تاثیر نگاه سیاستی در ارزیابی فیلمها
گاردین/ جسا کریسپین: خیلیها باور دارند سینما بر جهان ما تاثیرگذار است و بهگفته منتقدین فیلمهای اکران شده در 2019 نیز چنین بودند؛ جوکر درباره شروع انتقامگیری سرخوردگان است و زنان کوچک به تنفر از زنان پایان میدهد. سال خیلی خوبی برای فیلمها و حتی فیلمسازان بزرگ نبود اما با این حال اگر به صحبتهای منتقدین گوش دهید و نظرهای رسمی منتشر شده در فضای مجازی را بخوانید متوجه میشوید که 2019 سال مهمی برای فیلم و سینما بود. فیلمهای هنری و با محتوا بیش از حد تصور تاثیرگذار بودند و فیلمهایی که برای سرگرمی و لذت ساخته شده بودند بهعنوان اثری «خطرناک» اعلام شدند و بعضی فیلمها بهعنوان اثری بااهمیت برای فرهنگ ستوده شدند. در سالی که گذشت اداره پلیس هشدار داد که ممکن است پس از اولین شب اکران جوکر تیراندازیهایی اتفاق بیفتد و از ماموران خواسته شد در آماده باش کامل باشند. این ترس آنلاینی پس از آن شکل گرفت که منتقدین در جشنوارههای فیلم جوکر را دیدند و در فضای مجازی از فریبا نشان دادن خشونت و همدردی با آن شکایت کردند. شخصی در توئیتر خود نوشت: «همیشه فکر میکردم یکی از کاربردهای سینما همدردی با افراد بهحاشیه رانده شده است اما فکر میکنم این دیدگاه دیگر جایی در سینمای امروز ندارد.» در این سال رسانههایی مانند نیویورک تایمز و ونیتی فِر اصرار داشتند که دیدن زنان کوچک ثابت میکند بینندهاش ضد زن نیست. حتی مجله جیکیو که مخصوص مردان است اعلام کرد مردها برای حمایت از زنان باید این فیلم را تماشا کنند و دیدن زندگی چند زن سفید پوست که روزگار مشقتباری در دوران جنگ داخلی آمریکا دارند، اهمیت بسیاری دارد.
عدم علاقه مردها به دیدن زنان کوچک مدام بین مردم شنیده میشد و مجله نیویورک تایمز نیز عدم علاقه مردها به دیدن این فیلم را نادیده گرفتن زنها بهعنوان یک انسان تعبیر کرد. هرچند که فیلم خوبی نیست اما نمیتوانیم بگوییم خوش نیامدنش به مذاق مردها بهدلیل بد بودن آن است بلکه درحقیقت مردها تمایلی ندارند فیلمهایی مربوط به زنان را ببینند. زنان کوچک براساس کتابی ساخته شده که بارها مورد اقتباس قرار گرفته؛ پنج فیلم، مینیسریال، اجرای تئاتر و انیمیشن از آن اقتباس و ساخته شده. داستانِ کتاب احساساتی و شلختهوار اما در به تصویر کشیدن سختیها و محرومیتها موفق است. بهنوعی نسخه اقتباسی و کارگردانی شدۀ گرتا گرویگ میزان احساسبرانگیزی فیلم را بالا برده و داستان را از هرچه که میتواند جالب و جذاب باشد محروم کرده است. در نسخه گرویگ، فقر فریبنده بهنظر میرسد و کسی برای اعمال ناپسندش مجازات نمیشود. اما در کل اگر اصرار داریم فیلمی تاثیرگذاریست نباید به خوب یا بد بودنش توجه کنیم. اگر فیلمی سرگرمکننده نیست میتوان از مردم درخواست کرد آن را بهدلیل سیاسی بودن ببینند. اگر منتقدی از فیلمی خوشش نیاید و برایش از عنوان «خطرناک» یا «نگران کننده» استفاده کند و بگوید اگر به دیدن فیلم بروید کشته میشوید، باعث میشود مردم از رفتن به سینما منصرف شوند. این اتفاق چند باری برای جوکر و روزی روزگاری در هالیوود اتفاق افتاد؛ مثلا گفته شد چرا به مارگو رابی، بازیگر زن فیلم، دیالوگ کافی داده نشده یا چرا خشونت علیه زن تا این حد پیش میرود تا قاتلی پس از دیدن فیلم دست بهکار شود. بخشی از این گفتار نتیجه فرهنگ اظهار نظرهای ماست که براساس نگاه سیاسی افراد بیان میشود. بدون شک تارانتینو دلیل سیاسی داشته که نمیخواهد بازیگر زن در آخرین فیلمش زیاد صحبت کند و ممکن است آن دلیل سیاسی این باشد که او علاقهای به زنان ندارد. شاید دلیل سیاسی پشت حضور نداشتن بازیگران رنگین پوست در فیلم نشاندهنده نژادپرست بودن کارگردان باشد.
حتی کارگردان فرشتگان چارلی (2019) عدم علاقه تماشاگرها به داستان زنان را دلیل شکست فیلمش میداند. منتقدین فرهنگی توانایی جلب توجه تماشاگران را به فیلمها از دست دادهاند. همیشه بین آنچه منتقدین میپسندند و آنچه که مردم عادی میخواهند در سینماها ببینند زمین تا آسمان تفاوت وجود دارد. تفاوت سلیقهها درحال افزایش است و منتقدین متوجه نمیشوند چه فیلمهایی میتوانند بیننده را سرجای خود میخکوب کند. بعضی از منتقدین برای جلب توجه تماشاگرها از کلمات اغراق آمیز استفاده میکنند. برای نمونه بازی آدام سندلر را در جواهرات تراشنخورده خدایگونه توصیف کردند و گفته شد هیجانانگیزترین فیلم سال است! البته عدهای هم دیدگاه سیاسی داشتند و میگفتند دیدن فیلم به ما کمک میکند سرمایهداری را بهتر درک کنیم. هنگام تماشا جواهرات ... خسته شده بودم و بهدلیل تعریفهای الکی و بالا بردن سطح توقع بیننده خیلی عصبانی شدم. آثاری مانند ما، میدسامر و مجموعه تلویزیونی نگهبانان از اچبیاو، که بهعنوان اثر عالی و مهم 2019 معرفی شدند، در راتن تومیتوز امتیازهایی از منتقدین گرفتند که متفاوت از امتیاز تماشاگران بود. اگر منتقدی بگوید فیلمی از نظر سیاسی مهم است و قسم بخورد با دیدن آن تجربهای جدید بهدست میآید دیگر بر بیننده تاثیرگذار نیست و جز اینکه منتقد قدرتش را از دست بدهد نتیجه دیگری ندارد. سیاست در دنیای سرگرمی ما ریشه دوانده و این مسئله مربوط به سیستم فیلمسازی ناقص دوران ما است و هیچ منتقد خوبی وجود ندارد که خوب بنویسد و تماشاگران را مجاب کند به آنچه که میبینند عمیقتر فکر کنند.
حذف «فاکس» از قرن بیستم و سرچلایت پیکچرز
ورایتی: موش «دیزنی» بهطور رسمی «فاکس» را نابود کرد! در حرکتی نمادین، شرکت والت دیزنی نام فاکس را از فاکس قرن بیستم حذف میکند. استودیو فیلمسازی «فاکس قرن بیستم» تبدیل به «استودیو قرن بیستم» میشود و نام «فاکس سرچلایت پیکچرز» به «سرچلایت پیکچرز» تبدیل میشود. تغییرات در بخش سینمایی است و هنوز برای بخش تلویزیون تصمیمی گرفته نشده درنتیجه نام «تلویزیون فاکس قرن بیستم» و «استودیوهای تلویزیون فاکس 21» تا اطلاع ثانوی بدون تغییر باقی میماند. بحث و گفتوگوها درباره تغییر نام آن دو در حال انجام است اما تا کنون هیچ نامی مورد پسند تمام اعضا قرار نگرفته. خیلی زودتر از انتشار این خبر دیزنی تغییر نام را آغاز کرده و حتی آدرس ایمیل کارکنان سرچلایت از fox.com به searchlightpictures.com تغییر کرده. در پوستر سراشیبی (با بازی جولیا لوئی درایفوس و ویل فِرِل) نوشته شده سرچلایت پیکچرز تقدیم میکند. سراشیبی اولین فیلمیست که با لوگو جدید سرچلایت منتشر میشود. طبیعت وحشی فرا میخواند فیلمی خانوادگی است که به زودی اکران میشود و عنوان پخشکننده آن قرن بیستم است (بدون کلمه فاکس). لوگوها تغییر چشمزگیری نکردند و فقط کمی بهروز شدهاند. مهمترین تغییر قابل توجه حذف کلمه «فاکس» از لگو قدیمی و خاطرهانگیز است. کارمندان این واقعه را اجتنابناپذیر توصیف میکنند. مارس گذشته دیزنی برای بهدست آوردن مالکیت فاکس قرن بیستویکم 71/3 میلیارد دلار هزینه کرد اما بخش شبکه رسانهای فاکس و فاکس نیوز هنوز زیر نظر لاکلن مرداک (فرزند روپرت مرداک) است. همین مسئله باعث شد بهدلیل تفاوتهای زیادی که بین بخش دیزنی و شرکت فاکس وجود دارد نام فاکس حذف شود. لگو سرچلایت و موسیقی مخصوص آن برای سینما دوستان بدل به سمبل هالیوود شده بود؛ استودیو فیلمهای بهیادماندنی و موفقی مانند آواتار، تایتانیک، تنها در خانه، جان سخت، بیگانه، جنگ ستارگان: امید تازه و سیاره میمونها را تولید و پخش کرد و هیچ فیلمبازی آنها را از یاد نمیبرد.
تابعیت مضاعف تام هنکس
اَپنیوز: درپی آتشسوزی بزرگی که سال 2018 در نزدیکی آتن اتفاق افتاد و تام هنکس، بازیگر سرشناس آمریکایی، به قربانیان آن حادثه کمک کرد دولت یونان به او و همسر و دو فرزندش شهروند افتخاری یونان اعطا کرد. ماه گذشته رئیس جمهور یونان برگهی تابعیت افتخاری بازیگر 63 ساله را امضا کرد. سهشنبه گذشته این خبر در روزنامههای دولتی منتشر شد و وزیر کشور یونان نیز برگه شهروندی هنکس و خانوادهاش را امضا کرد و درنتیجه این افتخار برای همسر هنکس، ریتا ویلسون، بازیگر و تهیه کننده، و دو پسرش ثبت شد. آتشسوزی ژوئیه 2018 بیش از 100 کشته برجا گذاشت و بسیاری دچار سوختگی شدید شدند؛ آتش به سرعت شهر ساحلی ماتی را فرا گرفت. در آن زمان خانواده هنکس به جهانیان گوشزد کردند که هرچه سریعتر باید به کسانی که خانه و عزیزانشان را در آتش از دست دادند کمک کرد؛ او در تلاش برای جمعآوری کمک برای مصیبتدیدگان توانست مبلغی بیش از حد تصور جمع کند. شهروندی افتخاری یونان به افرادی اهدا میشود که کمک بزرگی به کشور کرده باشند یا اهدای تابعیت به مصلحت و براساس علاقه مردم یونان باشد. تام هنکس قبل از ازدواج با ویلسون در 1988 به مذهب ارتدکس گروید. سال 2002 هنکس و ویلسون فیلم رمانتیک کمدی عروسی یونانی پرریختوپاش من را تولید کردند که در آکادمی اسکار نامزد دریافت جایزه بهترین فیلمنامه غیراقتباسی شد؛ بهنظر میرسد چون مادر ویلسون یونانی است بر هنکس اثر گذاشته تا تهیهکنندگی این فیلم را بپذیرد. هنکس یکی از هواداران پروپاقرص هنر و تاریخ یونان است. این ستاره بزرگ سینما چند سالی است که به یونان میرود و تقریبا کل تابستان را در خانهاش در جزیره آنتیپاروس سپری میکند. پس از آنکه در مراسم گلدن گلوب امسال از او تقدیر شد و جایزه سسیل بی. دمیل را گرفت، گفت: «نزدیک به 32 سال میشود که یونانی شدهام. بهشت یعنی یونان؛ زمین، آسمان و آبش برای روح آدمی خوب و معجزهگر است. مکانی درمانبخش است مخصوصا اگر تا ظهر بخوابید و شبها تا 3 بامداد بیدار بمانید! زندگی از این بهتر نمیشود.» پس از شنیدن خبر دریافت شهروندی افتخاری یونان گفت: «من موظف به پرداخت مالیات هستم؟ یا میتوانم از این مسئولیتها شانه خالی کنم؟ شوخی کردم. افتخار بزرگی نصیبم شده.»
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: