مومیایی/ The Mummy
کارگردان: الکس کرتزمن، فیلمنامهنویسان: دیوید کوپ، کریستوفر مککوری، دیلن کاسمن بر اساس داستانی از کرتزمن، جان اسپایتس و جنی لومت، مدیر فیلمبرداری: بن سریسِن، تدوین: جینا هیرش، پل هیرش و اندرو ماندشین، موسیقی: برایان تایلر، بازیگران: تام کروز (نیک مورتن)، راسل کرو (دکتر هنری جکیل)، آنابل والیس (جنی هالسی)، سوفیا بوتِلا (امانت) و... محصول 2017 آمریکا، ژانر: اکشن فانتزی، 110 دقیقه.
نیک مورتن یک سرباز جویای نام و ثروت است که برای دستیابی به اشیا باستانی گرانبها به تاراج مکانهای باستانی میرود و در نهایت یافتههایش را به بهترین خریدار ممکن میفروشد. وقتی نیک و شریکش در خاورمیانه مورد حمله قرار میگیرند، نبردشان باعث از زیر خاک بیرون آمدن امانت میشود؛ شاهدختی مصری که مورد خیانت قرار گرفته و هزاران سال است در زیر صحرا دفن شده است. مورتن در حالی که همین طور بر قدرتهای مومیایی افزوده میشود باید جلوی این هیولای احیاشده را بگیرد که پایش به خیابانهای لندن باز شده است و همین طور افسارگسیخته پیش میرود و قربانی میگیرد.
آغاز جهان تاریک
مومیایی به عنوان اولین قسمت از مجموعه فیلمهای هیولایی کمپانی یونیورسال - که قصد دارد پس از «مارول» و «دیسی» جهان سینمایی خاص خودش با عنوان «جهان تاریک» را بنا کند - روی پرده رفته است. جملهی تبلیغاتی فیلم هم «به جهان تازهای از خدایان و هیولاها خوش آمدید» است که در واقع نقل قولی از عروس فرانکنستاین (1935) است؛ یکی از آثار هیولایی یونیورسال در آن سالها که حالا بازسازی اغلبشان را به طور همزمان در دستور کار خود قرار داده است. از دیگر فیلمهای مشابهی که در دست تولیدند میتوان به عروس فرانکنستاین، مرد نامرئی، مرد گرگنما و هیولای مرداب سیاه اشاره کرد.
به هر حال مومیایی که با بودجهای 125 میلیون دلاری تولید شده است، به عنوان اولین گام در «جهان تاریک» با انبوهی از نقدهای منفی مواجه شده و در گیشه هم فروش ناامیدکنندهای را تجربه کرده است (پس از ده روز اکران، تازه از مرز فروش دویست میلیون عبور کرده است). امتیاز میانگین منتقدان و تماشاگران سایتهای معتبر هم به گونهی دیگری گویای عمق فاجعه است. میانگین امتیاز منتقدان در دو سایت معتبر «متاکریتیک» و «راتن تومیتوز» بهترتیب 34 از 100 (بر اساس 44 نقد) و 43 از 100 (بر اساس 195 نقد) است. امتیاز کاربران سایت «آیامدیبی» هم فعلاً 5/8 از 10 (بر اساس آرای نزدیک به 25 هزار کاربر) است. با تمام این حرفها، الکس کرتزمنِ کارگردان در گفتوگوی تازهاش با «هالیوود ریپورتر» گفته است که هنوز نسبت به آیندهی «جهان تاریک» خوشبین است و خودش خیلی مشتاق دیدن بازسازی عروس فرانکنستاین توسط بیل کاندن است.
شکستِ هیولاگون!
موضوع جالب درباره نظرهای منتقدان این است که حتی موافقان نسبی آن نیز لحنی با بار منفی دارند. به عنوان مثال کریس ناشاواتی در «انترتینمنت ویکلی» نوشته است: «مطمئن نیستم که این بازسازی بیهدف و نیمهگرم از مومیایی چهطور میخواهد اولین گام از رؤیاپردازی استودیوی یونیورسال برای شروع یک «جهان تاریک» باشد، اما به هر حال آن قدر خوب است که کنجکاو فیلمهای بعدی این جهان داستانی شویم.» یا ربکا هاوکس که خیلی ساده و عجیب در «تلگراف» آورده است: «سراسر فیلم آشکارا مضحک است اما مومیایی توأمان به گونهی شگفتآوری تماشایی است.» نظر اجمالی پنج منتقد دیگر هم از این قرار است:
- کنت توران (لسآنجلس تایمز): مومیایی عناصر مؤثر خودش را دارد، بهخصوص بازیگری به نام سوفیا بوتلا، اما با همهی آشوب و غوغایی که روی پرده بهپا میشود، نقاط قوت فیلم زیر دست و پا گموگور میشوند.
- میک لاسال (سن فرانسیسکو کرانیکل): مومیایی از آن فیلمهای نادر کارنامهی تام کروز است که حتی به اندازهی ارزش پول بلیتشان هم نمیتوانند تماشاگران را راضی کنند.
- پیتر بردشا (گاردین): این فیلم ملغمهای از صحنههای اکشنی است که لازم بوده محکم به یکدیگر نوارپیچی شوند.
- پیتر تراورس (رولینگ استون): مومیایی یک شکست هیولاگون است.
- ای. اُ. اسکات (نیویورک تایمز): مومیایی سال 1999 که توسط استیون سامرز کارگردانی شده و برندان فریزر نقش اصلیاش را بازی کرده است، فیلم بامزه و سرگرمکنندهای است. در واقع فیلمهای هیولایی اغلب چنین هستند. اما این مومیایی به کارگردانی الکس کرتزمن و بازی تام کروز یک فیلم آشفتهی بسیار بد است.
از خاویر باردم تا تام هاردی
از میان حواشی جالب مومیایی ابتدا باید به فصل «جاذبهی صفر» در فیلم اشاره کرد که ظاهراً در 64 برداشت گرفته شده است و دو روز زمان بُرد تا در هواپیمایی در حال سقوط فیلمبرداری شود. طبق گزارشها تعداد زیادی از اعضای گروه تولید دچار تهوع شدند بجز ستارههای اصلی فیلم یعنی تام کروز و آنابل والیس که واقعاً به این صحنه و حضور در آن مینازیدند!
و سه موضوع جالب دیگر عبارتند از:
- تام کروز پس از تبلیغ فیلم در برنامهی جیمی فالن، تماشاگران حاضر را با دعوت به اولین نمایش فیلم غافلگیر کرد و آنها را با اتوبوس به سینما برد!
- خاویر باردم، جوزف گوردنلویت، تام هاردی و ادی ردمِین، همگی برای بازی در نقش دکتر هنری جکیل پیش از راسل کرو در نظر گرفته شده بودند. پس از این اتفاق بود که باردم به عنوان هیولای فرانکنستاین انتخاب شد.
- وقتی نقش کریس وِیل به جیک جانسن پیشنهاد شد، او از ایده و فرصت همکاری با تام کروز استقبال کرد و از همان ابتدا میدانست که کروز بیشتر بدلکاریها را خودش انجام خواهد داد. او بهسرعت قرارداد بازی در فیلم را امضا کرد اما ظاهراً پس از خواندن کامل فیلمنامه و آگاهی از کارهای خطرناکی که باید در فیلم انجام بدهد، دچار تردید و هراس شد. به هر حال کروز به او اجازه داد تا از امکانات شخصیاش برای یک دوره تمرین فشردهی چهارونیم ماهه استفاده کند و به این وسیله آمادهی انجام همهی بدلکاریهای لازم در فیلم شود.
