
دنیای سرگرمی و صنعت سینما از دیرباز رابطه بسیار نزدیکی با ماموران قانون و مجریان حفظ امنیت عمومی داشته است. اما اتفاقاتی که در یکیدو ماه اخیر در کف خیابانهای آمریکا و اروپا رخ داده، این رابطه دوستانه را تا حد بسیار زیادی به چالش کشیده و مناسبات دو طرف را سختتر از همیشه کرده است. در فیلمهای هالیوودی همیشه رابطه سینما و پلیس عمیق، پیچیده و دوستانه بوده و ستارگان سرشناس روی پرده سینما در نقش پلیسهایی وظیفهشناس و حامی قانون و مردم معرفی شدهاند. اما به نظر میرسد این مناسبات تحمیلی و ساختگی است و این روزها محلی از اعراب ندارد. برای همین است که این روزها بسیاری در آمریکا خواهان «اصلاح» این وضعیت هستند و میگویند پشتیبانی هالیوود از نیروی پلیس و جانبداری از اقدامات آن روی پرده سینما، یک حرکت غلط است و باید اصلاح شود. کندریک سامپسون در هفته آخر ژوئن، طی شبانهروز فقط پنج ساعت میخوابید و بقیهاش در خیابان مشغول راهپیمایی علیه وحشیگری پلیس بود. در جریان یکی از همین راه پیماییهای گسترده در لس آنجلس، او چند بار از ماموران پلیس بهشدت کتک خورد. سامپسون که برای مجموعه پرطرفدار غیرقابل اعتماد شبکه اچبیاو و ایفای نقش عشق مورد علاقه آیسا ریا شهرت دارد، نامهای برای سرمایهگذاران پرقدرت هالیوودی فرستاده و در آن میگوید: «خواسته همه ما مردمی که در خیابان هستیم این است که هالیوود دست از حمایت و جانبداری از پلیس بردارد. راه خود را از پلیس جدا کنید و همه ما را از شر این نیرو خلاص کنید.»
او با همکاری تسا تامپسون بازیگر اکشن ابرقهرمانانه تور، به دنبال بقیه هنرمندان سینما رفتهاند تا امضای آنها را نیز پای این نامه بگذارند. تعدادی از ستارگان درجه یک دنیای هنر و سرگرمی هم چون مایکل بی جردن، ادریس البا و ویولا دیویس این نامه را امضا و از خواسته سامپسون حمایت کردهاند. هر روز که میگذرد، امضاها بیشتر میشود. رسانهها از این نامه به عنوان «نامهای سرگشاده به بزرگان هالیوودی» اسم میبرند. منتقدان هم عقیده دارند این نامه صنعت سرگرمی و رسانههایی چون تلویزیون و سینما را به خاطر «همکاری برای جرم و جنایت علیه سیاهان و نمایندگی کردن خشونت سیستماتیک علیه اقلیتهای قومی و مذهبی» محکوم میکند و از این که هالیوود «فساد و خشونت ماموران پلیس را به شکلی باشکوه در فیلمهایش به تصویر میکشد» ابراز تاسف میکنند.
سامپسون در گفتوگو با «هالیوود ریپورتر» میگوید: «این نامه تنها یک بیانیه یا پست تلگرامی نیست. ما نیازمندیم صدایمان را به گوش همه برسانیم. این نامه در رابطه با تغییر عملکرد هالیوود و نیاز به ایجاد تغییراتی جدی در آن صحبت میکند.» این بازیگر در نامهنگاری و اعتراض علیه عملکرد هالیوود تنها نیست. چند روز پیش از انتشار نامه سامپسون و اعتراض او به نوع همکاری طولانیمدت هالیوود با پلیس، گروهی از سینماگران همچون استرلینگ کی براون، گابریل یونیون و لی دانیلز هم از صنعت سینما درخواست کرده بودند "ارتباط خود با پلیس را قطع کند" و خواستار آن شده بودند که نهادهای فرهنگی (و از جمله استودیوها و تئاترها) نهاد پلیس را به خاطر استفاده از قوه قهریه علیه رنگینپوستان که باعث شکاف و جدایی طبقاتی و فرهنگی بین مردم میشود، محکوم کنند.
تمام این اعتراضات بعد از آن صورت گرفت که یک مامور پلیس، جرج فلوید شهروند سیاهپوست آمریکایی را در خیابان کشت و ویدئوی این اقدام در شبکههای اجتماعی پخش شد. این حادثه خیلی سریع خشم عمومی را برانگیخت و نهتنها باعث تظاهراتی گسترده و بیسابقه در خاک آمریکا شد، که سراسر جهان را نیز در بر گرفت. جنبشی با عنوان «جان سیاهان اهمیت دارد» به راه افتاد و توانست اخبار مربوط به بیماری کرونا را از سرتیتر خبرها به کناری بزند. بلافاصله تماشای فیلم هایی درباره عدالت اجتماعی و دفاع از حقوق سیاهان، در اینترنت به اوج خود رسید. از واحد موسیقی شرکت سونی گرفته تا فیلمساز سفیدپوستی چون جی جی آبرامز، جمعآوری پول برای آسیبدیدگان تظاهرات شروع شد و دیگر اقدامات جانبدارانه برای حمایت از حقوق اجتماعی سیاهان در دستور کار بسیاری در هالیوود و دیگر مراکز قرار گرفت.
اما پرسشی که از سوی اهل فن مطرح میشود این است که آیا هالیوود اشتیاق و آمادگی آن را دارد تا با نیروی پلیس قطع مراوده کرده و خودش را از یکی از مهمترین شخصیتهای سینمایی آثارش محروم کند؟ «هالیوود ریپورتر» برای پیدا کردن جواب این پرسش، سراغ پنج کمپانی بزرگ فیلمسازی (دیزنی، برادران وارنر، سونی، یونیورسال و پارامونت) رفت. پرسش نشریه از مدیران کمپانیها این بود که چه جوابی برای نامه سامپسون و بقیه معترضان دارند. هیچ یک از کمپانیهای یادشده، حاضر به پاسخ نشدند. البته نزدیکان این کمپانیها به این نکته اشاره کردند که مبالغی برای حمایت از خواستههای معترضان به سازمانها و بنیادهای اجتماعی حامی عدالت اجتماعی واریز شده، اما هیچ یک اشارهای به نوع رابطهشان با پلیس در آینده نکردند. به صورت طبیعی، این کمپانیها از کنار اعتراضات و تظاهرات عبور کرده و نگفتند چه برنامهای در رابطه با این لحظات تلخ و سرنوشتساز تاریخی دارند.
پلیسهای مثبت و مهربانی که در مقام پروتاگونیست فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی ظاهر میشوند، از دیرباز پرده بزرگ و قاب کوچک را پر کرده اند. در بین آثار سینمایی و تلویزیونی، ماموران خوشقلب پلیس جایگاه ویژهای داشتهاند. صنعت سینما در سالهای اولیه فعالیت خود در 1935 جیمز کاگنی را در ماموران افبیای به عنوان یک مامور درستکار افبیای به نمایش گذاشت و تا کنون بسیاری از ستارگان سینما و تلویزیون چنین نقشی را تکرار کردهاند. عشوهگری صنعت سینما برای اداره پلیس باعث شد منتقدان با عنایت به کلمه پروپاگاندا (تبلیغات برای فرد یا جریان خاص) به این نوع فیلمهای پلیسی لقب "کوپاگاندا" (همکاری پلیس با سینما و پلیس و تبلیغات مثبت این دو رسانه برای اداره پلیس) بدهند. از فرنچایزهای پربینندهای چون سیاسآی: تحقیقات صحنه جرم سیبیاس تا پلیس بورلی هیلزهای کمپانی پارامونت (و جالب این که هر دو توسط جری بروکهایمر تهیه شدهاند) ماموران پلیس همیشه شخصیت وکاراکتر محوری و مثبت داستانهای محصولات سینمایی و تلویزیونی بودهاند. حتی رفتگان مارتین اسکورسیزی هم از این شخصیتها بهره گرفته است. انگار پلیسگرایی با داستان محصولات هالیوودی گره خورده و عجین شده است. فیلمهای پلیسی فروش میکنند و انکار کردن ماموران پلیس و تحریم آنها، کار بسیار سختی به نظر میرسد. برای مثال در سال 2003 دیک وولف خالق مجموعه قانون و نظم قراردادی با انبیسی به ارزش یک و نیم میلیارد دلار امضا کرد که به عنوان گرانترین قرارداد تاریخ تلویزیون در آن زمان معرفی شد.
