خاطراتی برای تمام فصول
پژوهشگر، نویسنده، گویندهی متن و کارگردان: مصطفی رزاقکریمی، دستیار کارگردان: محسن مرادی، تصویربردار: مهران ملکوتی و ویکتور اشنایدر، صدا: اشکان فتاحی، تدوینگر: محمد پورفر، مدیرتولید: سام کلانتری، عکاس: میثم ورهرام، مجری طرح: دگا فیلم، تهیهکننده: مرتضی رزاقکریمی، تهیه شده در گروه حماسه و دفاع شبکه یک سیما، ۱۳۹۲.
یکی از کارکردهای مستندسازی، ابعاد رسانهای آن است. سینما در مراحل اولیهی پیدایش، عمدتاً با زمینههای مستند، به امر اطلاعرسانی و آگاهیبخشی میپرداخت و همچنان بعد از بیش از یک سده، فلسفهی وجودی این ویژگیاش را حفظ کرده است. این درست است که فیلم مستند با گزارش خبری رسانهای متفاوت است و نگاه مستندساز علاوه بر بار رسانهای، با عناصری همچون کندوکاو و مکاشفه و خلاقیت گره خورده است، ولی اهمیت عطف توجه مخاطب به زمینههای آگاهیبخش در راستای مسائل مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... هنوز در رأس کاربردهای مستندسازی قرار دارد.
فیلم خاطراتی برای تمام فصول ساختهی مصطفی رزاقکریمی (متولد ۱۳۴۱، تبریز) یکی از همین مستندهایی است که جنبهی رسانهای پرقدرتی دارد. رزاقکریمی سابقهی پررنگ و اغلب موفقی در زمینهی سینمای مستند (و بعضاً داستانی) در سالهای اخیر داشته است و برخی از عناوین آثارش مانند فیلم سینمایی حس پنهان، مستندهای یاد و یادگار، شنبه بازار وین، منزویها، فصلی در جهنم، موفق باشی هانک، دلقکهای ونیز، هما از افسانه تا واقعیت، استاد فرشچیان، زندگینامهی استاد محمدتقی جعفری، تاریخچهی گمرک در ایران، زندگی در تصویر (دربارهی مرتضی ممیز) و... برای مخاطبان جدی سینمای مستند آشنا است. این فیلم که در محافل مختلف سینمایی در طول یک سال گذشته، جوایز و موفقیتهای زیادی کسب کرده است (از جمله کسب سیمرغ بلورین بهترین فیلم مستند جشنوارهی سیودوم فیلم فجر)، دربارهی یک دوران بهظاهر سپریشده است که با یادآوریاش، حس دردناکی به مخاطب القا میشود: ماجرای جنایت بمباران شیمیایی مناطق جنگی و غیرجنگی در جنگ ایران و عراق توسط نیروهای بعثی. تمرکز نگاه رزاقکریمی بر این موضوع، اختصاص به زمانی دارد که او در خارج از کشور، در اتریش، در مقام یک دانشجو، مشغول فیلمسازی و تجربهاندوزی سینمایی و هنری بود. سال ۱۳۶۲ گروهی از مجروحان شیمیایی از ایران برای مداوا به اتریش منتقل شدند و این موضوع، برای رزاقکریمی جوان، که رفتهرفته داشت خود را با فرهنگ و زبان و حالوهوای شهر ساکت وین وفق میداد، همچون اتفاقی بزرگ بود. جدا از سوژهی تکاندهندهای که در این جریان برای یک مستندساز وجود داشت، نفس حس هموطنی به مجروحان و از آن فراتر، ابعاد انساندوستانه و وجدانی قضیه، رزاقکریمی را انگیزهی بیشتری بخشید تا با دوربینی نیمهحرفهای، به ثبت برخی از موقعیتها و رویدادهای این ماجرا بپردازد؛ از زمانی که مجروحان از هواپیما به درمانگاه اعزام شدند تا مراحل جراحی و درمان و نقاهت و برگشت به میهن، از گفتوگو با جانبازان تا مصاحبه با پزشکان، از اعلام مرگ برخی مجروحان تا ثبت لحظههای سرخوشی و شوخی دردمندان شیمیایی با یکدیگر. اما این تنها بُعد این فیلم نیست. بخش اصلی مستند خاطراتی برای تمام فصول تصمیمی است که رزاقکریمی سی سال بعد از تصویربرداریهای آن دوران گرفت: رجوع دوباره به اتریش و بازخوانی آنچه در مقطع انتقال مجروحان به این کشور شکل گرفت. جذابیت و ارزش اساسی مستند به همین تصمیم برمیگردد. اگر در آن سالهای دور، در فضایی آکنده از هیجان و احساس و شور ناشی از دوران جنگ و مواجههی بیواسطه با دردمندان شیمیایی و میل به انجام تعهدات ملی و انسانی به هممیهنان جنگدیده تصویربرداریهایی انجام گرفت؛ حالا بعد از سه دهه با رجوعی دوباره به آن موضوع، حالوهوایی پختهتر و انسانیتر و کلنگرتر به چشم میخورد و با مقایسهی آنچه گذشت و آنچه هست، فضایی پویاتر شکل گرفته است. در این دیدار دوباره، رزاقکریمی به سراغ چهرههای دیپلماتیک، هنرمندان اتریشی، جانبازان شیمیایی همان ماجرا، پزشکانی که در آن سالها به مداوای مجروحان مشغول بودند، خلبانهای هواپیما و... رفته است و با تمرکز روی فضاهای متفاوت بین این دو دوران، رشتههایی را که محل اتصال نقاط عطف این دو مقطع است، به عنوان خط سیر روایی مستند خود برگزیده است.
