پل شریدر، دنباله «راننده تاکسی» و بیزاری از «کتاب سبز»
پل شریدر برای سینمادوستان حکم هنرمند و خالقی را دارد که همچنان پس از دههها حرفی برای گفتن و هنری برای نمایش دارد. او نهفقط نویسندهای فوقالعاده است و کارگردانی ماهر و نابغهای کاملاً خلاق، بلکه یکی از معدود هالیوودیهایی است که صراحت کلام و صداقتی مثالزدنی دارد! او بهتازگی در یک پادکست پرسشوپاسخ با سؤالهای مختلفی درباره کارنامه و جدیدترین فیلمش اولین مهذب (که در فصل جوایز قدر ندید) روبهرو شده است؛ اما بخشی که شاید برای خیلیها جذابیت ویژهای داشته باشد جایی است که از او در مورد دنباله راننده تاکسی سؤال شده. شریدر احتمال ساخت چنین فیلمی را بهسرعت چنین رد کرده است: «نه، نه، نه. این فقط ایده احمقانهای بود که (رابرت) دنیرو داشت. در واقع مارتی (اسکورسیزی) گفت: بابی (دنیرو) میخواهد در دنباله راننده تاکسی بازی کند، که من گفتم: این احمقانهترین ایدهایست که تا امروز شنیدم. اما وقتی با مارتی معاشرت میکنید خیلی زود متوجه میشوید که او هیچوقت نمیخواهد نقش آدم بد را ایفا کند. برای همین بود که یک برنامه ناهار ترتیب داد و من به باب گفتم این احمقانهترین ایدهای است که... اما بعدش ناگهان فکر کردم شاید هم این طور نباشد و تراویس هنوز زنده باشد... شاید او تِد کِزینسکی باشد (قاتل زنجیرهای که دکترای ریاضیات داشت و در اعتراض به صنعتگرایی و فناوری و... هجده سال بمبهایی را برای آدمهای مرتبط با نقدهای اجتماعیاش ارسال میکرد و سرانجام در هزینهبَرترین عملیات افبیآی دستگیر شد). شاید تمام فیلم در کابینی در مونتانا روی میدهد، جایی که او مینویسد و بمب میفرستد. این میتواند ایدهی خوبی باشد. ولی دنیرو از این ایده خوشش نیامد.» اما شریدر بعد از غیبت طولانیاش دوباره به فیسبوک برگشته و در آنجا هم اظهار نظری کرده است که مطمئناً میتواند دوباره آتش بحث درباره اسکار بهترین فیلم کتاب سبز را شعلهور کند که ظاهراً خیلیها را به اعتراض واداشته است! (حتماً تا حالا شنیدهاید که اسپایک لی در اعتراض به این جایزه در زمان برگزاری مراسم از روی صندلی خود پا شد و به انتهای سالن رفت و پشت به صحنه ایستاد؛ و جردن پیل، کارگردان دور شو که یکی از تهیهکنندههای کلنزمن سیاه هم هست، و دیگرانی که در ردیف او نشسته بودند برای برندگان این جایزه دست نزدند). در هر صورت شریدر که پیش از این هم بیزاری خود از فیلم پیتر فارلی را اعلام کرده بود، چنین نوشته است: «...از نو یاد بگیریم که هرگز قدرت میانمایگی را دستکم نگیریم.»
فیلمسازان خارجی و یک دهه تاریخی در اسکار
روما شاید اولین اسکار بهترین فیلم خارجیزبان را برای مکزیک به ارمغان آورده باشد اما این کشور در یک دهه گذشته، حاکم اصلی بخش بهترین کارگردان بوده است و موفقیت امسال کوارون در ادامه زنجیرهای بیسابقه از اهدای تندیسهای طلایی به فیلمسازان مکزیکی قرار میگیرد. در شش سال گذشته، اسکار بهترین کارگردان پنج بار به فیلمسازان مکزیکی تعلق گرفته است: کوارون برای جاذبه در سال 2014، الخاندرو گونسالس اینیاریتو برای بردمن و ازگوربرخاسته در سالهای 2015 و 2016، گیرمو دل تورو برای شکل آب در سال 2018 و امسال دوباره کوارون. کوارون، دل تورو و اینیاریتو با عنوان «سه رفیق» / Three Amigos شناخته میشوند و بهتنهایی مکزیک را در شش سال گذشته به قدرتی در جوایز آکادمی بدل کردهاند. اسکار کوارون برای جاذبه نخستین باری بود که یک فیلمساز مکزیکی را برنده اسکار بهترین کارگردانی میکرد و از آن زمان، «سه رفیق» حاکمان این بخش شدهاند. تنها وقفه در سال 2017 به وجود آمد که دیمیئن شزل برای لالا لند اسکار کارگردانی را برنده شد تا تنها کارگردان آمریکایی برنده این جایزه در یک دهه گذشته باشد. دیگر برندگان این تندیس در دهه گذشته عبارتند از: تام هوپر انگلیسی برای سخنرانی پادشاه (2011)، میشل آزاناویسوس فرانسوی برای آرتیست (2012) و اَنگ لی تایوانی برای زندگی پای (2013). این در حالی است که در دهه قبل از آن، چهار برنده اسکار بهترین کارگردانی خارجی بودند: رومن پولانسکی، پیتر جکسن، اَنگ لی و دنی بویل. در دهههای 1990 و 80 خارجیها فقط سه بار این جایزه را به دست آوردهاند (بهترتیب آنتونی مینگلا، جیمز کامرِن و سَم مِندِس/ ریچارد اَتنبورو، میلوش فورمن و برناردو برتولوچی) و در دهه 70 فقط یک نفر: میلوش فورمن. پیشرفت آکادمی دستکم در این زمینه کاملاً محسوس است!
«راتن تومیتوز» کاربرانش را به شکل منطقی محدود کرد!
سایت جمعآوری آرای منتقدان «راتن تومیتوز» گام بزرگی در جهت مبارزه با ترولهای اینترنتی برداشت. این کمپانی در هفته گذشته اعلام کرد که به منظور «بهروزرسانی سیستم درجهبندی مخاطبان» اقدامهای جدیدی را انجام داده، از جمله اینکه بخش نظرها و نقدهای کاربران را قبل از اکران فیلمها غیرفعال کرده است تا به این وسیله از شر کاربران با «غرض و مرض» راحت شود که از آنها با عنوان «ترولهای اینترنتی» (در باور مردمان اسکاندیناوی: غول یا کوتوله ساکن غار و دخمه) یاد میشود. اوایل این ماه کاپیتان مارول - پیش از اکران - هدف نظرهای منفی کاربران قرار گرفت؛ نظرهایی که کاملاً بیاساس بودند و به نظر میرسید راهاندازی جنبشی فرامتنی و اعتراضی را دنبال میکنند، چون فیلم بجز چند نمایش ویژه برای اهالی رسانه در شهرهای نیویورک و لسآنجلس هنوز برای عموم به نمایش درنیامده است؛ و جالبتر اینکه نخستین منتقدانی که به تماشای فیلم نشستهاند هم واکنشهای تحسینآمیزی نسبت به آن داشتهاند. آرا نعلبندیان مدیر «راتن تومیتوز» در بیانیهای چنین گفته است: «در طول چند سال گذشته، راتن تومیتوز به پایگاهی قوی برای توصیه فیلمها و برنامههای تلویزیونی بدل شده است که توأمان نظرهای منتقدان حرفهای و طرفداران را جمعآوری و عرضه میکند؛ و همواره مشوق بحث و گفتوگو بوده است. ما همچنان به تقویت و سرمایهگذاری بر محصولمان ادامه میدهیم تا منابع مرتبطتر و مفیدتری را در اختیار علاقهمندان قرار دهیم و در پی ابزارهای جدیدی هم هستیم که به طرفداران کمک کند تا نظرهایشان را بیان کنند و با هم در تماس باشند.» یکی دیگر از تمهیدهای جدید این سایت، تعبیه امتیاز تماشاگران در کنار امتیاز تومیتومیتر است که این تغییر هم با هدف دسترسی سریع و آسان کاربران به امتیازهای منتقدان و طرفداران، و قیاس آنها بدون اشتباه شدن یا اشتباه گرفتهشدن چیزی صورت بگیرد. علاوه بر این، امتیاز «میخواهم ببینمِ» طرفداران، از شکل درصد خارج شده و به عدد خامی بدل شده است که در لحظه بهروزرسانی میشود.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
[پلیلیست، ایندیوایر]