نوروز امسال با بصرفه‌ترین سیم‌کار کشور

سینمای جهان » نقد و بررسی1391/10/26


فیلم‌های روز جهان

نگاهی به: تیرانوزوروس (پدی کانسیداین)/ حبس (جیمز مِیتِر)

تیرانوزوروس Tyrannosaur

نویسنده و کارگردان: پدی کانسیداین، بازیگران: پیتر مولَن (جوزف)، الیویا کولمن (هانا)، ادی مارسان (جیمز)، ساموئل باتِملی (ساموئل)، پل پوپلوِل (بود)،سیان برِکین (مادر ساموئل). محصول 2011، 92 دقیقه.
جوزف که مرد بیوه‌ی آرامی است، زیر هجوم خشونت و خشمی است که او را به جانب خودویرانگری می‌راند. پس از این‌که به‌واسطه‌ی عصبانیتی دیوانه‌وار سگش را می‌کشد زندگی‌اش دستخوش تغییر می‌شود. در حالی که از تغییر دادن خود و شرایطش و رهایی از گذشته‌ی ناخوشایندش نومید شده، پس از نزدیک شدن به هانا که در مغازه‌ی خیریه‌ی محلی کار می‌کند شانس تازه‌ای برای نجات از این وضعیت می‌یابد. هانا زن مسیحی خیرخواه و محترمی است که بر جوزف دل می‌سوزاند و به‌زودی آن‌ها دوستان نزدیکی می‌شوند. با این حال حتی هانا هم راز سیاهی در گذشته‌اش دارد که فاش شدنش می‌تواند جوزف را دوباره به دامان زندگی نامطبوع گذشته‌اش برگرداند...

 

هیولای درون

شاهین شجری‌کهن

تماشای این درام تلخ و تکان‌دهنده با آن پایان غم‌انگیز و تأثیرگذارش واقعاً طاقت و تحمل می‌خواهد. کار هر کسی نیست که یک ساعت و نیم به تماشای اضمحلال تدریجی دو انسان بنشیند و این تراژدی تلخ انسانی را به‌راحتی تاب بیاورد. و اتفاقاً مهم‌ترین ویژگی تیرانوزوروس همین است که پس از پایان، در ذهن مخاطب به رشد و انبساط ادامه می‌دهد. گذشته از تأثیر عاطفی و حسی فیلم، تلنگری که به ذهن تماشاگرش می‌زند آغاز یک رشته فکرهای فلسفی است که معمولاً در زندگی روزمره کم‌تر پیش می‌آید که کسی وقتش را صرف تأمل درباره‌ی آن‌ها کند. شاید سمج‌ترین این فکرها این باشد که آیا هر انسانی هرچند مظلوم و ساده و آسیب‌پذیر، بالقوه در درونش هیولایی خشن و خطرناک پنهان کرده است؟ به عنوان یک مخاطب در پایان فیلم ساعت‌ها با این فکر درگیر بودم که انسان تا چه اندازه می‌تواند با آن‌چه از ظاهرش استنباط می‌شود متفاوت باشد و چه قابلیتی دارد برای تبدیل شدن به موجودی که فرسنگ‌ها با شخصیت و خلق‌وخوی عادی‌اش فاصله دارد.
نمونه‌ی نزدیک به ذهنش شاید خشونت باشد. همین آدم‌های معمولی و نازنینی که سر و شکلی متعارف دارند و بسیار متمدنانه رفتار می‌کنند، ناگهان بر اثر یک محرک ساده ممکن است چنان خشمگین شوند و چنان حرکات عجیبی ازشان سر بزند که اطرافیان‌شان را شوکه کنند. همان طور که همه‌ی قاتل‌های سریالی در بعضی از عکس‌های‌شان سلیم‌النفس و بی‌آزار و حتی دوست‌داشتنی به نظر می‌رسند، همه‌ی صورت‌های هیولایی انسان هم شکلِ تبدیل‌یافته‌ی همان صورت معصوم و متمدن و ملایم است که اغلب از اطرافیان‌مان و از انسان‌های دیگر به حافظه سپرده‌ایم. شوخی تلخی‌ست که روان‌کاوها از «رفتار خشم» بعضی از بیماران‌شان عکس می‌گیرند و بعد از این‌که حمله‌ی خشم گذشت و بیمار توانست بحران را رد کند، عکس را نشانش می‌دهند که ببیند در هنگام عصبانیت چه‌قدر وحشی و خطرناک به نظر می‌رسد. گفته می‌شود که عموماً واکنش بیماران در مواجهه با یک لحظه‌ی فریزشده از رفتار خودشان، حیرت و ناباوری و حتی انکار و توجیه است. پذیرفتن این واقعیت که ما، همین مای نازنین و دوست‌داشتنی و آرام، ظرف چند ثانیه ممکن است به جانوری خطرناک و وحشی مبدل شویم برای اغلب آدم‌ها بسیار سخت و گاه ناممکن است. درست مثل این است که قبول کنیم هیولایی در درون ما لانه کرده و گاهی که فرصت را مناسب تشخیص بدهد رویی نشان می‌دهد و غرشی می‌کند و خسارتی به دیگران می‌زند.
تیرانوزوروس روی همین نقطه انگشت می‌گذارد. شخصیت‌های فیلم به‌ظاهر آدم‌های مظلوم و ضعیف و زجرکشیده‌ای هستند که از جور زمانه و شرایط دشوار زندگی، به یکدیگر پناه آورده‌اند. اما همین آدم‌های ضعیف و آسیب‌پذیر و ستم‌کش، وقتی کارد به استخوان‌شان می‌رسد ناگهان به موجوداتی خشن و خطرناک تبدیل می‌شوند که برای دفاع از خود و گریز از وضعیت ناراحت‌کننده‌ای که در آن قرار دارند حتی می‌توانند انسان دیگری را بکشند. (امتیاز: 6 از 10)

 

حبس Lockout

نویسنده‌ها و کارگردان‌ها: جیمز مِیتِر، استیون لِجِر، بازیگران: گای پیرس (اسنو)، مگی گریس (امیلی وارناک)، پیتر استورمِر (اسکات لانگرال). محصول 2012، 95 دقیقه.
زمان آینده. مردی به نام اسنو که به‌اشتباه به توطئه علیه آمریکا محکوم شده پیشنهادی برای آزادی دریافت می‌کند: نجات دختر رییس‌جمهور آمریکا از یک زندان با امنیت بالا که توسط زندانیان شورشی اشغال شده است. این زندان در فضا قرار دارد.

 

محبوس در کلیشه‌های دهه‌ی هشتاد

هومن داودی
حبس
به شکل نابخردانه‌ای، همان اوایل، میزان پیش‌پاافتادگی و سردستی بودنش را جار می‌زند: در یک صحنه‌ی تعقیب‌وگریز در سال 2079 که اصلاً می‌توانست به این شکل در فیلم نباشد، فیلم‌ساز احتمالاً به دلیل آن‌که بودجه‌ی کافی برای به تصویر کشیدن لانگ‌شات‌هایی از خیابان‌های آینده نداشته، سکانس اکشن‌اش را چنان خام‌دستانه اجرا کرده که آدم مات و مبهوت می‌شود؛ کیفیت جلوه‌های ویژه‌ی این تعقیب‌وگریز از ویدئوگیم‌های متوسط امروزه هم پایین‌تر است. با وجدانی آسوده می‌شود در همین نقطه قید دنبال کردن فیلم را زد. اما اگر کنجکاوی برای تا به آخر دیدن محصولی که نام لوک بسون را بر پیشانی‌اش دارد باعث شود تماشاگر صبوری تماشای فیلم را ادامه بدهد، چیزی جز کلیشه‌های نخ‌نمای اکشن‌های دهه‌ی هشتاد نصیبش نمی‌شود؛ آن هم با خط‌کشی آشکار آدم‌های خوب و بد، اکشن کامپیوترزده و یک به‌ظاهر قهرمان عضلانی که می‌خواهد دختری زیبارو را، همراه با تکه‌پرانی‌های گاه و بی‌گاه، از مهلکه نجات بدهد. (امتیاز: 1 از 10)

جدیدترین‌ها

آرشیو

فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۳۰)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: