انتشار گفتوگوی گمشده کوبریک درباره «2001: یک ادیسه فضایی»
به نظر نمیرسد که پایانهای سینمایی بتوانند از پانزده دقیقه پایانی 2001: یک ادیسه فضایی اثر تاریخسینمایی استنلی کوبریک اسرارآمیزتر یا شمایلیتر بشوند. سفر دکتر دیوید بومن به وورتِکس تا امروز به نظریهها و بحثهای بیشماری در میان طرفداران - در این خصوص که دقیقاً چه اتفاقی برای این شخصیت میافتد - انجامیده بود. اما این پایانی است که خود کوبریک هم درباره آن صحبت کرده و حالا در گفتوگویی که پیش از این هرگز دیده نشده بود و این روزها همین طور در فضای مجازی تکثیر میشود، میتوان دربارهاش از زبان خالق این شاهکار سینمایی شنید. این تصاویر مربوط به مستندی ساخته جونایچی یائوی محصول 1980 است که در آن زمان، مشغول ساخت فیلمی از پشت صحنههای تولید تلألؤ و اتفاقهای فراطبیعی گزارششده بود؛ مستندی که هرگز اکران نشد و برای همین این تصاویر از گفتوگوی کوبریک تا امروز دیده نشده بودند. یائوی در صحنهای از مستندش با کوبریک تماس میگیرد و او تلفنی درباره پایان دوگانه 2001: یک ادیسه فضایی توضیح میدهد: «من از وقتی که فیلم اکران شد تا امروز از توضیح پایانبندیاش پرهیز کرده بودم چون زمانی که ایدههایتان را به زبان میآورید ممکن است برای برخی احمقانه به نظر برسند... قرار بود ایده این باشد که او به دست موجوداتی خداگون و صاحب انرژی و هوش محض - که شکل و قالبی ندارند - میافتد و آنها وی را در جایی قرار میدهند که به نظرم میتوانید با عنوان «باغ وحش انسانی» توصیفش کنید تا روی او مطالعه کنند...» کوبریک در ادامه میگوید که این موجودات خداگون اتاق خواب مشهور فیلم (که با نگاهی به معماری فرانسوی خلق شده) را انتخاب میکنند چون «به تصور خودشان همان چیزی است که بومن آن را زیبا میداند اما کاملاً مطمئن نیستند.» کوبریک این اتاق خواب را با جاهایی مقایسه میکند که برای حیوانات در باغ وحش در نظر گرفته میشود و «ما فکر میکنیم محیط و فضایی طبیعی برای حیوانات است.» کوبریک حرفهایش را این طور جمعبندی کرده است: «وقتی کار آنها با دکتر بومن تمام میشود، همان اتفاقی روی میدهد که در افسانههای زیادی درباره تمام موجودات روی کره زمین شنیدهایم؛ او به نوعی «وجود برتر» استحاله مییابد و به عنوان گونهای ابرانسان به زمین برگردانده میشود... ما باید حدس بزنیم که پس از بازگشت او چه اتفاقی میافتد. این الگوی بسیار رایجی در اسطورهشناسی است و آن چیزی که ما سعی داشتیم القا کنیم.» نسخه هفتاد میلیمتری 2001: یک ادیسه فضایی اوایل تابستان به بهانه پنجاهمین سالگرد نمایش فیلم در ایالات متحده اکران شد.
نیکلاس ویندینگ رفن و «کالت»بازی رایگان!
ویندینگ رفن در ماه اکتبر گذشته اعلام کرد که در حال راهاندازی یک وبسایت رایگان برای عرضه فیلمها و مقالههای سینمایی است و حالا زمان رونمایی از آن فرا رسیده است. به گزارش «گاردیئن» وبسایت byNWR داتکام قرار است از اواخر همین ماه ژوییه به بهرهبرداری برسد و رفن این اتفاق را با انتشار خبر عرضه رایگان چهار فیلم اعلام کرده و این عنوانها را دستچین کرده است: شبانگاه (کرتیس هرینگتن)، آشیانه فاختهها (برت ویلیامز)، جهنم سوزان (ران اورمِند) و Hot Thrills and Warm Chillsبه کارگردانی دِیل بری. این فیلمساز جوان دلیل راهاندازی وبسایت را به «گاردیئن» چنین توضیح داده است: «من در طول سالهای اخیر برای سرگرمی، انبوهی از فیلمهای قدیمی را خریدهام. این سؤال هم برایم مطرح بود که با آنها چه کنم؛ تا به این نتیجه رسیدم که باید آنها را به صورت رایگان به اشتراک بگذارم. پس وبسایتی راه انداختم که در آن چیزی به فروش نمیرسد و علاقهمندان میتوانند از آثار عرضهشده بهره ببرند.» رفن در توضیح اینکه بر چه اساسی به این فیلمهای کالت رسیده است، ابتدا شبانگاه را یک «انتخاب شخصی» خواند و گفت با هرینگتن آشناست و این فیلم را «یکی از مهمترین فیلمهای دوران پیش از جنبش ضدفرهنگ» میداند. در این فیلم دنیس هاپر نقش ملوان جوانی را بازی میکند که به زنی دل میبندد که شاید یک حوری دریایی اهریمنی باشد. رفن میگوید: «این فیلم من را یاد قصه پریان هانس کریستیان اندرسن میاندازد...» او آشیانه فاختهها را فیلمی عجیب و نمونه منحصربهفرد ژانر تلفیقی و بهرسمیتشناختهنشده «ملودرام ترسناک پرشور»(!) میداند؛ جهنم سوزان را حملهای به شعور تماشاگران توصیف میکند که درباره بحث یک کشیش رادیکال با دو مسیحی است که به جهنم اعتقاد ندارند و البته فیلمی که تقریباً اثری در گونه «هنر چیدمان» هم به حساب میآید؛ و فیلم آخر که درباره سه زنی است که پس از سالها در یک مُتل همدیگر را میبینند و نقشه سرقتی را میکشند. رفن درباره بری و فیلمش میگوید: «آن قدر خوره او هستم که نهفقط همه فیلمهایش بلکه همه لباسهایش را هم خریدم! مجذوب سینمای کمهزینه منطقهای هستم و این فیلمها توسط کسانی ساخته شدهاند که هیچ سرنخی از چیستی یک فیلم نداشتند؛ و بیشتر این طور احساس میشود که این فیلمها برای آدمهای گوشه و کنار بارها یا کافهتریاها ساخته شدهاند تا عموم آمریکاییها.» به هر حال رفن امیدوارست که سایت تازهتأسیس او «الهامبخش مردم شود تا دنیا را به شیوه متفاوتی ببینند.» تجربه بعدی رفن در مقام کارگردان، یک مجموعه تلویزیونی برای «آمازون» است با نام بیش از حد مسن برای جوانمرگ شدن که سال میلادی آینده برای اولین بار پخش خواهد شد.
لاسه هالستروم، جو جانستن و کارگردانی مشترک «فندقشکن»!
فندقشکن و چهار قلمرو با بازیهای کایرا نایتلی، مکنزی فوی، مورگن فریمن، هلن میرن و... یکی از پروژههای کنجکاویبرانگیز امسال کمپانی دیزنی است که توسط لاسه هالستروم و جو جانستن کارگردانی میشود که پیش از این، چنین همکاری با هم نداشتند و این بار هم موضوع پیچیدهتر از آن چیزی است که ابتدا به نظر میرسد. هالستروم اولین کارگردان این پروژه بود و جانستن یک ماه به کار دعوت شد تا صحنههایی از فیلم را - که به جلوههای ویژه نیاز داشت - دوباره فیلمبرداری کند. البته دلیل این اتفاق در دسترس نبودن هالستروم برای فیلمبرداری دوباره این صحنهها ذکر شده است که با پیشنهاد نهایی او برای تقسیم شدن اعتبار کارگردانی فیلم بین هر دو منطقی به نظر میآید. اما به طور معمول و طبق قوانین اتحادیه کارگردانان آمریکا هر فیلم فقط میتواند یک کارگردان داشته باشد. این مورد درباره راپسودی بوهمی هم رخ داد که در نهایت به نام براین سینگر ثبت شد که در مراحل پایانی فیلمبرداری از پروژه اخراج شد و دکستر فلچر جایگزین او شد. این قانون زمانی قابل چشمپوشی است که دو فیلمساز قبلاً با هم کار کرده باشند یا دیدگاه مشترکی داشته باشند از جمله برادران کوئن یا برادران روسو. به هر حال این فیلم که بر اساس داستان فندقشکن و موششاه (ای.تی.اِی. هافمان، 1816) شکل گرفته است درباره دختری به نام کلارا است که والدینش به او میگویند مراقب یک عروسک اسباببازی فندقشکن باشد؛ عروسکی که جان میگیرد و موششاهی خبیث با هفت سر را شکست میدهد. در سال 1892 آهنگساز روس پیوتر ایلیچ چایکوفسکی و کوریوگرافان ماریوس پتیپا و لِف ایوانوف، اقتباس الکساندر دوما از این داستان را به بالهای با عنوان فندقشکن برگرداندند. هالستروم که فیلمهای زندگی من به عنوان یک سگ، قوانین خانه سایدر، آنچه گیلبرت گریپ را میخورد، شکلات و سفر صدفوتی را در کارنامه دارد تا امروز سه بار نامزد جایزه اسکار شده است. جانستن هم برای جلوههای بصری ایندیانا جونز و مهاجمان صندوقچه گمشده برنده اسکار شد و متخصص کارگردانی فیلمهایی است که با جلوههای ویژه و این چیزها سروکار دارند از جمله جومانجی، پارک ژوراسیک 3 و کاپیتان آمریکا: اولین انتقامجو.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
[منابع: ورایتی، ایندیوایر، گاردیئن، پلیلیست]