چین که این روزها به دنبال جذب چهرهها و نیروهای مطرح بینالمللی سینماست، روی فیلم تازه امیر کوستوریتسافیلمساز بوسنیاییتبار سرمایهگذاری میکند؛ فیلمی که کوستوریتسا در این کشور پرجمعیت و در حال رشد آسیایی میسازد، فقط یک بار بیشتر نام دارد.
فیلمنامه این درام اجتماعی و پرتنش با نگاهی به دو رمان ابله و جنایات و مکافات از فیودور داستایفسکی نویسنده شهیر و کلاسیک روس نوشته میشود. کوستوریتسا که دو بار نخل طلای جشنواره کن را با خود به خانه برده است، میگوید: «در حال حاضر، چین بهترین کشور و مکانی است که ما فیلمسازان میتوانیم ایدههای مربوط به اخلاقیات را مطرح و خودمان را در بهترین موقعیت کاری پیدا کنیم.» البته رسانههای گروهی و نشریات سینمایی به این جمله و ادعای این فیلمساز نامتعارف با دیده تردید نگاه میکنند و میگویند حتماً به او شرایط کاری بسیار خوب و مطلوبی پیشنهاد شده است که چنین سخن میگوید.
اگرچه داستان داستایفسکی مربوط به تاریخی دور است و در روسیه اتفاق میافتد اما فیلم کوستوریتسا حالوهوایی معاصر دارد و مکان رخدادهایش چین است. گفته میشود داستان فیلم برگرفته از یک ماجرای واقعی است و داستانهای داستایفسکی به عنوان چاشنی به آن اضافه میشوند! داستان درباره مردی میانسال است که از چند آدم غیرموجه مقداری پول قرض میگیرد. اما از آنجا که توان پرداخت پول و بهرهاش را ندارد، به صاحبان پول پیشنهاد میدهد که دختر شانزدهسالهاش را به طور موقت به آنها اجاره بدهد. کوستوریتسا که از کار در چین و صنعت سینمای آن خوشحال به نظر میرسد، میگوید: «اواخر سال جاری میلادی راهی چین میشوم و تلاشم این است که تا قبل از پایان سال، کلید فیلمبرداری را بزنم. امیدم این است که تا 2020 آن را آماده نمایش عمومی کنم.»
بحث همکاری کوستوریتسا با صنعت سینمای چین و هنرمندانش در شرایطی است که او سال گذشته یک قرارداد همکاری با شرکت فیلمسازی «درتی مانکیز فیلمز گروپ» امضا کرد که مقرش در هنگکنگ است و فیلمهای چینی و هنگکنگی تولید میکند. بر اساس این قرارداد، کوستوریتسا فیلم یا فیلمهایی به زبان چینی و با حضور هنرمندان چینیزبان کارگردانی میکند. رسانهها اشارهای به این نکته نکردهاند که کوستوریتسا فقط یک فیلم برای این شرکت کارگردانی میکند یا قراردادش شامل تعداد بیشتری فیلم میشود. خود فیلمساز هم در این رابطه اظهار نظری نکرده است.
خبر ساخت فیلمی توسط کوستوریتسا در چین کمونیست، همزمان با بحث ساخت درام جنگی اگر حالا نه، پس کی؟ بیش از یک سال پیش توسط او مطرح شده است؛ فیلمی که داستانش اقتباسی تراژیک از رمان پریمو لوی درباره پارتیزانهای مبارز در دوران جنگ جهانی دوم و اقداماتشان علیه نازیهاست. اطرافیان کوستوریتسا میگویند وی فعلاً میخواهد بیشتر درباره ساخت این فیلم فکر کند. ظاهراً او به دنبال آن است که تعدادی از موضوعهای مهم و قابل بحث معاصر چون بحران مهاجرت را هم در دل داستان دوران جنگ جهانی دوم خود قرار دهد. در سوی دیگر ذوقزدگی او از کار در چین به قدری زیاد است که فعلاً تمام توجهش را معطوف آن کرده است. کوستوریتسا میگوید: «این یک حرکت و قدم تازه است، هم از نظر نوع داستانگویی و هم از نظر شرایط ساخت. مدتهاست که داستان فقط یک بار بیشتر را در ذهنم پرورش دادهام و نوشتههایم را دوبارهنویسی کردهام. باورم این است که شخصیت میشکین در ابله را میتوان با داستان جنایات و مکافات تلفیق کرد. در عین حال باور دارم که چین بهترین محل برای تعریف این داستان تلفیقی است. در غرب نمیتوان خیلی زیاد درباره موضوعی همچون اخلاقیات صحبت کرد. اما در شرق این جور حرفها، گوشی برای شنیدن دارد. البته هنوز درباره اگه حالا نه، پس کی؟ هم فکر میکنم و آن را کنار نگذاشتهام. اگر موضوع مهاجرت همچنان معضل و مشکل اصلی قاره اروپا باقی بماند، حتماً آن را هم خواهم ساخت. با توجه به اینکه خط اصلی داستان رمان مورد نظر، درباره جنگ جهانی دوم و مصایب آن است، احساس میکنم میتوانم تلفیق خوبی از آنچه در آن دوران و دوران معاصر رخ میدهد، ارائه کنم.»
همکاری کوستوریتسا با سینمای چین واکنشهای متفاوتی را به همراه داشته است. در حالی که مدیران رسمی چین از آن به عنوان یک پیروزی برای سیاستهای سینمایی خود اسم میبرند، واکنش منتقدان و دستاندرکاران سینمایی متفاوت بوده است. گله برخی از فیلمسازان چینی این است که فیلمسازان مطرح بینالمللی به دنبال دعوت به همکاری، ذوقزده میشوند و چشمشان را بر واقعیتهای صنعت سینمای چین میبندند. ظاهراً تمجید کوستوریتسا از طرف چینی، باعث دلخوری و آزردگی خاطر هنرمندان مستقلی شده است که برای ساخت فیلمهایشان درگیر سانسور و مقررات دستوپاگیرند. اعلام خبر ساخت فیلم کوستوریتسا در چین با یک دستورالعمل رسمی همراه شد که بر اساس آن با انتخاب پنج هزار سالن در سراسر چین، باید برای اکران فیلمهای تبلیغاتی مورد علاقه حکومت اقدام شود. دولتمردان چین همراه با گسترش فضای سرمایهداری به شعارهای انقلابی مائو رجعت کردهاند! بنیانگذار چین جدید خواهان یک کشور باعظمت بود و سیاستمداران امروز هم با همان لحن سخن میگویند. سیاست تازه دولت چین این است که تعداد بیشتری فیلم تبلیغاتی درباره دستاوردهای حکومت ساخته شود و روی پرده سینماها برود. اختصاص پنج هزار سالن برای این محصولات تبلیغاتی یعنی اینکه اگر قرار نیست مردم با پای خودشان به تماشای این فیلمها بروند، شرایطی باید خلق شود که آنها مجبور به دیدن این محصولات تبلیغاتی شوند! که بدیهی است با هدف آموزش بیشتر مردم برای دفاع از آرمانهای انقلابی کشور ساخته میشوند و به نمایش درمیآیند. به هر حال، این تعداد سینما در واقع ده درصد از سالنهای نمایش چین است.
چین هماکنون بزرگترین بازار سینمایی جهان است که فقط در سال 2017 شاهد رشد سیزدهونیم درصدی فروش بلیت بود و با این آمار جدول گیشه شاهد فروش دور از انتظار و عظیم هشت میلیارد و ششصد میلیون دلار بود. فیلمهای چینی 54 درصد از فروش گیشه را به خود اختصاص دادند و گرگ سلحشور2 با حالوهوای رزمی و میهنپرستانهاش در صدر جدول نشست. از قرار معلوم، موفقیت همین فیلم بود که رهبران حزب کمونیست را متقاعد کرد که به دنبال تولید تعداد بیشتری از فیلمهای میهنپرستانه و تبلیغاتی باشند. اما هنرمندان چینی میگویند برای تمام محصولات سینمایی باید شرایطی برابر فراهم کرد و اجازه داد خود تماشاگران تصمیم بگیرند. ظاهراً همکاری کوستوریتسا با محصولات چینی و اظهارات مثبتش درباره وضعیت سینمای چین، کفه ترازو را به نفع دولتیها سنگینتر میکند!