شهرت جهانی فرناندو میرلس، فیلمساز برزیلی، مدیون فیلم شهرخدا است و فیلم تازهاش دو پاپ، از حیث مضمون و ساختار، شباهتی به ساختههای پیشین او ندارد. دو پاپ در نگاه اول، نحوه انتخاب لیبرالترین پاپ تاریخ را به تصویر میکشد. قصهای که در ظاهر، با توجه به نماهایی که با دوربین روی دست گرفته شده، بیشتر حالوهوای مستندی واقعگرا را دارد تا درامی انسانی و احساسی. اما میرلس با ظرافت از کنار داستان انتقال قدرت در واتیکان میگذرد و به دنیایی وارد میشود که در آن با جریان ذهن یک کاردینال شهیر (با بازی جاناتان پرایس) همراه میشویم و مقاطع سرنوشتساز زندگی او را مرور میکنیم. فلاشبک به زندگی بورگولیو، نه برای وفاداری به حقیقت و پایبندی به ژانر بیوگرافی، بلکه برای حرکتی ظریف پیرامون خطوط قرمز دین در یک سینمای دینی است. سینمای دینی در غرب، با شک و تردید شخصیت محوری فیلم همراه است. قهرمان قصه همچون آثار برگمان، برای رسیدن به ایمان، حقیقت عینی را جستوجو میکند و سپس با تکیه بر ایمان گام در مسیر درست میگذارد. اما ساختارشکنی دو پاپ از آن جا آغاز میشود که برگولیو به سبک عرفان شرق و سینمای پاراجانف، به کشیش شدن روی میآورد. او با جستوجوی رازورمز و با نشانهای معجزهوار (دیدن تصادفی کشیش در کلیسا) و نه با جستوجوگری عینی، کشیش میشود. پاپ بندیکت هم با دیدن نشانه (پایین رفتن دود شمع) متوجه میشود که باید زمام امور را واگذار کند؛ نمادگراییهایی که یادآور آثار شرقیست.
حرکت فیلمساز در حوالی خطوط قرمز، هیچگاه مانتی پایتونوار و افسارگسیخته نمیشود و نگرش میرلس در طول فیلم، در تایید شمایل کلی کلیسای کاتولیک و مرجعیت آن است، در حالی که فیلمسازان منتقد به کلیسای کاتولیک، آداب و رسوم آن را از پایه به چالش میکشند.
پیچیدگیهای جامعه مدرن، نقش رسانه و بهتعلیق درآمدن ارزشهای سنتی منجر به گسست از نظم سنتی میشود. راهی که کریستین مونجیو در درام تلخ و کوبنده آنسوی تپهها میرود، میرلس در کمدی دو پاپ با فضایی شوخ و شنگ میرود تا نشان دهد سنتها هم تاریخ انقضا دارند. پل زدن از سنت به تجدد در دین، همیشه با مقاومتهای سنتگرایان روبرو میشود؛ سنتگرایانی که کورسوی امیدی برای واگذاری قدرت نشان نمیدهند. اما در ادامة ساختارشکنیهای دو پاپ، پاپ سنتگرای قصه (با بازی آنتونی هاپکینز)، تحولی دراماتیک را پشت سر میگذارد و روند انتقال تدریجی قدرت را میپذیرد. همنشینی یکروزه پاپ بندیکت و پاپ فرانسیس، همچون همنشینی آتش و آب است. همین تناقضهای شخصیتی بین این دو کاردینال قدرتمند، کمدی میآفریند و سیر درام را باورپذیر میکند. درطول این مصاحبت، هر دو طرف بیپروا به بیان عقاید خود میپردازند و بهمرور در ذهنیتهایشان تغییراتی ایجاد میشود. رسالت میرلس به عنوان کارگردان، ترسیم این چرخش در شخصیت دو پاپ است. بندیکت، از مواضع سفت و سخت خود کوتاه میآید و با دنیای پیرامونیاش ارتباط موثرتری برقرار میکند و فرانسیس با گذشتهی پرچالش خود کنار میآید و خود را بهعنوان انسانی جایزالخطا میپذیرد.
میرلس بدون پیچیدگی قصه میگوید با فلسفه و عرفان کاری ندارد. قصه او انسانی و زمینیست و از احساسات بشری همچون عشق و نفرت و غم و ... سخن میگوید و از چهره انسان در هر مقامی که هست تقدس زدایی میکند. میرلس بهدنبال القای ایدئولوژی خاصی نیست و همچون ناظری بیطرف هر دو سویه ماجرا را بهتصویر و نقد میکشد. میرلس در دو پاپ، آنچه را روبر برسون در خاطرات کشیش روستا نشان میدهد نقش بر آب میکند. کشیش قصه برسون، ناتوان از هرگونه تاثیرگذاری، شکست را میپذیرد و همچون مردم روستا میشود. او تاب و توان مقابله با سیستم سنتی را ندارد و قافیه را میبازد. اما خورخه بورگولیوی آرژانتینی، از روستایی دورافتاده، همچون ققنوس پر میکشد و جهان را به تغییری پایدار امیدوار میکند. عبور از خطاهای گذشته و تزکیهنفس، مسیر او را هموار میکند تا در قامت یک پاپ نوگرا ظهور پیدا کند.
رسالت دیگر میرلس، نزدیک کردن ملتها و سخن گفتن از دوستی و عشق است. دو پاپ فیلمی صلحطلبانه است که در دنیای پرآشوب امروز، غنیمتی گرانبهاست. آنچه میرلس در دو پاپ به تصویر میکشد مشابه چیزیست که روسلینی در رم شهر بیدفاع انجام میهد و کلیسا را در کنار نهضت مقاومت چپگرا قرار میدهد تا دوشادوش هم، ایتالیایی دموکراتیک بسازند. در جهان دو پاپ، بینظمیها و تشویش حاصل از مدیریت پاپ بندیکت، به نظم گفتمانی جدید پاپ فرانسیس منجر شده است. در دنیای مدرن، همه چیز در حال دگرگونیست و تغییر به دلیل تحولات پرشتاب اجتماعی، امری قطعیست. میرلس دین را مفهومی پویا میداند که میتواند خود را با این تغییرات هماهنگکند و پابهپای آن حرکت کند.
دو پاپ از کلیشه بازنمایی زندگی کاردینالی لیبرال و دگراندیش فراتر میرود و به قصه مردی تبدیل میشود که کلامش پرنفوذ است و میتواند تکانههایی در اطرافاش ایجاد کند. او از مرز کشیش صاحب اندیشه عبور میکند و وارد وادی کشیشی صاحب اثر میشود. فیلم بازتعریف جایگاه اجتماعی روحانیون مسیحی در بین مردم است و دین را از جایگاه ایستای خود که در حصار دیوارهای کلیساست میرهاند. پاپ فرانسیس از دولتها و سیاستورزیهایشان فاصله میگیرد، عاشق فوتبال و رقص است، کفشهایی ساده دارد، همچون مردم عادی، از دکه پیتزا فروشی غذا میخرد و شوخطبعی و حاضرجوابیهای طنازانه را لحظهای کنار نمیگذارد. شمایل دین در دو پاپ، به سینمای تارکوفسکی میماند که در آن، دینِ محبوب فیلمساز، در نقطه مقابل مذهب تحمیلی حکومت قرار میگرفت.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم: