در سینمای هند مانند خیلی از کشورهای دیگر بازیگران زن به دو دستهی اصلی تقسیم میشوند. برخی اساساً بازیگر نیستند و این را صاحبان صنعت سینمای این کشور به خوبی میدانند و انتظار ندارند که چنین چهرههایی بتوانند نقشهای ماندگاری بازی کنند. در مواردی برخی از این دسته از بازیگران یا به عنوان بازیگر مهمان یا «آیتم گرل» در فیلمهایی ظاهر میشوند و همواره در جشنوارههای سینمایی حضور دارند اما تقریباً هیچگاه جایزهای نمیگیرند اما در این میان چند چهرهی سینمایی را سراغ داریم که نقشهایی گاه به شدت دشوار را با مهارت بازی کردهاند که با عکسالعمل همواره مثبت مخاطبان سینمای هند روبرو شدهاند. نامهایی مانند مدهوری دیکشیت، کاجول، رانی موکرجی، اورمیلا ماتونکار، شیلپا شتی، ویدیا بالان یا پریانکا چوپرا، در شمار بازیگران دوران معاصر سینمای هند هستند که بازیهای درخشانی از خود به یادگار گذاشتهاند و برخی با این که از حجم فعالیتهایشان کاستهاند، همچنان از آنها به عنوان ستارگان سینمای این کشور یاد میشود.
مدهوری دیکشیتدرواقع یک دوجین بازی ماندگار در سینمای این کشور دارد که از میان آنها میتوان به آثاری مانند تیزاب (1988)، دل (1990)، تبهکار (1993)، چه نسبتی با شما دارم (1994)، سرانجام (1994)، دل دیوانه است (1997)، صدایم کن (2000)، شرم (2001) و دوداس (2002) اشاره کرد. یکی از ویژگیهای بازیهایش را میتوان مکثها و نگاههایش دانست و این نکته که همراه با بازیگری مانند کاجول میتوان او را از معدود بازیگران زن دانست که توانایی بازی جدی و کمیک را در یک داستان واحد دارند. با این حال نقش چاندارا موکی در دوداس که درواقع این یکی از واپسین نقشهای ماندگار او در سینمای هند نیز محسوب میشود؛ نقشی درام است که مدهوری با هشیاری آن را اجرا میکند. این نقش درواقع نقش اصلی زن در داستان این فیلم نیست و نقش پارو اصلی زن (پارو) را آشواریا رای بچن برعهده دارد که سکانس رویارویی آنها کلاس متفاوت دو بازیگر را به نمایش میگذارد. در همین سکانس مورد اشاره، مدهوری از مکثها، نگاهها و حتی بغض کردنهایش برای آفرینش نقش زنی استفاده میکند که نباید هیچ وقت عاشق مردی بشود چون در طالع او چنین چیزی وجود ندارد. او پیش از این در فیلم شرم که نگاهی غمخوارانه به زندگی زنان جامعهی هند دارد، در نقش جانکی بازیگر تئاتر که دلبستهی یکی از همبازیهای مردش شده و مردم به او حمله کرده و از پایش درمیآورند؛ یکی از دشوارترین نقشهایش را ارائه میکند.
در سینمای هند اگر یک بازیگر مرد یا زن صرفاً در نقشهای درام بازی کند، نمیتواند یک بازیگر «ششدانگ» تلقی شود و حتماً باید نقشهای کمیک نیز بازی کند. بزرگترین چهرههای سینمای هند نیز لاجرم چنین تجربههایی داشتهاند که از آن جمله میتوان به آمیتاب بچن و سری دوی اشاره کرد. یکی از زنان بازیگر سینمای هند که در نقشهای کمیک و درام تعادلی در کارهایش میتوان ردیابی کرد، کاجول است. داماد عروسش را به خانه میبرد (1995)، عشق خودش اتفاق میافتد (1998)، یهطوری میشه (1998)، گاهی شادی گاهی غم (2001)، کمی شور، کمی شیرین (2001)، در شمار فیلمهایی است که او هم نقشی کمیک بر عهده دارد و هم جدی (که این یکی از ویژگیهای همیشگی فیلمهای سینمای هند است که کمدی و درام را شانهبهشانهی هم پیش میبرند). درواقع او آنچنان در این نقشها پرتحرک ظاهر میشود که حضورش در نقش دختری آرام و نابینا در فیلم فنا (2006) برای دوستداران بازیهایش جای تعجب داشت! کاجول در گاهی خوش گاهی غم با این که در بخش دوم فیلم حضور کمرنگی دارد اما در بخش نخست، در نقش دختری ساده دل از طبقات پایین اجتماع، خصوصاً جایی که راهول (شاهرخ خان) را با فرد دیگری اشتباه میگیرد؛ یکی از بهترین بازیهایش را ارائه کرده است. از جمله سکانسهای دیگری که او بسیار پرقدرت در آنها ظاهر شده، سکانس عذرخواهی از آمیتاب بچن به خاطر شکستن یک گلدان یا در کمی شور، کمی شیرین سکانسی است که یک خانواده به خواستگاری دختر محجوب خانواده آمدهاند که کاجول حسابی خدمتشان میرسد.
اورمیلا ماتونکار که در سالهای اخیر حضور کمرنگی در سینمای هند دارد، در تریلر یک زن زیبایی بود (2004) نقش ساریکا زن سادهدلی را بازی میکند که کارن، مردی لاابالی باعث میشود تا او به زندان بیفتد اما آنچنان برایش نقش بازی میکند که ساریکا به سادگی باور میکند که نباید حرفی بزند اما وقتی پی میبرد که کارن چه خوی جانور صفتی دارد، تبدیل به یک انتقام جوی بیرحم میشود و کارن را به سزای عملش میرساند. او در این فیلم، تبدیل شدن زنی سادهدل به زنی خشن و انتقامجو را با تسلط بازی میکند و همین باعث میشود تا تماشاگران شخصیت ساریکا را باور کرده و بپذیرند.
شیلپا شتی بازیگر دیگری است که بازیاش در بار دیگر همدیگر را خواهیم دید (2004) در شمار بازیهای درخشان در سالهای اخیر سینمای هند تلقی میشود. او در این فیلم نقش تمنا را بازی میکند، دختری که ناخواسته و بیخبر از همه جا به ایدز مبتلا میشود و حالا باید همراه وکیلش برای دفاع از حقوق اجتماعیاش و بازگشت به کارش تلاش کند. بخش اعظمی از فیلم در دادگاه میگذرد و تمنا باید از خودش دفاع کند. بازی شتی در این سکانسها به شدت باورپذیر و ادای دیالوگهایش و عصبیتهایش کاملاً در خدمت فضاسازی فیلم قرار دارند.
ویدیا بالان یکی از بازیگران سینمای هند که او نیز به دلیل ازدواج از کار در سینما فاصله گرفته در فیلم پیچ و خم (2007) نقش زنی را بازی میکند که در توهمات خودش فرو رفته و تصور میکند که تاریخ بار دیگر برای او تکرار شده و حالت آدم مسخ شدهای را پیدا میکند. بازی بالان در این نقش در سه جشنوارهی سینمایی فیلم فیر، زی سینما و آکادمی بینالمللی سینمای هند نامزد دریافت جایزهی بهترین بازیگر زن شد. فراموش نکنیم که بازیگران معدودی خصوصاً بازیگران زن سینما همواره تلاش دارند که پرسونای همیشگی خود را حفظ کرده و معمولاً از بازی در نقشهای نامتعارف پرهیز میکنند اما خانم بالان در این نقش دشوار ظاهر شد و به خوبی توانست نقش زنی تسخیر شده از سوی روح درگذشتگان را در پیچ و خم بازی کند.
این چند ستارهی سینمای هند که به شکلی فشرده به بازیهایشان اشاره شد، تنها چند نمونه از زنان بازیگری هستند که استانداردهای بازیگری زنان در سینمای هند را ارتقاء داده و توانستهاند تصویری دیگرگونه از زنان بازیگر در سینمای این کشور ارائه کنند؛ تصویری که حتی در سینمای کلاسیک هند کمتر به زنان واقعی شباهت داشت و همین به مراتب امکان مانور بازیگران زن را از آنها میگرفت.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: