کارآگاه حقیقی: فصل دوم/ True Detective (season 2)
خالق و نویسندهی اصلی: نیک پیتزولاتو، کارگردانان: جاستین لین (2 قسمت)، جان کرولی (2)، یانوش متس (1)، جرمی پودسوا (1)، میگل ساپوچنیک (1) و دانیل آتیاس (1). بازیگران: کالین فارل، ریچل مکآدامز، تیلر کیش، کلی رایلی، وینس وان و... محصول 2015 شبکهی اچبیاو. تعداد قسمتها: هشت قسمت.
وقتی پل وودراگ (تیلر کیش) افسر پلیس راه کالیفرنیا و سرباز قدیمی میدانهای جنگ، جسد فرماندار فاسد شهر، بن کاسپیر را کنار بزرگراهی پیدا میکند، کارآگاه پلیسی از بخش وینسی با نام ریموند ولکورو (کالین فارل) و افسر بخش جنایی منطقهی ونچورا، آنتیگون بیزرایدز (ریچل مکآدامز) احضار میشوند تا تحقیقات درباره این قتل را به سرانجام برسانند. از سوی دیگر فرانسیس سمیون (وینس وان) که با همسرش جردن (کلی رایلی) روی پروژهای تحت نظارت کاسپیر سرمایهگذاری کردهاند، با کشته شدن کاسپیر پولشان را ازدسترفته میبینند و به همین خاطر خودشان تحقیقاتی را آغاز میکنند.
نقد: جان کلام را کوئنتین تارانتینو گفته است: «شخصیتهای سریال جوری رفتار میکنند که انگار بار هستی بر دوش آنها سنگینی میکند.» این سخن، کلیدیترین عنصر در تحلیل پاسخ به چرایی افت فصل دوم مجموعهی کارآگاه حقیقی در قیاس با فصل نخستش است. در سری اول، مخاطب با دو شخصیت اصلی مواجه بود که بر اساس قاعدهی تضاد در درام، رفتار و منش و سبکی متفاوت از یکدیگر داشتند، یکی برونگرا بود و دیگری درونگرا، یکی چندان در قید و بند مناسبات خانوادگی نبود و دیگری از دنیا بریده به نظر میآمد، یکی به نشانههای ظاهری موقعیتهای جنایی توجه داشت و دیگری به تأویلهای عمقی آن دقت میکرد و... در عین حال روند روایت نیز با این روال همسنخ به نظر میرسید: اثر با یک سری بازجوییهایی که بعداً معلوم میشود علتش چیست آغاز میشود و در طی آن، روایتهایی چالشبرانگیز از اقدامات و نیتهای شخصیتها مطرح میشود. نوع جنایت هم (قتلهای فجیع آیینی) که شکلی سریالی دارد، بر جذابیت این فضا افزوده بود؛ آن سان که از بطن جنایت پیشین، نکاتی استخراج میشد که نقطهی عزیمت به سمت فهم و تحلیل جنایتهای بعدی باشد. اما فصل دوم کارآگاه حقیقی این بضاعتها را ندارد. شخصیتهای اصلی (سه کارآگاه) عملاً با هم تمایز چندانی ندارند و همگی آدمهایی شکستخورده، عنق و لجبازند که حضورشان در کنار هم تضادی را تداعی نمیکند تا بتوان روایت پویایی را با تکیه بر آن پیش برد. یکی درگیر طلاق از همسر و حضانت پسرش است، دیگری کابوس هتکی را دارد که در طفولیت به او اعمال شده است، و آن دیگری هم در عزای از دست رفتن پست سازمانی پیشینش است. سریال در کنار تکرار مکرر و کسالتبار دغدغههای این آدمها، موقعیت جنایی نهچندان گیرایی را هم دنبال میکند که مربوط به مناسبات مافیایی قاچاق و ترور است و در آن هم با انبوهی از روایتهای پراکنده و تکراری (ملاقات پنهانی یکی از پلیسها با رییس باند در یک کافه، ارتباط ابتر رییس باند با همسرش، بگومگوی رقیبان و معاملهگران باند بر سر احیای قدرت و...) مواجهیم که ارتباط ارگانیک و مشخصی را هم با وضعیت سه پلیس داستان برقرار نمیکند. در چنین اوضاعی، لحن تلخ سریال بیشتر به یک ادا شبیه است تا درونمایهای دراماتیک و معنایی در جهت پیشبرد روایت و تعمیق آن؛ و حتی گاه تبدیل به موقعیتهای تصنعی و متظاهرانه میشود که باور مخاطب را هم به قوام اثر به چالش میکشد؛ مانند عشق نهایی که بین شخصیتهای کالین فارل و ریچل مکآدامز یکدفعه در قسمت آخر ایجاد میشود و البته قابلحدس هم هست که نافرجام تمام شود؛ یا تصمیم ابلهانه و ناگهانیای که کالین فارل در سر زدن به بچهاش وسط معرکهی گریز از تبهکاران میگیرد، یا دیدار ذهنی رییس باند با شبح همسرش در وسط بیابان در لحظههای آخر عمر که بر خلاف ظاهرش، حسوحالی از درونش به دلیل فقدان سابقه و صبغهی دراماتیک استخراج نمیشود.
تولید: در ژانویهی 2014، نیک پیتزولاتو قرارداد دوسالهای را برای نویسندگی و ساخت دو فصل دیگر بر سریال کارآگاه حقیقی با شبکهی اچبیاو امضا کرد. در خصوص کارگردانی قسمتهای مختلف مجموعه هم قراردادهایی با چند نفر بسته شد و در ماه ژوییه 2014 حتی نام ویلیام فریدکین (کارگردان فیلمهای جنگیر و ارتباط فرانسوی) هم به عنوان کارگردان قسمت پایانی این فصل از سریال به میان آمد. فوکوناگا که همهی قسمتهای فصل اول را کارگردانی کرده بود، در فصل دوم به عنوان کارگردان با پروژه همکاری نکرد و فقط به سمت تهیهکنندهی اجرایی اکتفا کرد؛ کاری که توسط متیو مککانهی و وودی هارلسن هم تکرار شد. پیتزولاتو برای نگارش فیلمنامهی فصل دوم، اسکات لسر رماننویس را به کار گرفت تا در نگارش و طراحی نیمهی دوم فصل کمکش کند.
انتخاب بازیگران: موفقیت کارآگاه حقیقی باعث شد تا شایعههای زیادی در خصوص انتخاب بازیگران فصل دوم سریال در مطبوعات منتشر شود. در گزارشهای رسانهای اولیه از بازیگران مطرحی چون کیت بلانشت، جاش برولین، جواکین فینیکس، گرت هدلاند، مایکل فاسبندر، جسیکا چستین، کریستین بیل، الیزابت ماس و براد پیت به عنوان گزینههای احتمالی عقد قرارداد در فصل دوم نام برده شد.
لوکیشن: کالیفرنیا به عنوان لوکیشن فصل دوم انتخاب شد چون از تهیهکنندهها خواسته شد که از تولید و فیلمبرداری در لسآنجلس اجتناب کنند و با تمرکز روی منطقههای ناشناس و گمنام ایالت کالیفرنیا به یک فضای جنایی مناسب برای سریال دست یابند.
موسیقی: تی بون برنت آهنگسازی فصل دوم را هم بر عهده گرفت و موسیقی متن این فصل بیش از فصل پیشین از سازهای الکترونیک تغذیه کرد. برنت به این موضوع اشاره کرد که تغییر در چشماندازها و لوکیشنهای مجموعه و حضور در کالیفرنیا بر نحوهی تصنیف موسیقی تأثیرگذار بود. آهنگ «Nevermind» از آلبوم سال 2014 لئونارد کوهن، تم افتتاحیه فصل دوم است. البته لیرا لین در تصنیف چند قطعهی اریژینال برای این فصل با برنت همکاری کرده است که این کار زیر نظر و با راهنماییهای نیک پیتزولاتو انجام شد.
بازتاب در رسانههای غربی: این فصل هم در رسانههای غربی در مجموع نقدهای مثبتی دریافت کرده است اما منتقدان بسیاری بر این باورند که این فصل بهخوبی و پرمایگی فصل اول نیست. امتیاز میانگین این فصل در سایت «راتن تومیتوز» 65 از صد بر اساس 72 نقد است. نظر عمومی منتقدان این است که این فصل به عنوان یک درام پلیسی منسجم هویت مستقل خودش را دارد و در آن لحظههای خاطرهانگیز و روابط کنجکاویبرانگیز بر گرهها و پیچشهای داستانی قابلپیشبینی برتری دارند. در سایت مطرح «متاکریتیک» هم امتیاز 61 از 100 بر اساس 41 نقد برای این فصل از سریال کارآگاه حقیقی به دست آمده است که دوباره نشان میدهد مجموع نظرها درباره سریال آن را در جایگاهی بالاتر از متوسط قرار داده است.