساندنس نمایش داده شد و از اواسط تابستان (یازده روز دیگر) اکران میشود. انتظار میرود این فیلم در نمایش عمومی بیش از قلمروی جشنوارهای موفق باشد و عموم تماشاگران از آن استقبال کنند. درام مارک ترتلتاب درباره امکان یافتن چیزی نو در یک زندگی کاملاً معمولی است. این اتفاق برای اگنس (با بازی کلی مکدانلد فوقالعاده) با باز کردن یک هدیه تولد روی میدهد؛ هدیهای که شامل پازلی هزارتکه است که او را از استعداد حقیقیاش مطلع میکند. او عازم شهر نیویورک میشود و در فروشگاهی با یادداشتی از یک قهرمانِ حل پازل روبهرو میشود که یار میخواهد. زندگی اگنس که پیش از این فقط در رفتوآمد بین خانه و کلیسا و انجام کارهای روزمره خلاصه میشد، بهیکباره زیرورو میشود. پازل یک فیلم خوشبینانه و صادقانه و مهرآمیز است که این روزها متأسفانه کمتر نمونههای آن را میبینیم یا کمتر کسی میکوشد در این روزگار چنین فیلمی بسازد.
غریبهها: شکار شبانه (یوهانس رابرتز) / The Strangers: Prey at Night
در قسمت اول این دنباله به کارگردانی براین برتینو با عنوان غریبهها (2008) صحنهای هست که نوع ترس فیلم را یکجا در خود دارد و این همان عاملی است که با اتکا به آن میتوان دیدن این فیلمهای اسلشر را توصیه کرد. شخصیت لیو تایلر بهتنهایی در آشپزخانه ایستاده است و به خانهای نگاه میکند که به نظر میرسد خالی است؛ و البته که باید این طور باشد. اما پشت سر او چهرهای نقابدار در کمین است که نیمی از او در سایه مخفی است و شخصیت تایلر از وجودش بیخبر است. این ترس نابی است که با ورود آهسته مرد نقابدار به درون قاب و سپس خروج از آن خلق میشود؛ و البته که به خشونتی مرگبار و خونین در این صحنه منجر نمیشود. خشونت به مقدار فراوان از راه خواهد رسید اما پیش از هر چیز، این ترسِ ناشی از آن، بیرحمی بالقوه جنایتکاران، بیخبری طعمههایشان و چنین عناصری است که جهان داستانی استادانه فیلم کمهزینه برتینو را شکل داده است. این دنباله هم فیلمی دیدنی است که میتوان آن را ادای دینی به کلاسیکهای جان کارپنتر دانست و تلفیقی از کریستین و هالووین.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
[منبع: ایندیوایر]