مورد عجیب و نادر گیشهی فیلمهای اکران محدود (آثار مستقل و هنری) و گیشهی اکران گسترده (فیلمهای استودیویی و بلاکباسترها) در دوسه هفتهی گذشته این بود که عموم فیلمهای خاص، آثاری معمولی ارزیابی شدند - چه از نظر فروش و چه از نظر واکنش منتقدان - و حتی به عنوان مثال کتاب هِنری که پس از دنیای ژوراسیک بازگشت کارگردان جوانش کالین تروورو به دنیای فیلمسازی مستقل بود و امید زیادی به آن میرفت، شکست عجیبی خورد و پایینتر از بلاکباسترهای ناکامی چون مومیایی، دزدان دریایی کاراییب و گارد ساحلی به امتیاز میانگین 28 از 100 منتقدان در سایت «متاکریتیک» دست یافت! اما در سوی دیگر اتفاق غافلگیرکننده موفقیت چشمگیر بلاکباستر واندر وُمَن بود که در ادامه به طور کامل به آن پرداخته شده است.
کتاب هنری با فروش یکونیم میلیون دلاری در 579 سالن در هفتهی اول نمایشش، عملکرد معمولی در گیشه داشت اما فیلمهای پاریس میتواند منتظر بماند (النور کوپولا) و بئاتریس در مهمانی شام (میگل آرتِتا) که بهترتیب وارد هفتههای هفتم و سوم نمایش خود شدند، همچنان با استقبال کموبیش مواجه شدند. مستند هاری کریشنا: مانترا، جنبش و سوامی که آغازگر همهی اینها بود (جان گرایسر، جین گرایسر و لورن راس) و کمدی گمشده در پاریس (دومینیک ابل و فیونا گوردن/ محصول مشترک فرانسه و بلژیک) از موفقترین فیلمهای اکران محدود اخیر هستند.
واندر وُمَن/ زن شگفتانگیز/ Wonder Woman
کارگردان: پتی جنکینز، فیلمنامهنویس: آلن هاینبرگ بر اساس داستانی از خودش، زک اسنایدر و جیسن فوکس، و بر اساس شخصیت خلقشده توسط ویلیام مولتن مارستن، مدیر فیلمبرداری: متیو جِنسِن، تدوین: مارتین والش، موسیقی: روپرت گِرِگسِنویلیامز، بازیگران: گَل گَدوت (شاهدخت دایانا/ واندر وُمَن)، کریس پاین (استیو تروِر)، کانی نیلسن (هیپولیته)، رابین رایت (آنتیوپ)، دنی هیوستن (ژنرال لودِندورف) و... محصول 2017 آمریکا و چین، ژانر: اکشن ابرقهرمانی، فانتزی، 141 دقیقه.
واندر وُمَن پیش از کسب این عنوان، شاهدختی به نام دایانا از آمازون بود؛ جنگجویی که به گونهای تعلیم داده شده که در هیچ نبردی شکست نخورد. او که در جزیرهای بهشتگونه و امن بزرگ شد و زندگی میکرد، روزی با خلبانی آشنا میشود که در سواحل جزیره سقوط میکند. او از جنگ بزرگی میگوید که در جهان خارج از دنیای آرام دایانا جریان دارد و شاهدخت را متقاعد میکند که او میتواند همه چیز را تغییر بدهد. دایانا در جنگی کنار انسانها برای پایان بخشیدن به همهی جنگها، قدرتهای خود را کامل میکند و سرنوشت حقیقیاش را مییابد.
یک سرگرمی درستوحسابی
واندر ومن یکی از معدود فیلمهای ابرقهرمانی است که این طور مورد تحسین همگانی قرار گرفته و توأمان با استقبال تماشاگران و منتقدان مواجه شده است. همین هفته بود که اخبار جدیدی از رکوردشکنیهای تازه فیلم منتشر شد و اینکه پس از کمتر از یک ماه نمایش عمومی به پرفروشترین فیلم زنانهی تاریخ سینما بدل شد؛ پتی جنکینز اولین کارگردان زنی است که یک فیلم ابرقهرمانی با شخصیت اصلی زن را کارگردانی کرده و این اولین اکشنی است که با بودجهای بالای صد میلیون دلار توسط یک زن ساخته شده است. در ضمن، این اولین فیلم ابرقهرمانی در دوازده سال گذشته است که قهرمان اصلیاش یک زن است؛ فیلم قبلی الکترا (2005) بود.
واندر ومن با بودجهی 149 میلیون دلاریاش تا اینجا از مرز فروش 650 میلیون دلار عبور کرده است که سهم گیشهی داخلی و جهانی در آن تقریباً مساوی است. امتیاز میانگین منتقدان هم در سایتهای «متاکریتیک» و «راتن تومیتوز» بهترتیب 76 از 100 (بر اساس 50 نقد) و 75 از 100 (بر اساس 306 نقد) است. در سایت «آیامدیبی» هم امتیاز هشتویک از 10 بر پایهی نظر بیش از 144 هزار کاربر به دست آمده است. اما نظر کوتاه چند منتقد مطرح از این قرار است:
- جاستین چنگ (لسآنجلس تایمز): واندر ومن نهفقط قویترین فیلم در مجموعه فیلمهای فعلی کمپانی «دیسی» است بلکه اولین نمونهای است که مثل یک سرگرمی درستوحسابی و اصیل احساس میشود و نه یک میگرن سینمایی که همین طور بر شدتش افزوده میشود.
- جیمز براردینلی (ریلویوز): در حالی که حضور یک کارگردان زن در پشت دوربین این فیلم ابرقهرمانی، زاویهی دید متفاوت و موشکافانهای را برای آن به ارمغان آورده است، نقاط قوت واقعی فیلم عبارتند از: بازیگران اصلی، دکورها و طراحی صحنهی تاریخی، و طنین احساسی غیرمنتظرهی آن که کسی از یک فیلم پاپکورنی انتظارش را ندارد.
- مایکل فیلیپس (شیکاگو تریبیون): برای اولین بار پس از مدتها، وقتی از سالن نمایش یک فیلم ابرقهرمانی از «دیسی» بیرون آمدم، احساس کردم آمادهی تولید دنبالهاش هستم. اصلاً واندر ومن در این لحظهی تاریخی هم کاملاً درست به نظر میرسد، زمانی که مردان نهچندان فولادین نمیتوانند از پس کارها برآیند و دست به دامن یک جزیرهی بهشتگونه میشوند!
- ای. اُ. اسکات (نیویورک تایمز): بیقیدی و جسارت قابل توجه واندر ومن یادآور فیلمهای سوپرمن دهههای 1970 و 80 است تا نمایشهای پرزرقوبرق این دوره و زمانه؛ و درست مثل ماجراجوییهای مرد فولادینِ دوران پیش از دیجیتال، بازگشتی است به همان روحیهی حقیقتجو و عدالتطلب قدیمی.
- استیو رُز (گاردین): این فیلم هم از همان مشکلهایی ضربه خورده است که آثار قبلی جهان سینمایی «دیسی» را از پا درآورده بود: جدیت زیادی، جلوههای ویژهی تحمیلی و پیرنگی آشفته و اغلب نامحتمل.
و این هم هفت نکتهی جالب پیرامون تولید فیلم:
- گَل گَدوت در حالی که پنجماهه باردار بود در فیلمبرداری مجدد بعضی از صحنهها - از جمله بدلکاریها - شرکت کرد؛ و از آنجایی که برآمدگی شکمش مشخص بود، گروه تولید لباسی را برای او طراحی کردند که اطراف شکم آن یک پردهی سبز بود تا به این شیوه و در مرحلهی «پس از تولید»، تصویر اصلاح شود.
- گل گدوت نُه ماه تمرین کرد تا بدنش ورزیده شود و هفده پوند عضله پیدا کند.
- صحنههای مربوط به جزیرهی آمازون در جنوب ایتالیا فیلمبرداری شدند.
- زک اسنایدر تهیهکننده (که او را به عنوان کارگردان فیلمهای سیصد، مرد فولادین و بتمن علیه سوپرمن میشناسیم) در فیلم حضور کوتاهی در قالب یک سرباز جنگ جهانی اول دارد.
- نقش ملکه هیپولیته به نیکول کیدمن پیشنهاد شد اما آن را نپذیرفت تا بتواند در آکوامن (2018) نقش ملکه آتلانا، مادر آکوامن - که همپیمان واندر ومن است - را بازی کند.
- کیت بلانشت هم نقش پیشنهادی در این فیلم را رد کرد تا بتواند نقش هِلا را در تور: راگناروک (2017) ایفا کند.