اما رابطه نیروی پلیس و صنعت سرگرمی به آنچه روی پرده به تصویر کشیده میشود، ختم نمی شود و عمیقتر از این چیزهاست. اداره پلیس بسیاری مواقع به عنوان مشاور سینمایی مورد استفاده قرار میگیرد و برای این کار پول هم دریافت میکند. حتی ماموران بازنشسته پلیس به عنوان مشاور با پروژههای سینمایی و تلویزیونی همکاری میکنند و سر صحنه فیلم برداری هم حاضر میشوند. رابرت دنیرو تعریف میکند که برای بازی در یکی از فیلمهایش، یکی از این افسران بازنشسته همراهش بود تا او بتواند نقش خود را بهتر ایفا کند. در فیلم امتیاز، استیون دیویس بازنشسته در کنار رابرت دنیرو قرار گرفت تا در ارتباط با سرقت بینالمللی یک تکه جواهر کمیاب، راهنماییهای لازم را به او بکند و بگوید چگونه باید نقش یک سارق بینالمللی را بازی کند! در تیتراژ پایانی 15 دقیقه هم از دیویس به عنوان مشاور تکنیکی یاد شده است. جمی مکبراید مدیر واحد پلیس لس آنجلس هم با تعداد زیادی از فیلمهای سینمایی همکاری داشته و در سایت آایامدیبی برای خودش اسمی درکرده است. بسیاری از هنرمندان گارد شخصی و امنیتی خود را از بین ماموران بازنشسته یا فعال اداره پلیس انتخاب میکنند. آریانا گرانده که در جمع تظاهرکنندگان بورلی هیلز بود و علیه اداره پلیس شعار میداد، عبور و مرورهایش را با کمک برخی از همکاران همین پلیسهای مذموم انجام میدهد! مدونا هم در شهر لندن در تظاهراتی شرکت کرد که بیرحمانه توسط پلیس سرکوب شد. او هم وضعیتی شبیه گرانده دارد. همین نکته است که صدای اعتراض اداره پلیس را درآورده است. هرمان وایزبرگ افسر سابق اداره پلیس لس آنجلس، با لحنی تمسخرآمیز میگوید: «اکثر سلبریتیهایی که از محافظ (سکیوریتی) استفاده میکنند، چه این موضوع را بدانند وچه ندانند، از همکاری همکاران من بهره میبرند. ممکن است سکیوریتی یک افسر سابق امنیتی سیا باشد، اما او زیردستانش را از بین افسران و ماموران اداره پلیس انتخاب میکند.» وایزبرگ که با رئالتی شوهایی چون 48 ساعت و 20/20 کار کرده، تاسف خود را از تعداد روبهرشد سلبریتیهایی که خواهان پایان رابطه هالیوود و اداره پلیس هستند، پنهان نمیکند و ادامه میدهد: «من جانم را برای کسی که محافظت از او را به عهده دارم فدا میکنم. اما همان کسانی که طرفدار کنترل سلاح هستند، اولین کسانی هستند که از ما میپرسند چرا سلاح حمل میکنیم. اگر ما مسلح نباشیم، چه کسی محافظت از جان مردم عادی را به عهده میگیرد؟»
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: