یک دوره خواب عمیق سه ساله در دوران کرونا که عدهای کار سینما را تمام شده میپنداشتند و یک دوره بیداری تدریجی به لحاظ فروش در دوران پسا کرونا که مدیران دولتی سینما آن را محصول خلاقیت در تصمیمات مدیریتی خود میپندارند، ماحصل اقتصاد پنج سال اخیر سینمای ایران است. اقتصادی که ظاهرا با رکورد شکنیهایی همراه بوده و مسئولان را بابت آن به وجد آورده، صرفنظر از ادعای مسئولان سینمایی باید گفت که استقبال از سینما به عنوان یک لذت جمعی پس از یک دوره سخت پرهیز جمعی (محدودیتهای اجتماعی کرونا) امری طبیعی است و آنچنان ربطی به تصمیمات خاص ندارد، مانند پرندهای که بخشی از عمرش را در قفس میگذراند و بلافاصله با آزاد شدن، لذت پرواز را مجدداً و اینبار دیوانهوار تجربه میکند.
اینجا و در همه دنیا با فروکش کردن تب کرونا، آرام آرام ترسها ریخت و به همین نسبت هجوم به لذتهای جمعی آغاز شد که سینما نیز بخشی از این ماجرا بود و به تدریج به روال طبیعیاش برگشت، به نظر میرسد، دلایل و تصمیمات تاثیرگذار در فروش فیلمها را باید در همین مقطع دو ساله اخیر بررسی کرد، مقطعی که فروش بالای آن نیز به کلیت سینما تعمیم پیدا نمیکند و قسمت اعظم آن نتیجه چند فیلم کمدی و بخش دیگر آن در غیاب سایر ژانرها (علمی تخیلی، اکشن، ترسناک، کمدی سیاسی و ...) به فیلمهای اجتماعی نقادانه و بعضا تلخ اختصاص دارد که سهم این بخش نیز در یکسال اخیر به دلایلی که ذکر میشود به حداقل رسیده است. سهم سایر فیلمها که بیش از سه چهارم فیلمهای اکران شده را تشکیل میدهد، چیزی نزدیک به فاجعه است! فیلمهایی سفارشی و بیخاصیت که با استفاده از رانت، برای دیده نشدن ساخته میشوند تا فقط آماری باشند برای خوشنودی برخی.
کارکرد دوگانه فیلمهای کمدی
از طرفی بررسی دلایل فروش بالای همین چند فیلم کمدی و یکی دو فیلم خارج از این ژانر، نشان میدهد که همه این دلایل را نباید در مولفههای سینمایی جستوجو کرد و به نظر میرسد دلایل فرامتنی و احتمالا تاریخ مصرف دار در این فروش دخیل باشند. در مقطع زمانی فعلی که فشارهای اقتصادی و بعضا اجتماعی جامعه را به تلخی ناخواستهای کشانده، فیلمهای کمدی کارکردی دوگانه دارند از طرفی وصلهرویی فضای تلخ جامعه میشوند تا جامعهای پر نشاط به نظر برسیم و از طرفی مانند یک مخدر، موقتا فشارهای روحی روانی مخاطبانش را کاهش میدهد. به همین دلیل ممیزیهای این قبیل فیلمها نسبت به قبل مهربانانهتر شده تا تولیدات بیشتری رنگ پرده را ببینند.
«فسیل» به عنوان پرچمدار فروش، دهه پنجاه را با برنامه و فضای رنگارنگ آن دوره زنده میکند تا گذشته بازهای وطنی بیشترین حس نوستالژیشان را تجربه کنند و در مقطع دیگر دهه شصت را با همه ممنوعیاتش از جمله گشتهای کمیته به هجو میکشاند (کاری که نهنگ عنبر اجازه آن را نداشت و نهایتا با لباس شهربانی سابق موفق به انجام آن شد). «هتل» فیلم پرفروش بعدی، همان داستان همیشگی ارباب هوسباز و پادوی بامزه فداکار است در فضایی کاملا اروتیک که تا همین چند سال پیش رویای ساختن آن با وجود ممیزیهای ارشاد، محال به نظر میرسید. تم اصلی «تمساح خونی» و حتی عنوان آن نیز مستقیما قمار و بازی پوکر را نشانه رفته که جزو خطوط قرمز ارشاد به شمار میرود مضاف بر اینکه شخصیت قمارباز، قهرمان فیلم است که در پایان بدون آنکه عمل قمارش نکوهش شود عاقبت به خیر میشود!
در نقطه مقابل این برخوردهای مهربانانه، فیلمهای اجتماعی هستند که تحت ممیزیهای جدی قرار داشته و محصولات نهایی نیز اغلب به هر دلیلی رنگ پرده را ندیده و سر از فضای مجازی درآورده تا با کمترین بازدهی رسانهای و اجتماعی ختم به خیر شوند! «برادران لیلا»، « تفریق»، «شب، داخلی، دیوار» و... از این دسته فیلمها هستند که اکران آنها در کنار کمدیهای ذکر شده میتوانست گروههای متنوعتری را به سینما بکشاند. همچنان که «بیبدن» علیرغم فضای تلخ، اما به مدد روایتی روان و ویترینی غنی از ستارگان به این مهم دست یافت.
اما دسته عمده اکران به لحاظ تعداد، همچنانکه پیشتر اشاره شد، فیلمهایی هستند فاقد عناصر جذب تماشاچی که اغلب آنها توسط نهادهای رسمی سفارش میشوند و تعدادی اندک هم جنبههای خاص هنری و تجربی دارند. تکلیف این قبیل کارها (هنری یا تجربی) مانند همه دنیا مشخص است. اکران در سینماهایی محدود و جذب تماشاچی خاص خودش، اما فیلمهای سفارشی اگرچه گاهی و البته به ندرت، فیلمهای خوش ساختی هم از کار در میآیند (آسمان غرب) اما چون اصول ایدئولوژیک و خط و ربطهای سفارش شده بر جذابیتهای مورد پسند عامهشان چربش و اولویت دارد، نه در دسته فیلمهای هنری جا میگیرند و نه توان جذب تماشاچی را مانند فیلمهای کمدی دارند. اینگونه فیلمها معمولا باعث سوخت سالنهای سینما، نارضایتی سینما داران و سرخوردگی همان اندک تماشاچی کنجکاوشان شده و در دراز مدت روی کلیت سینما تاثیر منفی میگذارند شاید تنها اثر مثبت این نوع فیلمها، پز مسئولان سینمایی برای پر نشان دادن ویترین سینماست.
در نهایت به نظر میرسد رونق ظاهری سینما که آن هم مختص به فیلمهای کمدی است با تغییر فضای جامعه و اشباع این نوع فیلمها به پس زدن تماشاچی منجر شده، در نبود فیلمهای اجتماعی و ویترین خالی سینما، آیندهای شکننده برای گیشهها رقم زند، هرچند آنچه سینما را در نهایت زنده نگاه میدارد، عشاق سینما هستند.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
آدرس اینستاگرام:
https://www.instagram.com/filmmagazine.official
آدرس کانال آپارات:
آپارات | FilmMagazine.official (aparat.com)
[مجله فیلم]