پنی مارشال، کارگردانِ «آدمبزرگ» و «بیداریها» درگذشت
مارشال که فعالیتهای سینمایی خود را از بازیگری در مجموعه کمدی موفق لاوِرن و شرلی (1976-1983) شروع کرد و در ادامه، کارگردان موفقی در سینما شد، دوشنبه شب هفته گذشته در خانهاش در هالیوود هیلز در پی عوارض بیماری دیابت درگذشت. او 75 سال داشت. مارشال اولین زنی است که فیلمی را کارگردانی کرد که بیش از صد میلیون دلار در گیشه فروخت و همچنین اولین زنی به شمار میرود که دو فیلمش در مقام کارگردان، به فروشی بیش از صد میلیون دست یافتند. بهعلاوه، او دومین کارگردان زنی هم هست که فیلمش نامزد تندیس طلایی بهترین فیلم در جوایز آکادمی شد.
پنی مارشال کارگردانی را هم خیلی زود و از چند قسمتِ مجموعه محبوب لاورن و شرلی آغاز کرد تا با اندک تجربهاش جای هاوارد زیف را در کمدی اکشن جاسوسی Jumpin’ Jack Flash با بازی ووپی گولدبرگ بگیرد و اولین تجربه کارگردانیاش در سال 1986 به فروش قابل توجه سی میلیون دلار برسد. دومین کمدی او با نام آدمبزرگ (1988) نامزدی اسکار را برای تام هنکس جوان به ارمغان آورد و در گیشه به فروش جهانی 151 میلیون دلار دست یافت. بیداریها با بازیهای رابین ویلیامز و رابرت دنیرو که بر اساس کتاب آلیور سَکز ساخته شد، سومین فیلم اوست که علاوه بر فروشی 52 میلیونی، مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و سه نامزدی اسکار در رشتههای بهترین فیلم، فیلمنامه اقتباسی و بازیگر اصلی مرد (دنیرو) را به دست آورد. لیگی از آنِ خودشان با بازیهای هنکس، جینا دیویس و مدونا در کل 132 میلیون فروخت و در سال 2012 از سوی هیأت ثبت فیلم ملی آمریکا برای ترمیم و نگهداری انتخاب شد. اما موفقیتهای بزرگ مارشال با فیلم بعدیاش مرد متحولشده (1994) به پایان رسید؛ فیلمی با بازی دنی دویتو - در نقش یک مربی بیمیلی در ارتش آمریکا - که مورد تمسخر منتقدان قرار گرفت. همسر واعظ (1996) با بازیهای دنزل واشینگتن و ویتنی هیوستن بازسازی یک فیلم کلاسیک کریسمسی از دهه 1940 با نام همسر اسقف است که در گیشه 48 میلیون دلار فروخت. مارشال بعد از پنج سال با آخرین فیلمش بازگشت: ماشینسواری با پسرها (2001) با بازی درو بَریمور که نقدهای نهخوب-نهبدی بر آن نوشته شد و در گیشه 35 میلیون دلار فروخت.
او در خلال سالهای 2009 تا 2011 دوباره کارگردانی را در تلویزیون تجربه کرد. مارشال در مقام تهیهکننده بجز اغلب فیلمهای خودش، آثار دیگری را هم تهیه کرد از جمله مرد سیندرلایی (ران هاوارد، 2005؛ با بازیهای راسل کرو، رنی زلوگر و پل جیاماتی) و افسونشده (نورا اِفرِن، 2005؛ با بازیهای نیکول کیدمن، ویل فرل و شرلی مکلین). برادر او گری مارشال که نویسنده و کارگردان، تهیهکننده و بازیگر بود، دو سال پیش در 81 سالگی دار فانی را وداع گفت.
«نخستین انسان» و تراژدیهای بشری سرنوشتساز
نخستین انسان اثر تحسینشده جدید دیمیئن شزل آن طور که انتظار میرفت تا اینجا در فصل جوایز مورد توجه قرار نگرفته است اما دست خالی هم نمانده! این فیلم درباره قدم گذاشتن نیل آرمسترانگ به ماه، بهتازگی جایزه سینمایی اِسلون ساینس را کسب کرده است که بنیاد آلفرد پی. اسلون یکی از بانیان آن است و به آثار سینماییای اهدا میشود که به شیوههای جالب توجهی علم و دانشمندان را به تصویر میکشند. در این مراسم، جاش سینگرِ فیلمنامهنویس در کنار یک فضانورد بازنشسته ناسا به نام استیو سوانسن و دکتر لیان اَلکالای دانشمند ناسا قرار گرفت و درباره نخستین انسان و این ایده که «تراژدی بشری چهگونه میتواند غیرممکنها را رقم بزند.» گفتوگویی صورت گرفت. سینگر درباره شخصیت اصلی فیلم چنین توضیح داد: «فصلهای بسیار زیادی از زندگی آرمسترانگ را میتوان در کانون توجه قرار داد ولی باز هم تمام آنچه شنیده بودم درباره دختری بود که او از دست میدهد و بعد از آن، هر روز برایش دعا میکند و در انتظار دیدار دوبارهاش بهسر میبرد؛ موضوعی که توأمان تکاندهنده و بسیار آشنا است چون همین تراژدیهای شخصی هستند که دنیا از آنها بیخبر است و واقعاً هر کسی را معنی میکنند... مطمئن نیستم که این دلیل رفتن نیل به ماه باشد، یا اینکه چرا نیل فرد مناسبی برای انجام این کار بود، اما فکر میکنم در مطالعه او و زندگیاش، هرچه بیشتر دربارهاش فهمیدم و یاد گرفتم، بیشتر متوجه شدم که او چهطور خودش را مجبور به سرکوب احساساتش درباره چنین تراژدی کرد و روی کارش متمرکز شد...» در ادامه سوانسن از خطرهای مرگ و زندگی فضانوردی گفت: «ما درک میکنیم که خطر وجود دارد و مرگ دور و برمان حضور دارد. ما در پس سرمان میدانیم که همیشه ممکن است چیزی طبق برنامه پیش نرود و...» او در ادامه توضیح میدهد که چهطور تا نوشتن نامه برای هر یک از فرزندانش پیش رفته است تا اگر اتفاقی برایش افتاد، نامهها به دست آنها برسد. نسخه کامل این گفتوگوی ویدیویی در سایت «ایندیوایر» عرضه شده است.
فهرست سیاه فیلمنامههای 2018 و حضور پررنگ زنان!
سیزدهمین «فهرست سیاه» سالانه از فیلمنامههایی که در هالیوود تولید نشدهاند، طبق روال سالهای اخیر و این بار با نظرسنجی از بیش از 300 مدیر و سرمایهگذار، هفته گذشته منتشر شد. نکته عجیب و جالب این است که امسال بخش اعظمی از فیلمنامههای توقیفی یا نویسندههای زن دارند یا درباره زنان هستند! و تأسفآورتر اینکه تعداد این فیلمنامهها از هر دوره دیگری در این سیزده سال بیشتر است! فیلمنامه الیسا کاراسیک با عنوان Frat Boy Genius با 36 رأی در صدر فهرست قرار گرفته است و درباره یک کارمند زن ناراضیِ «اِسنَپچَت» است که داستان همکلاسی سابق خود در دانشگاه استنفورد را روایت میکند که یک عوضی واقعی بوده و حالا رییس یک شرکت است. فیلمنامه زَک بِیلین با نام «شاه ریچارد» با یک رأی کمتر در رتبه دوم است؛ و راوی داستان حقیقی ریچارد ویلیامز، پدر کلهشق و ناسازگار دو سوپراستار ورزش تنیس به نامهای وینِس و سِرینا است. اما رتبههای سوم و چهارم هم بالای سی رأی دارند: «سالم به خانه برس» (کریستی هال، با 34 رأی؛ درباره زن جوانی که باید بهتنهایی در شب هالووین به خانه برسد با تلفنی خاموششده و گروهی که در شکار او هستند) و «دِراج» (کودی براتِر، 30 رأی، درباره یک گزارشگر اینترنتی عجیبوغریب به نام مت دراج که رسوایی لوئینسکی را افشا میکند و تقریباً یک ریاستجمهوری را برمیاندازد، آن هم فقط با یک رایانه خانگی در آپارتمان تکاتاقیاش در هالیوود). با بررسی و مرور همین چند نمونه برتر هم، وضعیت کلی فهرست سیاه امسال خودش را نشان میدهد. ناگفته نماند که معمولاً بعد از انتشار این فهرستها، برخی از این فیلمنامهها به تولید میرسند و معمولاً جزو آثار مهم و تحسینشده سالهای بعد قرار میگیرند.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
[پلیلیست، ایندیوایر، ورایتی]