*
شبها میآید/ It Comes at Night
نویسنده و کارگردان: تری ادوارد شولتس، مدیر فیلمبرداری: درو دنیلز، تدوین: متیو هانم و تری ادوارد شولتس، موسیقی: برایان مکآمبر، بازیگران: جوئل اجرتن (پل)، کریستوفر ابوت (ویل)، کارمن اِجوگو (سارا)، کلوین هریسن جونیور (تراویس) و... محصول 2017 آمریکا، ژانر: ترسناک معمایی، 91 دقیقه.
بیماری مسری بسیار خطرناکی دنیای بیرون را تسخیر کرده است. پل، همسرش سارا و پسر نوجوانشان تراویس در خانهای ییلاقی پناه گرفتهاند. وقتی پدر سارا به بیماری آلوده میشود، آنها مجبور به کشتن او میشوند و جسدش را در گوری کمعمق میسوزانند. کابوسهای تراویس آغاز میشود و هر شب پدربزرگ مریض به خانه برمیگردد. خانوادهی پل، شب بعد متجاوزی را به دام میاندازند که وارد خانهشان شده است. پل در طول شب او را به درختی میبندد تا معلوم شود که بیمار نیست. غریبه که ویل نام دارد توضیح میدهد که فکر میکرده خانه متروکه است و در جستوجوی آب برای خود، همسر و پسرشان بوده است. سارا پیشنهاد میکند ویل خانوادهاش را نزد آنها بیاورد و با هم در این خانه ساکن شوند چون فکر میکند اگر تعدادشان بیشتر شود، راحتتر میتوانند از خودشان دفاع کنند.
استیلای مرگ
شبها میآید دومین فیلم کارنامهی تری ادواردشولتس است که سال گذشته با فیلم غافلگیرکنندهی کریشا (2015) سینمادوستان سراسر جهان را به وجد آورد. این فیلم با بودجهای پنج میلیون دلاری تولید شده و تا امروز که دهمین روز اکرانش را پشت سر میگذارد بهراحتی دو برابر هزینهی تولیدش فروخته است و اصلاً دور از انتظار نیست که با وجود استقبال منتقدان و تماشاگران حرفهایتر به یکی از پرفروشترین آثار سینمای مستقل ایالات متحده در سال 2017 بدل شود.
میانگین امتیاز منتقدان در سایت «متاکریتیک» 78 از 100 است که بر اساس 41 نقد جمعآوریشده محاسبه شده است. نظر کوتاه بعضی از منتقدان مطرح از این قرار است:
- اِی. اُ. اسکات (نیویورک تایمز): تجربهی تماشای شبها میآید واقعاً هراسانگیز است اما ترسناکتر وقتی است که فیلم به پایان رسیده است و شما درباره آنچه دیدهاید فکر میکنید و میکوشید با کنار هم قرار دادن تکههای پازل به معنی و مفهوم این اثر پی ببرید. در واقع به بهترین شکل ممکن شاهد تعبیر نقاشی هستیم که در ابتدای فیلم دیده میشود و عنوان «استیلای مرگ» را بر خود دارد.
- شری لیندن (هالیوود ریپورتر): شولتس با این گروه بازیگران عالی و فیلمنامهی خویشتندارانه و مهارشدهی استادانهاش، ترسی تمامعیار را برای تماشاگران فیلم به ارمغان میآورد.
- اریک کوهن (ایندیوایر): یک بار دیگر شولتس یک تریلر روانشناسانهی درجه یک را برای ما تدارک دیده است اما شبها میآید علاوه بر این، فضایی هراسانگیز را پیرامون موقعیت علمیخیالی کلیاش میآفریند.
- پیتر تراورس (رولینگ استون): میخواهید ترس و وحشت بر شما مستولی شود و امانتان را ببرد؟ این فیلم بلیت موفقیت شماست!
- جاستین چنگ (لسآنجلس تایمز): آخرین لحظههای فیلم فراتر از استانداردهای معمول سینمای وحشت در خلق بیرحمی غیرقابل تماشاست.