فیلم آغازی آرام دارد. گویندهی روایت که خود رزاقکریمی است، در حال توصیف مختصات شهر آرام و ساکت وین است. جو بارانی، نوای موسیقیهای مشهور کلاسیک این شهر هنرپرور، معماری پرجلوه و حالوهوای آکنده از «بیاتفاقی» این سرزمین (بیاتفاقی صفتی است که خود مستندساز به وین داده است)، نمودهایی است که بخش اول مستند را به خود اختصاص داده است. اما حضور ناگهانی مجروحان جنگی در این شهر آرام، ریتم روایت را تغییر میدهد و راوی، گذشتهی سی سال قبل خود را به یاد میآورد که چهگونه از لاک آرامش خود خارج میشود و به ثبت التهابها و تاولها و عفونتها و چرکوزخمهایی میپردازد که بر پیکرهی بدن جوانان و نوجوانان و حتی کودکان نقش بسته است. خاطراتی برای تمام فصول روند روایت خود را با تأکید بر همین تضادها پیش میبرد. آرامش و التهاب، صلح و جنگ، سرما و گرما، فضای برفی وین و حرارت داغ خوزستان، گذشتهی دردناک و حال حسرتبار، ایمان و عقل و... اما رزاقکریمی به اینها اکتفا نمیکند. نقب در گذشتهی خود شهر وین که شاهد و بلکه خاستگاه جنگی بینالمللی بوده است، پیچیدگی و جذابیت روایت را افزون میسازد و خاطرههای برخی از بازماندگان اتریشی جنگ جهانی دوم، که شامل اسارت و بیماری و جراحت و... بوده است، قرینهای میشود بر حالوهوای رزمندگان جانباز ایرانی که برای مداوا به این سرزمین اعزام شدهاند. وصفی که در این میان یک مرمتساز اتریشی آثار گرافیکی هنری از تابلوهای نقاشی آسیبدیده در جریان جنگ جهانی میکند، تأویل مناسبی است از پارهپاره شدن رگ و پی و بدن جانبازان جنگی. تمرکز مستندساز بر وضعیت خود جانبازان شیمیایی هم از دیگر نکتههای قابلتأمل فیلم است؛ مخصوصاً مقطعی که مربوط به نوجوانی با حال وخیم است و بعداً در زمان حال او را به صورت مردی جاافتاده میبینیم که کنار پسر نوجوانش (تقریباً به همان سنی که خودش شیمیایی شد) در حال توضیح چگونگی موقعیت آن سالهایش است و ماجرا به اشکریزی خودش و فرزندش منجر میشود.
خاطراتی برای تمام فصول اثری متعهدانه به انسان است. فیلم ورای جهتگیریهای سیاسی حرکت میکند و در عین اینکه سکوت و منش ریاکارانه دولتهای وقت غربی را نسبت به جنایتهای صدامحسین در جنگ و معاملههای پرسود شرکتهای اروپایی را در فروش مواد شیمیایی مهلک به حکومت بعثی عراق به چالش میکشد، اما دغدغهی اصلیاش را بر توجهی قرار داده است که از نسل جدید میطلبد. توجه به جنگی نابرابر که آکنده از بیتوجهی به قوانین بینالمللی و وجدان انسانی بود و حالا که چند دهه از آن سپری شده است، هرگز نباید فراموش شود. رسالت فیلم در این دغدغهپروری انسانی، تحسینبرانگیز و البته پرتوفیق است.