نوروز امسال با بصرفه‌ترین سیم‌کار کشور

سینمای جهان » نقد و بررسی1392/05/22


گرما در سرما، سرما در گرما

نگاهی به سه کمدی روز سینمای جهان

هومن داودی

 

برت وُندرستُن شگفت‌انگیز  The Incredible burt Wonderstone
کارگردان: دان اسکاردینو. فیلم‌نامه: جاناتان ام. گلدستِین، جان فرانسیس دیلی. بازیگران: استیو کارل (برت وندرستن)، استیو بوشمی (آنتون)، الیویا وایلد (جِین)، جیم کری (استیو گرِی)، جیمز گاندولفینی (داگ مانی)، آلن آرکین (رَنی هالووِی). محصول 2013، 100 دقیقه.
برت از کودکی شیفته‌ی جادوگری و تأثیر گذاشتن بر تماشاچیان بوده، هم‌اکنون در کنار دوست دوران کودکی‌اش به حرفه‌ی سرگرم کردن و شگفت‌زده کردن مردم در هتل‌ها مشغول است. اما با سروصدا کردن یک جادوگر خیابانی به نام استیو گری که کارهای جدید و خارق‌العاده‌ای انجام می‌دهد، زندگی شخصی و حرفه‌ای او به خطر می‌افتد...
*
برت وندرستن شگفت‌انگیز اصلی‌ترین ضربه را از جایی می‌خورد که بسیار بعید به نظر می‌رسد. وقتی فیلمی کمدی که اتفاقاً داستانی بالقوه جذاب و بامزه برای تعریف کردن دارد، بدون شور و انرژی و گرما ساخته شود، ‌نتیجه‌اش می‌شود این فیلم. این سردی و کرختی ناموزون در سراسر فیلم جاری است: از نوع بازی‌های دو بازیگر اصلی یعنی استیو کارل و استیو بوشمی بگیرید تا شخصیت‌پردازی‌های آن‌ها. البته همین پرداخت شخصیت هم به شکلی ناکامل و دوبعدی انجام گرفته و برای مثال برت تا نیمه‌های فیلم شخصیتی چندش‌آور و بی‌عاطفه دارد اما پس از برخورد اتفاقی با مرادش در شعبده‌بازی، ناگهان تغییر فاز 180 درجه‌ای می‌دهد و به مهربان‌ترین و باشخصیت‌ترین شخصیت فیلم تبدیل می‌شود. برت... زمینه‌چینی‌های خوبی برای ورود به داستان و معرفی شخصیت‌ها می‌کند و خیز خوبی برای رو کردن گره اصلی درامش برمی‌دارد. اما متأسفانه انتظارها بی‌فایده است و انگار فیلم آن قدرها خودش را جدی نمی‌گیرد که از این بستر مناسب برای شکل دادن به موقعیتی دراماتیک و درگیرکننده بهره ببرد. همه چیز به شکلی پیش‌پاافتاده و سطحی جمع‌وجور می‌شود و پتانسیل‌های خوب فیلم از دست می‌رود.
اما فیلم یکی‌دو امتیاز مثبت هم دارد که مهم‌ترین‌شان قطعاً جیم کری است. کری که مدت‌هاست از رقابت در سطح اول سینمای کمدی دور مانده، آن قدر هوشمندی دارد که تشخیص بدهد دوران بازی او در نقش‌های اصلی به سر آمده و دیوانه‌بازی‌های او، به‌تنهایی، دیگر توان کشاندن سینماروها به سالن‌های نمایش را ندارد. به همین دلیل به‌درستی تصمیم گرفته بازی در نقش‌های مکمل را بپذیرد که همین فیلم و قسمت دوم بزن‌بهادر نمونه‌هایی از این تغییر روند حرفه‌ای هستند. نقش کری در برت... دقیقاً همان چیزی است که او به آن نیاز داشته تا در جایگاهی که شخصیتش در درام اثر پیدا می‌کند، آزادانه و طبیعتاً خلاقانه، برگ‌های جدیدی از دیوانه‌بازی‌های مخصوص به خودش را رو کند. تماشای جیم کری رها و بی‌قیدوبند در نقش منفی، لذت‌بخش‌ترین و بهترین چیز برت... است. شوخی‌های مربوط به او آن قدر خوب و درست از کار درآمده‌اند که می‌شود حدس زد خود کری در نوشتن و اجرا کردن آن‌ها همکاری زیادی کرده است. آن گرما و شور و هیجانی که قاعدتاً باید در سراسر این فیلم دیده‌ شود، به‌تمامی در صحنه‌های حضور و جنس بازی کری دیده می‌شود. این حضور گرم و باطراوت کری، امتیاز مثبتی برای او و امتیازی منفی برای فیلم قلمداد می‌شود؛ چون حضور او دقیقاً در جهت مخالف بازی باقی بازیگران و سرمایی که در کلیت فیلم دیده و حس می‌شود حرکت می‌کند. (امتیاز: 4 از 10)

بامعرفت‌ها  Stand Up Guys
کارگردان: فیشر استیونز. فیلم‌نامه: نوآ هایدِل. بازیگران:‌ آل پاچینو (ولنتاین)، کریستوفر واکن (دُکی)، آلن آرکین (هیرش)، جولیانا مارگولیس (نینا). محصول 2012، 95 دقیقه.
دُکی که یک خلافکار کهنه‌کار است، روز آزادی دوست قدیمی‌اش ولنتاین از زندان، بعد از 28 سال، به استقبال او می‌رود. اما دُکی از طرف یک خلافکار قدرتمند مأمور شده تا صبح فردا ولنتاین را بکشد. او که نمی‌تواند به‌راحتی این کار را انجام بدهد با دوست قدیمی‌اش همراه می‌شود و تا صبح به گشت‌وگذار در خیابان‌ها می‌گذرانند. دکی می‌خواهد پیش از کشتن ولنتاین حداقل چندتا از آرزوهای او را برآورده کند.

زمان برای هیچ‌کس توقف نمی‌کند

تمام وزن و قدرت بامعرفت‌ها در فرامتن و کاریزمایی‌ست که در سه بازیگر اصلی‌اش نهفته است. همه‌ی فیلم حول صفا کردن آن‌ها با پرسوناژ سینمایی‌شان (به‌خصوص آل پاچینو) می‌گردد. داستان اصلی فیلم (که یادآور شاهکاری فراموش‌نشدنی هم‌چون در بروژ است) بیش‌تر شوخی است؛ داستان‌های فرعی (مثل کمک به آن دختر کتک‌خورده) هم فقط بهانه است. کل فیلم بهانه‌ای است تا این پیرمردهای دوست‌داشتنی و بامزه کنار هم قرار بگیرند، خودشان و شمایل سینمایی که از آن‌ها در ذهن دوست‌داران‌شان نقش بسته را دست بیندازند و اوقات مفرحی را برای آن‌ها که دل‌شان برای فیلم‌های دوران اوج آن‌ها تنگ شده فراهم کنند. به همین دلیل، بامعرفت‌ها تعمداً زمان و مکان مشخصی ندارد و حتی فضا و اشیایی که در صحنه‌ها دیده می‌شوند رگه‌هایی از دهه‌های هفتاد و هشتاد میلادی در خود دارند. از شوخی‌های گه‌گاه بسیار خنده‌آور فیلم (مثل رفت‌وآمد پیرمردها به آن خانه‌ی کذایی) که بگذریم، حسی از حسرت‌خواری بر گذشته و دل‌تنگی برای روزهای ازدست‌رفته هم در فیلم هست که در کنار آن سرخوشی مفرح باعث شده بامعرفت‌ها به معنای واقعی کلمه یک فیلم «باحال» باشد. با آن‌که قصه‌ی فیلم نحیف، قابل‌پیش‌بینی و ای‌بسا تکراری است، موقعیت‌های بامزه‌ای که این سه بازیگر بزرگ در پیرانه‌سر با اتکا به قریحه‌ی ذاتی‌شان ایجاد می‌کنند باعث می‌شود که تماشای بامعرفت‌ها به تجربه‌ای دیدنی و البته زودگذر تبدیل شود. (امتیاز: 6 از 10)

 

هویت‌دزد  Identity Thief
کارگردان: ست گوردن. فیلم‌نامه: کرگ مازین. بازیگران: جیسن بیتمن (سندی)، ملیسا مک‌کارتی (دایانا)،‌ جان فاورو (هرولد کورنیش)، آماندا پیت (تریش). محصول 2013، 111 دقیقه.
سندی که یک بیزینس‌من موفق است ناگهان متوجه می‌شود هویت او توسط زنی ظاهراً بی‌آزار به سرقت رفته و حساب‌های بانکی‌اش در حال خالی شدن است. او برای جلوگیری از نابودی زندگی حرفه‌ای‌اش مجبور می‌شود از دنوِر به میامی پرواز کند و به‌سرعت جلوی آدم شیادی را که با دزدیدن هویت دیگران زندگی‌اش را می گذراند بگیرد.

فریب‌کاری، مردم‌ستیزی، رستگاری

واقعاً باورش دشوار است که سازنده‌ی کمدی عالی‌ای مثل رییس‌های وحشتناک (2011) پس از فقط دو سال چنین کمدی بی‌مایه، توهین‌آمیز و از همه بدتر بی‌نمکی را ساخته است. فیلم‌ساز تمام انرژی و تمرکزش را روی رابطه‌ی دونفره جیسن بیتمن و ملیسا مک‌کارتی و سفر جاده‌ای آن‌ها گذاشته و شخصیت‌های جانبی و مهم دیگر مثل همسر سندی را به نفع آن‌ها کم‌رنگ و حتی خنثی کرده است. اما قسمت ناامیدکننده‌ی ماجرا این‌جاست که نه هر کدام از این دو شخصیت به‌درستی پرداخته شده‌اند و نه رابطه‌ی بین آن‌ها پذیرفتنی از کار درآمده است. بیش‌ترین بار شوخی‌های فیلم بر دوش مک‌کارتی است که پیش از این در ساق‌دوش‌ها (پل فیگ، 2011) خوش درخشیده بود. اما این‌جا دیگر نه از فیلم‌نامه‌ی ظریف آن فیلم خبری هست و نه از دیالوگ‌ها و موقعیت‌های خنده‌دارش. و همه‌ی این‌ها منجر به تلاش نافرجام و حتی مذبوحانه‌ی مک‌کارتی برای خنده گرفتن از تماشاگر شده است.
مورد آزاردهنده‌ی دیگری که درباره‌ی این فیلم وجود دارد، تلاش فیلم‌ساز برای موجه جلوه دادن و برانگیختن هم‌دلی تماشاگر با شخصیت چندش‌آور و بی‌اخلاقی است که هیچ حد و مرز و قانونی در اخلاقیات نمی‌شناسد. دروغ‌ها و مردم‌آزاری‌های دایانا چنان بزرگ و توجیه‌ناشدنی است که با یکی‌دو بار گریه کردن در طول فیلم نمی‌شود او را به عنوان شخصیتی هم‌دلی‌برانگیز یا زخم‌خورده به خورد تماشاگر داد. شاید اگر فیلم‌نامه‌نویس کمی ذکاوت به خرج می‌داد و زودتر و در اوایل فیلم، پیشینه‌ی رقت‌بار و پر از مصیبت او را معرفی می‌کرد، می‌توانست امیدهایی هرچند اندک به تحقق این هدفش داشته باشد. اما در شکل فعلی و با این حجم گسترده از فریب‌کاری و مردم‌ستیزی، پایان‌بندی فیلم که در راستای تطهیر و رستگاری دایانا شکل گرفته، به‌شدت باسمه‌ای و الصاقی به نظر می‌رسد. (امتیاز: 1 از 10)

جدیدترین‌ها

آرشیو

فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۳۰)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: