سینمای جهان » نقد و بررسی1395/11/27


تضادهای جذاب

نگاهی به فیلم‌های «منچستر کنار دریا»، «عزیز» و «بعد به کجا حمله کنیم»

محسن بیگ‌آقا

 

منچستر کنار دریا/ Manchester by the Sea
نویسنده و کارگردان: کنت لونرگِن، بازیگران: کیسی افلک (لی چندلر)، میشل ویلیامز (
رندی چندلر)، کایل چندلر (جو چندلر) و... محصول 2016 آمریکا، 137 دقیقه.
از مردی درخواست می‌شود در پی مرگ برادرش از پسر نوجوان او نگهداری کند.

شهر ساحلی       

کلمه‌ی منچستر تماشاگر را به یاد شهر معروف و فوتبال‌خیز کشور انگلیس می‌اندازد. اما نام فیلم از شهری در ایالت ماساچوست آمریکا گرفته شده و عبارت «کنار دریا» برای تمایزش از شهر منچستر ایالت نیوهمشایر مورد استفاده قرار گرفته است. این نوع نام‌گذاری در مورد شهرهای دیگر آمریکا مانند واشینگتن و واشینگتن دی‌سی نیز مسبوق به سابقه است.
منچستر کنار دریا فیلم گیرایی است که بیش‌تر جذابیتش را از دو نکته دارد: عمویی که نمی‌خواهد سرپرستی برادرزاده‌اش - فرزند برادر بزرگ‌تر - را به عهده بگیرد، و برادرزاده‌ای که نمی‌خواهد دنیای جوانانه و متفاوتش با سرپرستی عمو به‌هم بریزد. برادر بدون اجازه و اطلاع برادر کوچک‌تر در وصیت‌نامه‌ی خود او را سرپرست پسر جوانش کرده و حالا پس از مرگش برای برادر کوچک‌تر دردسر درست کرده است! البته به همراه برادرزاده، خانه‌ی بزرگ و وجه مناسبی هم در اختیار برادر قرار می‌گیرد، اما از همان اول نارضایتی برادر کوچک از سرپرستی ناخواسته پیداست.
تضاد عمو و برادرزاده، بی‌حوصلگی‌های عمو و دلخوری‌های ساده‌ی بین‌شان، درام را پیش می‌برد. این تضاد دیدگاه از دو جهت جالب است و صحنه‌های کمیک جالبی خلق می‌کند: یکی تفاوت نسلی و سنی آن‌هاست و دیگری تفاوت روحیه‌ی به‌ظاهر اجتماعی برادرزاده با روحیه‌ی منزوی عمو. اما فیلم هرچه جلو می‌رود، با این نکته بیش‌تر مواجه می‌شویم که بر خلاف ظاهر، میل درونی هر دو به نوعی از زندگی، به‌شدت به هم نزدیک است. مکان فیلم هم مکمل حوادث شده است و در این رهگذر، رفت‌وبرگشت‌های دراماتیکی که به لحاظ جغرافیایی بین جاده‌ها رخ می‌دهند، ارتباط مستقیمی با روند تغییر شخصیت‌ها دارد.
در جشنواره رم درباره بازی کیسی افلک در نقش لی چندلر یا همان عمو، بحث زیادی بین منتقدان درگرفت و عده‌ای معتقد بودند او از عهده‌ی نقش پیچیده‌اش برنیامده است؛ نه عموی بی‌حوصله و بی‌توجه به دیگران را درست درآورده است و نه مردی منزوی، که حاضر نیست تنهایی‌اش در اتاق کوچک آلونک‌وارش در شهری دور را با خانه‌ی بزرگی در شهر «منچستر کنار دریا» عوض کند.

 

عزیز/ Darling
نویسنده و کارگردان: میکی کیتینگ، بازیگران: لورن اشلی کارتر (عزیز/ دارلینگ)، شان یانگ (زن مرموز/ مادام)، برایان موروِنت (مرد) و... محصول 2015 آمریکا، 78 دقیقه.
زن مرموزی در جست‌وجوی یک سرایدار تازه برای خانه‌ای در مرکز شهر است؛ خانه‌ای که قدیمی‌ترین نمونه در شهر است و علاوه بر این، داستان‌های ناخوشایندی درباره‌اش به گوش می‌رسد.

انزجار

اگر بخواهیم به دنبال یک نمونه‌ی موفق برای تحلیل مقایسه‌ای این فیلمباشیم، بی‌تردید انزجار (رومن پولانسکی، ١٩٦5) نمونه‌ی خوبی است. عزیز که به عنوان یک فیلم سیاه‌وسفید از همان ابتدا قصد جذب مخاطب و متفاوت جلوه کردن را دارد، بسیار کم‌دیالوگ است و سعی دارد بیش از هر چیز، روایتی تصویری داشته باشد که اطلاعاتش را از طریق تصاویر منتقل می‌کند. در یکی از معدود گفت‌وگوهای فیلم، که انگار برای همه‌ی مستأجران تکرار می‌شود، صاحبخانه که زنی مسن است مستأجر را از «خانه‌ِی ارواح» بودن این خانه‌ی بزرگ و قدیمی آگاه می‌کند. این هشدار او به حدی در فیلم مهم است که در صورت نبودش شاید مستأجر - یا مستأجران - اصلاً وارد وادی ترس و عکس‌العمل نسبت به آن نمی‌شدند! اما به نظر می‌رسد فیلم‌ساز هشدار زن صاحبخانه را برای ایجاد انگیزه‌های مختلف دختر مستأجر کافی دانسته است!
بر خلاف انزجار که مشکلات ناشی از توهم جنسی دختر به‌آرامی سبب قتل نامزدش می‌شود، در عزیز دختر هیچ انگیزه‌ای برای کشتن مرد آرامی ندارد که در دیدار دوم در خیابان یافته و با خود به خانه آورده است. در واقع در چنین فیلمی، شخصیت دختر باید مدام در حال فرار از جنایت باشد، نه این‌که خود مردی را به خانه بیاورد و به قتل برساند. با این وجود فیلم با لوکیشن خوب کار می‌کند، درست معرفی‌اش می‌کند و درست آن را می‌بندد. چهره‌ی مناسب و بازی خوب بازیگر اصلی فیلم، از دیگر ویژگی‌های مثبت آن است.

 

بعد به کجا حمله کنیم/ Where to Invade Next
نویسنده و کارگردان: مایکل مور، محصول 2015 آمریکا، 120 دقیقه.
مایکل مور به منظور پی بردن به این موضوع که آمریکا چه چیزهایی را می‌تواند از دیگر کشورها بیاموزد، با روحیه‌ای بازیگوشانه به سایر کشورها «حمله» می‌کند تا ببیند آن‌ها چه چیزی برای تقدیم کردن در چنته دارند.

بولینگ برای...

مایکل مور با این فیلم نشان می‌دهد برای فیلم خوب ساختن، نیازی به راه‌اندازی جنجال سیاسی و انتخاب یک موضوع روز نیست. گاه کافی است نگاهی به دنیای اطراف‌مان بیندازیم و با نحوه‌ی «زندگی» آدم‌های معمولی آشنا شویم. مایکل مور این بار به جای ساعت‌ها انتظار برای ملاقات با یک بازیگر جمهوریخواه و طرفدار آزادی حمل سلاح در فیلمی مانند بولینگ برای کلمباین، نه‌تنها به خانه‌ی یک زوج ایتالیایی راه پیدا می‌کند، بلکه در صورت لزوم، با رییس‌جمهور کشور اسلوونی هم دیداری ترتیب می‌دهد. سفر ساده‌ی فیلم‌ساز به چند کشور اروپایی و یک کشور آفریقایی و مقایسه‌ی آن‌ها با آمریکا، محور فیلم است و در این راه مایکل مور قرار است از هر کشوری یک ایده‌ی خوب بگیرد و با خود به عنوان سوغات به ایالات متحده ببرد!
می‌توان گفت نوع چیدن مکان‌ها به نحوی است که هرچه جلوتر می‌رویم، تعجب‌مان بیش‌تر می‌شود؛ و از تعداد روزهای مرخصی استحقاقی در ایتالیا، نوع تغذیه در فرانسه و تحصیل رایگان دانشگاهی در اسلوونی به قدرت کارگران در کارخانه‌های آلمان و جرم نبودن حمل و استفاده از مواد مخدر در پرتغال می‌رسیم. اما اوج تعجب ما هنگام دیدن دوچرخه‌سواری و در دریا شنا کردن زندانیان نروژی برانگیخته می‌شود. این برخورد با زندانیان - با این اعتقاد که بدترین مجازات برای یک فرد نبودن در کنار خانواده و عزیزان اوست! - حتی از نمایش آزادی‌طلبی مسئولان مسلمان کشور تونس دیدنی‌تر است و حتی با نوع مجازات بانکداران و قدرتمندی زنان در کشور ایسلند هم قابل مقایسه نیست.
مایکل مور که در کارنامه‌اش جایزه اسکار و نخل طلای کن را دارد، با حضور جلوی دوربین - با چهره‌ای شوخ‌وشنگ و نوع خاص راه رفتن پنگوئن‌وارش - جذابیت فیلم را دوچندان کرده است؛ مثلاً وقتی تعداد روزهای مرخصی در آمریکا و ایتالیا مقایسه می‌شود، چهره‌ی مور در کنار زوج حیرت‌زده‌ی ایتالیایی دیدنی است. اما فصل پایانی فیلم، آب پاکی را روی دست کسانی می‌ریزد که مایکل مور را ضدآمریکایی می‌دانند. او بعد از ستایش همه‌ی نکات مثبتی که در اروپا دیده است، ناگهان می‌گوید همه‌ی این خوبی‌ها قبل از همه‌ی کشورها در خود آمریکا شکل گرفته بود. به این ترتیب همه‌ی نکات مثبت به خود آمریکا برمی‌گردد و نیازی به زحمت او برای کوبیدن پرچم کشورش در کشورهای اروپایی و تسخیرشان نبوده است.

کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:

https://telegram.me/filmmagazine

جدیدترین‌ها

آرشیو

کتاب کاریکاتورهای مسعود مهرابی منتشر شد
فیلم ۷۶۰۰ به نویسندگی و کارگردانی بهروز باقری
 اولین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه عباس کیارستمی برگزار شد
فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۵۵)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: