نوروز امسال با بصرفه‌ترین سیم‌کار کشور

سینمای جهان » نقد و بررسی1391/12/21


فراسوی نیک و بد

نقدی بر «رالف داغون‌کن» ریچ مور

هومن داودی

نویسنده و کارگردان: ریچ مور، صداپیشگان: جان سی. رایلی (رالف)، سارا سیلورمن (ونلوپی)، جک مک‌برایر (فلیکس)، جین لینچ (کالهون). انیمیشن. محصول 2012، 108 دقیقه.
یکی از آدم‌بدهای یک بازی قدیمی سی‌ساله به نام «رالف داغون‌کن» از بد بودن خسته شده و رؤیای قهرمان شدن و محبوبیت پیش همه را دارد. اما مشکل این‌جاست که او طبق تعریفی که از شخصیت او در بازی شده یک خبیث است و نمی‌تواند خوب باشد. به همین دلیل رالف برای به دست آوردن یک مدال قهرمانی از بازی‌اش خارج می‌شود تا شاید بتواند در بازی‌های دیگر قهرمان شود. اما خروج او از بازی‌اش باعث به وجود آمدن دردسرهای زیادی می‌شود...

*
رالف داغون‌کن
آن قدر خوب است که یادآور دوران اوج دیزنی و یکه‌تازی‌اش در عرصه‌ی انیمیشن است. بازخوانی کهن‌الگوی تقابل خیر و شر و رنگی از بداعت که به آن زده شده جان‌مایه‌ی رالف داغون‌کن است. سازندگان این انیمیشن موفق شده‌اند بستر مناسبی برای بازتعریف قصه‌های قدیمی از نوع «دیو و دلبر»، «کینگ‌کنگ» یا حتی «گوریل انگوری» پیدا کنند و هوشمندانه از آن برای به دست آوردن دل مخاطبان استفاده کنند. بازی‌های کامپوتری یا همان ویدئوگیم‌ها که در آن‌ها شخصیت‌ها به دو گروه آدم‌بد و آدم‌خوب تقسیم می‌شوند و شخصیت اصلی یک بازی قدیمی که از ابتدای پیدایش‌ تا آخر عمرش منفی بوده و خواهد بود اما می‌خواهد این قانون ازلی/ ابدی را بشکند، موقعیت درجه‌ی یکی در اختیار سازندگان این انیمیشن گذاشته تا با ترکیب الگوهای قدیمی با شرایط و اقتضاهای روز، یک سرگرمی تمام‌عیار و جذاب برای کودکان و بزرگ‌سالان تدارک ببینند.
نکته‌ی منحصربه‌فرد درباره‌ی این انیمیشن، که مهم‌ترین وجه تمایزش با آثار پیکسار هم هست، این‌جاست که برای جلب رضایت مخاطب بزرگ‌سال راهی سراسر متفاوت در پیش گرفته است. رالف داغون‌کن مثل انیمیشن‌های پیکساری با اشاره به مسائل سیاسی و فرهنگی روز یا شوخی‌هایی که خردسالان ارتباط چندانی با آن‌ها برقرار نمی‌کنند یا با طرح مسائل فلسفی عمیق در لفافه‌ای شیرین و همه‌فهم رضایت بزرگ‌ترها را جلب نمی‌کند؛ بلکه درست مانند انیمیشن‌های تاریخ‌سازی مثل پینوکیو یا زیبای خفته با آفریدن دنیایی سراسر رؤیاگون (دنیای بازی‌های کامپیوتری) و پرورش شخصیت‌هایی که بدون پیچیدگی‌های عمیق معرفی و تثبیت می‌شوند، از تقابل شخصیت‌های دوست‌داشتنی و به‌ظاهر ساده‌اش موتور محرکی برای شکل دادن به موقعیت‌های دراماتیک و تنگناهای اخلاقی می‌سازد. در واقع در رالف داغون‌کن نمی‌شود مرز مشخصی بین جذابیت‌های مخصوص خردسالان یا بزرگ‌سالان پیدا کرد. مکانیسم تأثیرگذاری فیلم سهل و ممتنع است: معرفی یک آدم‌بد مهربان با ظاهری خشن که می‌خواهد اطرافیانش دوستش داشته باشند و با او مثل آدم‌خوب‌ها برخورد کنند، اما محیط محدودکننده‌ی ویدئوگیم‌ها این اجازه را به او نمی‌دهد. 9 دقیقه‌ی ابتدایی فیلم که با ایجازی فوق‌العاده هم شخصیت اصلی و دغدغه‌هایش را معرفی می‌کند و هم محیط انتزاعی و ویژه‌ای که قصه در آن می‌گذرد و قانون‌های اولیه‌ی حاکم بر آن را تثبیت می‌کند، نمونه‌ی خوبی از قدرت‌نمایی انیمیشن‌سازان دیزنی‌ در قصه‌گویی به سبک کلاسیک است.
درست است که آن‌هایی که دستی در بازی‌های کامپیوتری دارند از رالف داغون‌کن لذت وافری خواهند برد و از کشف جزییات بامزه و فکرشده‌اش به هیجان خواهد آمد و قدیمی‌ترها هوای نوستالژی‌ به سرشان خواهد زد، اما همه‌ی این‌ها به این معنی نیست که این انیمیشن با تکیه بر همین لذت‌های زودگذر و بدون رعایت ظرافت‌های فیلم‌نامه‌نویسی یا اجرا ساخته شده‌ است. اتفاقاً کاشت و برداشت ایده‌ها در فیلم‌نامه (مانند قضیه انفجارهایی که با سقوط قرص‌های نعنا در نوشابه ایجاد می‌شود یا آن موجود حسودی که از بازی‌اش خارج می‌شود تا همه را نابود کند یا حتی سکانس‌های کوتاه عروسی که در فیلم هست)، پیچ‌های دراماتیک و پایان‌بندی اثر به‌شدت حساب‌شده و تأثیرگذار هستند. دلیل موفقیت و اثرگذاری نقاط اوج دراماتیک و احساسی رالف داغون‌کن این است که فیلم یک به یک و با حوصله قوانینش را وضع می‌کند و تا به آخر به آن‌ها پای‌بند می‌ماند؛ از قوانین حاکم بر کل بازی‌های کامپیوتری که در فیلم بازآفرینی شده بگیرید تا قوانین حاکم بر بازی‌های خاصی که در آن به تصویر کشیده شده‌ است.
اما گذشته از همه‌ی ظرافت‌های ساختاری و اجرایی، انیمیشن جدید دیزنی راه را برای بحث‌های مضمونی هم هموار می‌کند. مفهوم‌های به‌ظاهر ساده اما در واقع پیچیده‌ای چون خیر و شر یا قضاوت زودهنگام در رالف داغون‌کن به چالش کشیده می‌شوند. خروجی نهایی فیلم در این زمینه مترقی و انسان‌دوستانه است و مطابق با جهان‌بینی کلی آن، هر نوع برچسب زدن و پیش‌داوری درباره‌ی دیگران به‌شدت محکوم می‌شود. از طرف دیگر، در تقابل بازی‌های ساده‌ی قدیمی با بازی‌های پیچیده و پر از خشونت جدید، این جدیدها هستند که محکوم می‌شوند؛ آن هم با تأکید روی حشراتی که قطب‌های منفی یکی از بازی‌های جدید هستند و آن قدر «بد» هستند که اصلاً متوجه نیستند که در یک «بازی» حضور دارند و تنها قصدشان کشتن، خوردن و تولید مثل است و اگر آزادانه فعالیت کنند، کل بازی‌های کامپیوتری را نابود می‌کنند.
رالف داغون‌کن
با وجود دنیای فانتزی، پر از انرژی و خوش‌آب‌ورنگش، هر جا که لازم بوده تلخی و سیاهی را هم از یاد نبرده و به این ترتیب تعادل و توازن دل‌پذیری ایجاد کرده که آن را از دام خوش‌بینی ساده‌انگارانه یا رؤیافروشی مبتذل رهانده است. برای نمونه نگاه کنید به تصویر آخرالزمانی بازی اصلی خود رالف در آن پنت‌هاوس تاریک و تنها یا حمله‌ی بی‌امان و ویران‌کننده‌ی آن حشرات کذایی به بازی «شوگر راش» یا نبرد نهایی و نفس‌گیر رالف با شخصیت منفی اصلی قصه، با آن شمایل هولناک و دفرمه‌اش، در هنگامه‌ی آتش و دود و ویرانی.
جایی در اواخر این انیمیشن دوست‌داشتنی، به شکلی گذرا مفهوم گذار از پادشاهی به دموکراسی هم مطرح می‌شود و مخاطب با خودش فکر می‌کند کودکانی که با تماشای چنین فیلم‌هایی بزرگ می‌شوند و از کودکی با چنین مفهوم‌های مترقی و انسان‌دوستانه‌ای آشنا می‌شوند، چه‌قدر خوش‌بخت هستند. (امتیاز: 8 از 10)

جدیدترین‌ها

آرشیو

فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۳۰)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: