گوزنهای اتوبان، به عنوان یکی از فیلمهای منتخبِ بخش مسابقۀ فیلمهای ایران، به دورۀ چهل و سوم جشنوارۀ فیلم فجر، راه یافته است. ابوالفضل صفاری، کارگردان فیلم، تهیهکنندگی آن را نیز برعهده دارد. صفاری که تقریباً در بیشتر آثار خود، نویسندۀ فیلمنامههایش نیز بوده، نویسندگی گوزنهای اتوبان را نیز خودش و با مشارکت باقر سروش انجام داده است.
فیلمهایی چون؛ یک کامیون غروب، از تهران تا بهشت، انتهای زمین و بیسایه از دیگر آثار ابوالفضل صفاری هستند. بهنظر میرسد، سابقۀ ساخت فیلمهای مستند، در انتخاب سوژههای ماجراجویانه در فیلمهای صفاری اثرگذار بوده است، مثلاً در فیلم بیسایه قرار است عدهای به منطقهای کویری سفر کنند تا یک غروب زیبا را تماشا کنند.
از بازیگران فیلمِ گوزنهای اتوبان بهطور خاص، الناز شاکردوست و نوید پورفرج را همین اواخر در فیلم بیبدن در کنار هم دیدهایم. از دیگر بازیگران فیلم میتوان به صدف اسپهبدی، سامان صفاری، پیمان قاسمخانی و سیامک ادیب اشاره کرد. فیلمبرداری گوزنهای اتوبان را علیرضا برازنده مدیریت کرده است و از دیگر عوامل سازندۀ فیلم، میثم یاردیلو صدابردار، بابک کریمی طراح صحنه و رعنا امیری طراح لباس هستند.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: عباس راننده پیک موتوری است. او طی اتفاقی به دنبال ماشین یک بلاگر معروف میافتد. بلاگر فکر میکند عباس خفتگیر است و این در حالی است که گوشیاش روی لایو است و همه چیز به سرعت وایرال میشود...
آنچه در زیر میخوانید، مصاحبۀ کوتاهی است با ابوالفضل صفاری، کارگردان و تهیهکنندۀ فیلم گوزنهای اتوبان که بهمناسبت حضور این فیلم در بخش رقابتی دورۀ چهلوسوم جشنوارۀ فیلم فجر انجام شده است. این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
این گفتوگو را با اشاره به فیلم قبلیِ شما، «بیسایه» (یا «یک کامیون غروب») شروع میکنم. در فیلم «بیسایه» یا حتی فیلمِ « انتهای زمین»، سفر بهنحوی در روایت داستان نقش داشت. آیا میتوانیم فیلم تازۀ شما، «گوزنهای اتوبان» را هم از چنین فیلمهایی تصور کنیم؟ یعنی فیلمی که بهشکلی با سفر کردن و مفاهیم مرتبط با آن از قبیل، تجربهها و محیطهای تازه، ماجراجویی، آشنایی و این قبیل موضوعات، ارتباط دارد؟
فیلم «گوزنهای اتوبان»، با فیلمهای گذشتۀ من یک تفاوتی دارد. بههرحال فیلمهای گذشتۀ من بیشتر در خارج از تهران بوده، بهجز یک بخشی از فیلم «از تهران تا بهشت» که در تهران بود. این فیلم (گوزنهای اتوبان) کاملاً یک فیلم شهری و اجتماعی است و داخل شهر تهران. داستان یک پیک موتوری است که با دوستانش یک بازی با پلاک ماشینها انجام میدهند و درگیر ماجراهایی میشوند، پس فیلم در شهر تهران و شخصیتها کاملاً متفاوت هستند.
ایدۀ یک فیلم یا داستان ممکن است، از تجربههای مختلفی نشأت گرفته باشد، آیا دربارۀ ایدۀ اولیۀ فیلمتان نکتۀ خاصی را به یاد دارید؟
ایدۀ اولیۀ این فیلم، مربوط به سالها قبل بود. به شکلی که در ذهن من باقی مانده، مربوط به یک پیک موتوری است که من همیشه سفرهای داخل تهران را با او انجام میدادم. میتوانم بگویم تحتتأثیر آن آشنایی قرار گرفتم، ولیکن میتوان گفت این فیلم دربارۀ تهران با آدمهایی است که مثل رگهای شهرند، مثل این پیک موتوریهایی که همینجور در شهر جریان دارند، فیلم زندگی اینجور افراد را آشکارتر میکند.
به نظر شما مهمترین ویژگی فیلم اخیرتان چیست، برای اینکه مخاطبان بیشتری برای دیدن فیلم «گوزنهای اتوبان» ترغیب شوند؟
مهمترین ویژگی این فیلم متفاوتبودنِ موضوع آن است و خب با یک گروه بسیار فوقالعاده و بازیگران فوقالعاده، همکاری خیلی خوبی داشتیم.
در پایان اگر نکتهای دربارۀ فیلم یا کارتان وجود دارد که بخواهید اضافه کنید، بفرمایید؟
ببینید واقعیت امر این است که من و سینمایم که مستقل و هنری است، مثل فیلمهای دیگرم که جوایز زیادی را در دنیا به دست آورده، وقتی میبینم که فستیوال فجر، آمده و از فیلمسازهای جوان حمایت میکند، تصمیم میگیرم فیلم را ارائه بدهم. یکی به این دلیل و دوم به دلیل نوع مسئولان خود سینما که امسال مشارکت داشتند و حتی دبیر جشنواره هم سینمایی است و از همه مهمتر با اصرار نیروهای جوان که در این پروژه با هم همکاری داشتیم. من دوست داشتم جوانها در این فیلم بیشتر دیده شوند.
در ادامه، برای من مهمترین چیز دیده شدن فیلم است، یعنی مردم فیلم را ببینند. با توجه به اینکه فیلم تولید مشترک ایران و آلمان است، آنچه برای من اهمیت دارد، این است که مردم از دیدن فیلم بیشتر لذت ببرند.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
آدرس اینستاگرام:
https://www.instagram.com/filmmagazine.official
آدرس کانال آپارات:
[ماهنامه فیلم]