برای گونگادین بهشت نیست
تحقیق، تدوین، صداگذاری، نویسندگی و کارگردانی: سیدغلامرضا نعمتپور، صدا و تصویر: مرتضی قربانی، احمد احمدپور، گویندهی متن: محمد عبداللهی، بهمن شکریان، طراحی و نقاشی: سعید شاهوردی، ترجمه و امور بینالملل: لاله روزگرد، مجری طرح: مرتضی قربانی، تهیهکننده: ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان لرستان، سیدغلامرضا نعمتپور، محصول 1392
یکی از مهمترین ابعاد مستندسازی، روند و کیفیت تحقیق و پژوهش است. معمولاً در تقسیمبندیهای مربوط به ژانرهای مستند، یکی از شاخصترین انواع را مستندهای پژوهشی میدانند، اما بنا بر نظر برخی صاحبنظران این حوزه، اصولاً فضای مستندسازی فارغ از زمینههای پژوهشی بیمعنا است. اگر در فیلمهای داستانی، بر حسب الگوهای متنوع روایی، فضای متن به مقطعهای مرتبط به پیش و پس از نقاط عطف و اوج درام، تقسیمبندی میشود، در مستندسازی، کموکیف این مقطعها را تا حد زیادی میزان موفقیت یا وقوف فیلمساز به عنصر پژوهش تعیین میکند.
مهمترین امتیاز مستند برای گونگادین بهشت نیست همین اهمیتگذاری به فضای پژوهش است. در بسیاری از مستندهای پژوهشی، مستندساز عمدتاً از تحقیق دیگران بهره میبرد، اما در این فیلم، خود فیلمساز وارد میدان شده است و جدا از استفاده از نتایج تحقیقهای پیشینیان، موضوع مورد مطالعهاش را از راهها و منبعهای مختلف پیگیری میکند و همین امر، ارزش تحقیقی کار او را مضاعف ساخته است.
کارگردان برای گونگادین بهشت نیست سراغ موضوعی در حوزهی زادگاه و قومیت خود رفته است. سیدغلامرضا نعمتپور (متولد 1355، خرم آباد) که لیسانس کارگردانی سینما از دانشگاه سوره است، به عنوان کارشناس امور سینمایی و سمعیوبصری ادارهی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان و نیز مسئول واحد فیلم بسیج هنرمندان لرستان مشغول به کار است و جدا از آن، به تدریس کارگردانی و فیلمنامهنویسی و عکاسی در انجمن سینمای جوان خرم آباد نیز میپردازد. از دیگر آثار مستند او میتوان به مرثیههای خاک، مانکنها، اینجا زندان نیست، قابهای شکسته و غمگینتر از ترانه اشاره کرد. او جدا از مستندسازی در ساخت چهار عنوان انیمیشن هم تجربه داشته است و تا کنون جوایز متعددی از جشنوارههای سینمایی حوزهی مستند دریافت کرده است. موضوع مستند اخیر او نیز، درباره یکی از اهالی لرستان است که دههها قبل، یکی از داستانهایش با همین نام (برای گونگادین بهشت نیست) در اروپا چاپ و منتشر شد (سال 1965) و بهسرعت محبوبیت و شهرتی فراوان یافت و نویسندگان مطرحی (از جمله آگاتا کریستی) آن را تحسین کرد و جوایزی معتبر نیز گرفت؛ و این در حالی بود که کسی از هویت و محل زندگی خود نویسندهی کتاب، اطلاع چندانی نداشت. خود این معما، سوژهای جذاب است که ارزش مستند نعمتپور را ارتقایی دیگر میبخشد. مخاطب در مواجهه با این موضوع که شخصی روستایی و کمسواد در منطقهای محروم از ایران، رمانی به زبان انگلیسی بنگارد و در حالی که اثر پرفروشش مایهی اعتبار و شهرت و تمجید اروپاییان شده است، خود در نهایت گمنامی و فقر در گوشهای نامعلوم از ایران به سر برد و حتی از ثروت ناشی از فروش کتابش هم خبر نداشته باشد، دچار تعلیق و کنجکاوی زیادی برای تعقیب ماجرا میشود و انگار روایتی دراماتیک را درباره یک شخصیت واقعی دنبال میکند. داستان کتاب این نویسندهی غریب نیز در نوع خود شگفتانگیز است: ماجرای تعدادی افسر خارجی که همراه خدمتکار بومیشان به نام گونگادین، مسیری طولانی و پرفرازونشیب را میپیمایند تا به بهشت برسند و در مقصد نیز با موقعیتهایی حاد روبهرو میشوند. جدا از ابعاد دراماتیک متن این داستان، مباحثی همچون تقدیر و جبر و اختیار و عدالت الهی و خیر و شر و... هم در لابهلای داستان مطرح میشوند و البته اشارههای کمرنگ سیاسیای هم به اوضاع و احوال استعماری ایران آن زمان به عمل میآید. شخصیت گونگادین در این داستان، مابهازایی برای شخصیت خود نویسنده است.
نعمتپور با تأنی به روایت این معمای غریب میپردازد که چهگونه علی میردریکوندی (متولد 1296 روستای دادآباد لرستان) در اوج فقر و محرومیت حاکم بر زادگاهش، توانست خود را در سنین جوانی به مستشاران خارجی فضای بعد از جنگ جهانی و اشغال ایران توسط متفقین نزدیک کند و ضمن انجام کارهای خدماتی برای آنها، با مطالعهی زبان انگلیسی و نگارش چند متن حجیم داستانی به همان زبان، ذوق خود را در داستانسرایی بیازماید. ستوان جان همینگ، از مستشاران انگلیسی کمپ متفقین که در حوالی خرمآباد اردو زده بودند، این روستایی را در فراگیری زبان کمک میکرد، اما بعد از مدتی علی میردریکوندی غیبش میزند و همینگ دستنوشتههای او را به انگلستان میبرد و با کمک ناشری به نام «آر. سی. زهنر» داستان برای گونگادین بهشت نیست را با کمی ویرایش و تلخیص به چاپ میرساند. خبر بازتابهای موفقیتآمیز کتاب به ایران میرسد و غلامحسین صالحیار، با دریافت آنها، علاقهمند به ترجمهی کتاب و نیز تحقیق درباره سرگذشت و سرنوشت علی میردریکوندی میشود. اما این جستوجو، به رغم بازتابهای رسانهای در روزنامهها و به راه افتادن شایعهها و اخبار کذب، راه به جایی نمیبرد.
نعمتپور اکنون با ساخت مستند مزبور، وارث این جستوجو است. حسن کار او، تعقیب ابهامهای موضوع از چند مسیر مختلف است. جدا از روال متداول تحقیقهای کتابخانهای (که در این مورد خاص واجد منابع موثق بسیار اندکی است و البته فیلمساز به موارد داخلی بسنده نکرده و سراغ آرشیو «دیلی اکسپرس» و «ابزرور» هم رفته است) شیوههایی همچون مصاحبه با ریش سفیدهای منطقه و بازماندگان معدود اقوام علی را هم در پیش میگیرد و در نهایت سراغ محققان اروپایی و آمریکایی نیز میرود و با ایجاد ارتباط اینترنتی از طریق ایمیل و اسکایپ و مصاحبه و دریافت منابعی منحصربهفرد از کتابخانههای معتبر اروپایی روند تحقیق را غنا میبخشد. پیدا کردن قبر علی در قبرستان متروک امامزاده جعفر واقع در حوالی بروجرد و یافتن اسنادی مانند دستنویسهای داستان، پاکتهای ارسالی به ستوان همینگ و نیز عکسهایی از علی میردریکوندی که همگی در کتابخانه بادلیان آکسفورد نگهداری میشدهاند و محققان ایرانی تا به حال از وجودشان بیخبر و از دسترسی به آنها محروم بودهاند، از جمله دستاوردهای تحقیقی نعمتپور در جریان ساخت این مستند است.
روال روایی نعمتپور در مستندش، ترکیبی از نمودهای مختلف مانند گفتار متن، گفتوگو، بازخوانی بخشهایی از رمان، استناد به تصاویر آرشیوی قدیمی از دهههای 1310-1340، پویانماییهای ساده، استفاده از فیلمهای مستند و داستانی مرتبط، جلوههای نمادین (مانند نمای آخر فیلم که در تونلی طولانی و با صدای پرپارازیت رادیو که درباره علی میردریکوندی برنامه دارد سپری میشود) و تمرکز بر اخبار و مقالههای روزنامههای داخلی و خارجی مرتبط با موضوع است که روندی شستهورفته و پرتعلیق دارد.
برای گونگادین بهشت نیست تا کنون عناوین و جوایز مختلفی، از جمله لوح تقدیر بخش تدوین چهلونهمین جشنوارهی منطقهای سینمای جوان شهرکرد، تندیس جشنواره و جایزهی بهترین تحقیق و پژوهش چهلونهمین جشنوارهی منطقهای سینمای جوان شهرکرد، تندیس بهترین تحقیق و پژوهش از سیامین جشنوارهی فیلم کوتاه تهران، کاندید بهترین فیلم بلند، بهترین تحقیق و پژوهش و کسب جایزهی بهترین فیلم بخش پرتره هفتمین جشنوارهی بینالمللی سینماحقیقت، و سیمرغ بلورین بهترین تحقیق و پژوهش سیودومین جشنوارهی بینالمللی فیلم فجر، را به خود اختصاص داده است.