
بلید رانر ریدلی اسکات، فیلمی ایدهپردازانه و متفاوت در ابتدای دهه هشتاد میلادی (ساختة 1982) با موزیکی جذاب از نوازندة یونانی ونجلیس که شما را به تفکر و تأمل در احوال انسانی وا میدارد. فیلم اقتباس و برداشتی آزاد است از رمان: آیا آدم مصنوعیها خواب گوسفند برقی میبینند؟ از نویسندة آمریکایی، فیلیپ کیدیک که شهرتش بیشتر بهخاطر رمانهای علمی-تخیلیای است که در سالهای ابتدایی قرن بیستم مینوشت.
داستان علمی تخیلی فیلم، قصهای به باور من پیشگویانه و ایدهپردازانه است از فضایی که انسانها در قرن بیست و یکم قرار است تجربه کنند. ساختار تاریک فضای فیلم، باران دائمی در سکانسهای مختلف فیلم که گویی اشکهای بشریت بر سنگ مزار خودش است، مه، مردم گرسنه، تبلیغات همیشگی ماشینها و رباتها که زندگی در سرزمینی تازه را نوید میدهند، تبلیغات تکراری و پرزرق و برق روی تابلوها همه و همه انگار زندگی تکراری روی زمین را به رخ بشر میکشند. بشری که در روایت فیلم اگرچه توانسته است با تکنولوژیهای عجیب و غریب راه به سیارات دیگر باز کند، اما در نهایت گرفتار خروج و اعتراض و بهنوعی طغیان همان تکنولوژیها علیه خود شده و اکنون دنبال چاره میگردد.
نکته جالب اینجاست که ماجرای فیلم گاه شما را به سمتوسویی میبرد که تصمیم برای ماندن یا از بین بردن آن تکنولوژیها که اکنون در قالب رباتهای فرمانبر برای اکتشافات فضایی و کارهای سخت گماشته شدهاند را برای شما سخت میکند. شخصیت دکارد (با بازی جذاب هریسون فورد) در مسیر این ماجرا، گاه خودش درگیر این تصمیم میشود که آیا کار درست همانی است که دارد انجام میدهد یا باید جور دیگری به مسئله نگاه کند و این زیباترین سؤالی است که فیلم از مخاطب میپرسد.
سؤال مهم دیگری که فیلم آن را به رخ مخاطب میکشد این است که آیا به صورت واقع، این رباتها هستند که برده و کارپرداز ما بشمار میروند و یا این خود ما، یا به عبارت بهتر، انسانیت است که بردة تکنولوژی و رباتها شده است. هرچند که در سکانسهای پایانی فیلم، آخرین رپلیکانت یا ربات طغیانگر، «ترس» را عامل بردگی همیشگی بشر میداند. ترسهایی که باعث شدهاند مدام در تب و تاب ایجاد و رفع نیازهایی باشیم که شاید هیچوقت به آنها احتیاج نداریم. به عبارت بهتر و از نگاه یوآل نوح حراری در کتاب «انسان خردمند»، آینده نگری انسان خردمند آنقدر فزونی گرفت که به ترس از چیزهایی که هنوز بروز نکردهاند روی آورد و این ترس، او را بردة کشاورزی کرد. زندگیای سرشار از اضطراب اما با توهم آرامش! زندگی انسانهایی با رنج از کارهای دائمی و تکراری اما با خیال خوشبختی و وعدههای واهی از سرزمینی طلایی. چیزی که در بلید رانر، در قالب عبور از تابلوهای تبلیغاتی پر زرق و برق در فضای تاریک فیلم تکرار میشود.
اگرچه داستان فیلم به تصویر کشیدن دنیایی با ماشینهای پرنده و شبه انسانهایی با نام رپلیکانت است که در آن سالهای دهه80 قرن بیستم روایتی پیشگویانه را از اتوپیای چهل یا پنجاه سال آیندة بشری نشان میدهد، اما مفاهیم فلسفی و پرسشهای عمیقی که ضمن فیلم به آنها برمیخوریم، نه تنها مبتلابه آینده، که سوالات عمیق همة روزهای زندگی در عصر جدید هستند.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
آدرس اینستاگرام ماهنامه فیلم:
https://www.instagram.com/filmmagazine.official
آدرس کانال آپارات مجله فیلم:
[ماهنامه فیلم]