نوروز امسال با بصرفه‌ترین سیم‌کار کشور

سینمای جهان » چشم‌انداز1392/06/26


استاد کم‌نوری!

دوباره بنواز سام (2): درباره‌ی جیمز وانگ هو

ترجمه و تألیف: شاهپور عظیمی
اسکار برای «خال گل سرخ»

 

این‌جا، زیر عنوان « دوباره بنواز سام»، مخصوص کلاسیک‌دوستان است. صفحه‌ی کوچکی که بابهانه و اغلب بی‌بهانه به سینمای کلاسیک می‌پردازد. فقط هم معرفی و نقد و بررسی فیلم نیست؛ بلکه مجموعه‌ای از گفت‌وگو، معرفی چهره‌های کم‌تر شناخته‌شده و در کل همه‌ی آن چیزی است که به دوران کلاسیک سینما مربوط می‌شود. یک جور «سایه‌ی خیال» خیلی کوچک. تلاش‌مان بر این است که به شکلی تقریباً هفتگی مطلبی جدید در این جا منتشر کنیم تا خلأ مطالب مربوط به سینمای کلاسیک کم‌تر در مجله‌ی «فیلم» حس شود.
*
سینمای کلاسیک برای بسیاری از علاقه‌مندان هم‌چنان ناشناخته است. اما ناشناخته­‌تر از آن، کسانی­‌اند که سال­‌ها در این سینما کار کردند و به همراه کارگردان­‌ها، خالق آثار کلاسیک هستند اما شاید گاهی حتی نام‌شان را هم نشنیده باشیم. فیلم‌های خال گل سرخ (1955، دانیل مان) و بوی خوش موفقیت (1957، الکساندر مکندریک) را دیده‌­اید؟ هاد (1963) و هومبره (1967، هر دو ساخته‌ی مارتین ریت) را چه‌طور؟ نماهای سیاه‌وسفید ابتدای فیلم مکندریک و اولین مواجهه با تونی کرتیس را به خاطر دارید؟ درهم شکستن اقتدار برت لنکستر را در سکانس واپسین همین فیلم چه‌طور؟ چنین تصاویر شفافی را مقایسه کنید با فیلم­‌برداری پُرکنتراست جلاد­ها نیز می­‌میرند (1943) یکی از شاهکار­های ناشناخته‌ی فریتز لانگ (در میان علاقه‌مندان ایرانی سینمای کلاسیک) و سکانس بوکس در روح و جسم (1947) اثر رابرت راسن که فیلم‌­بردارش اسکیت به پا کرد و دور رینگ ­چرخید تا بتواند نما­های پرتنشی را فیلم‌برداری کند که پیش از این و در سکانس­‌های مشابه، معادلی نداشتند.
فیلم­‌بردار این آثار سینمای کلاسیک جیمز وانگ هوی چینی/ آمریکایی (با نام اصلی وونگ تانگ جیم) است که در 28 اوت 1899 در استان کانتون چین به دنیا آمد و در طول دوران کاری­اش در ساخت 130 فیلم شرکت داشت. «در اوایل کارم توانستم شغلی برای خودم در سینما دست‌وپا کنم. می­‌دانید کارم چه بود؟ من باید کلاکت را دستم می­‌گرفتم و مثلاً می­‌گفتم صحنه‌ی 3 برداشت 2 و چیز­هایی از این قبیل. در واقع نمای درشت صورت من در ابتدای تمامی برداشت­‌ها دیده می‌­شد. من جلوی دوربین بودم. با نگاهی شبیه به مردی که انگار گم شده و در همان حال کلاکت را در دستش نگه داشته. یک روز سسیل. ب. دمیل برخی از راش­‌ها را دیده بود و از همکارش پرسیده بود این پسر با این صورت بامزه­اش کی هست؟ فکر کنم از نوع نگاهم خوشش آمده بود. او مرا به عنوان دستیار سوم یا چهارم فیلم­‌بردار به کار گرفت. این اتفاق در 1918 رخ داد.» او را استاد استفاده از سایه­‌ها و نخستین فردی می­‌دانند که از فیلم‌­برداری عمق میدان استفاده کرد. هرچند استفاده از این شیوه را به فیلم­‌برداری گرگ تولند در همشهری کین (1941، اورسن ولز) نسبت می­‌دهند اما وانگ هو ده سال پیش از آن و در ترانس‌آتلانتیک (1931، ویلیام کی. هاوارد) این تکنیک را تجربه کرد. در دهه‌ی 1930 و 1940 یکی از کسانی بود که استودیو­های هالیوود به‌شدت مایل بودند با او کار کنند. او ده بار نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار بهترین فیلم‌­برداری شد و دو بار آن را برای فیلم‌برداری خال گل سرخ و هاد دریافت کرد. «در هاد سعی کردم برای هر شخصیت از یک نوع نورپردازی استفاده کنم تا بر ویژگی فردی‌اش تکیه کرده باشم. برای همین نورپردازی ملوین داگلاس پر از سایه و جداسازی او از دیگران بود. پل نیومن به کنتراست نیاز داشت و شخصیت سوم نور ساده و گشوده می­‌خواست تا بر جوان بودنش تأکید کنیم.» یکی از ابداعات او در فیلم­‌برداری استفاده از پارچه‌ی نرم و سیاه‌رنگی بود که مانع می­‌شد تا چشمان آبی‌رنگ بازیگران در دهه‌ی 1920 روشن‌­تر از حد معمول دیده شود. در آن دوران از نگاتیو سیاه‌وسفید «ارتو­کروماتیک» استفاده می­‌شد که باعث می­‌شد چشم­‌های آبی بازیگران در فیلم­‌ها بسیار روشن و حتی سفید دیده شود. این نوع نگاتیو نسبت به رنگ آبی «کور» بود و به آبی و سبز روشن حساسیت داشت. هم‌چنین قرمز­ها و زرد­ها نیز ­تاریک­‌تر به نظر می‌­رسیدند. وانگ هو از پارچه‌ی نرم و سیاه‌رنگی که وسط آن سوراخ شده سر صحنه‌ی «خشم»؛ همراه با مارتین ریت کارگردان و تامبی لارسن طراح صحنه بود به شکل یک قاب در جلوی دوربین استفاده کرد و باعث شد تا مشکل روشنی بیش از حد چشمان بازیگران از میان برود. وانگ هو برای فیلم­‌برداری صحنه‌­ای از زندانی زندا (1937، جان کراموِل) که رونالد کلمن با خودش دست می­‌دهد، تمهیدی اندیشید. یک آینه‌ی اپتیکی سه در چهار فوت جلوی دوربین گذاشت. کلمن با یک بدل دست می­‌داد که بعد­اً سر و شانه­‌هایش را با چسباندن نوار روی آینه می­‌پوشاندند. صحنه فیلم­‌برداری می­‌شد و فیلم تا جایی به عقب برگردانده می­‌شد که بتوان دوباره و در حالی از کلمن فیلم گرفت که همه چیز بجز سر و شانه­‌هایش پوشانده می‌­شد. منتقد روزنامه‌ی «نیویورک تایمز» در آن زمان نوشت که صحنه آن­ چنان متقاعدکننده از آب درآمده که مطمئن شده بود از بدلی شبیه کلمن استفاده کرده‌­اند. در دومی­‌ها­ (1966) ساخته‌ی جان فرانکن‌هایمر از لنز 9 میلی­متری که «فیش آی» نامیده می­‌شود استفاده کرد تا عدم توازن ذهنی شخصیت اصلی را به نمایش بگذارد.
تخصص جیمز وانگ هو استفاده از نور­های کم بود. مثلاً او صحن‌ه­ای از فیلم مالی مک­‌گوایر (1970)ساخته‌ی مارتین ریت را با نور شمع فیلم­‌برداری کرد. با این‌که وانگ هو همواره از ابداعات تکنیکی در فیلم‌برداری دفاع می­‌کرد اما گاهی در برابر برخی از این ابداعات موضع تدافعی می­‌گرفت. «من از زوم در کارهایم استفاده نمی­‌کنم چون فکر می­‌کنم زوم فقط به درد آگهی­‌های تجاری می­‌خورد. من هیچ‌وقت در فیلم­‌برداری از این شاخه به آن شاخه نپریدم. مثلاً در مورد منابع نوری همیشه سعی کردم نور­هایم به‌شدت ناتورالیستی باشند. اگر در اتاقی باشید و صحنه در ساعت به‌خصوصی از روز اتفاق بیفتد، سعی می­‌کنم بفهمم نور از کجا به درون می­‌آید و از آن دنباله‌روی می­‌کنم. سعی نمی­‌کنم از سبکی تحمیلی استفاده کنم. در فیلم‌­برداری رنگی کنترل نور دشوار است و من فیلم­‌برداری سیاه‌وسفید را ترجیح می­‌دهم اما دیگر فیلم سیاه‌وسفید نداریم. توی لابراتوار می­‌شود کلک زد و رنگ واقعی را وارد فیلم کرد اما این کار دستاوردی است مربوط به شیمی و ربطی به فیلم‌­برداری ندارد.»
در 1953 این فرصت را پیدا کرد تا نخستین فیلمش را کارگردانی کند. بجنب مرد بجنب با بازی سیدنی پواتیه درامی ورزشی است درباره‌ی یک تیم بسکتبال. وانگ هو فیلم را در 21 روز و با بودجه‌ی 130 هزار دلاری ساخت. این فیلم چیزی به شهرت و اعتبار او اضافه نکرد. پس از آن بار دیگر به دنیای فیلم­‌برداری بازگشت؛ جایی که در آن شهرت و اعتبارش دست‌نخورده باقی مانده بود. جیمز وانگ هو در 1977 درگذشت.

گزیده‌ی فیلم‌­شناسی:
زنده‌باد ویلا
(1934)، ترکه ­مرد (1934)، ماجراهای تام سایر (1938)، Strawberry Blonde (1941)، یانکی دودل دوندی (1942)، نیروی هوایی (1943)، گذرگاهی به مارسی (1944)، تحت تعقیب (1947)، بارون آریزونا (1950)، وداع با اسلحه (1957)، پیرمرد و دریا (1958).

جدیدترین‌ها

آرشیو

فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۳۰)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: