چهار سالن مجموعهی پردیس ملت در هفتهی دوم مهر میزبان بیستونهمین جشنوارهی بینالمللی فیلم کوتاه تهران بود. 5219 اثر برای شرکت در این جشنواره به دبیرخانه رسیده بود و از همان ابتدای اعلام برنامه برای این دوره هم دبیران جشنواره اعلام کرده بودند که میخواهند این دوره را از لحاظ تعداد فیلم و گستردگی کشورهای شرکتکننده بسیار باشکوه برگزار کنند؛ رویهای که در برگزاری جشنوارهی تقریباً همزمان دفاع مقدس در کرمان هم به کار گرفته شد و چند سالیست جشنوارههای فیلم را عریض و طویل کرده است.
جشنوارهی بیستونهم در شامگاه دوشنبه دهم مهر با حضور جواد شمقدری، رییس سازمان سینمایی افتتاح شد. محمود احمدینژاد هم در پیامی با تأکید بر اینکه جشنوارهی فیلم کوتاه بستر مناسبی برای رشد و پرورش سینماگران جوان است گفت: «این جشنواره نشانهای از خلاقیت و امید در برابر هجوم بیگانگان است.» در مراسم افتتاحیه از 42 فیلمساز و همچنین همکارمان تهماسب صلحجو منتقد باتجربهی سینمای ایران تقدیر شد. فیلمها در تهران و هشت مرکز استان نمایش داده شد و علاوه بر آثار داخلی، 95 اثر از کشورهای دیگر هم روی پرده رفت. این روزها که حتی فیلمهای حرفهای و بلند سینمایی هم شانس کمی برای اکران بیدردسر و مناسب دارند، جشنوارههایی که فیلم و کوتاه و مستند نمایش میدهند موهبتی برای سازندگان این فیلمها هستند. برگزارکنندگان جشنواره برای رفع این مشکل همیشگی، باز هم طبق روالی که دیگر عادت شده و از زبان دبیران اغلب جشنوارههای فیلم کوتاه و مستند شنیده میشود، تصمیم گرفتهاند با حمایت وزارت ارشاد طرحی برای اکران عمومی فیلمهای کوتاه به راه بیندازند؛ چیزی شبیه طرح دو سال پیش مرکز گسترش در سینما سپیده است که با شکست و عدم استقبال تماشاگران روبهرو و تعطیل شد. ظاهراً این بار قرار است امکانی برای پخش گزیدههایی از آثار شرکتکننده در جشنواره روی دیویدی و در شبکهی ویدئویی فراهم شود و میرزاخانی دبیر جشنواره هم در اختتامیه تأکید کرد که همکارانش در سه مسیر مشغول رایزنی و تلاشاند که بتوانند فضایی برای نمایش فیلمهای برتر جشنواره پیدا کنند؛ اکران عمومی در یک پاتوق سینمایی، پخش از برنامههای تخصصی در شبکههای تلویزیونی و ارائه در شبکهی خانگی. شمقدری هم گفت که با مسئولان تلویزیون هماهنگی کرده که پیش از پخش فیلمهای بلند سینمایی، یکیدو فیلم کوتاه هم پخش کنند. البته تمهید خوبی است و دستکم از «هیچی» خیلی بهتر به نظر میرسد، اما یک بار دیگر واقعیت تلخی را به یادها میآورد که برای دوستداران فیلم کوتاه و سازندگان این آثار اصلاً خوشایند نیست و نسبت به آن حساسیت دارند؛ اینکه انگار در جامعهی ما فیلم کوتاه را یک قالب سینمایی مستقل در نظر نمیگیرند و فیلم کوتاه همیشه باید به عنوان تزیین و تکملهای بر آثار بلند جایی برای خود باز کند.
برای جشنواره طبق معمول بخشهای جانبی زیادی هم تدارک دیده شده بود؛ در جلسههای نقد و بررسی که با اجرای علی علایی برگزار شد، منتقدان به بررسی و تحلیل فیلمها پرداختند و در بخش دیگری از سالن هم کارگاههای آموزشی برپا بود. از جمله کارگاه آموزش تدوین توسط حسین زندباف، کارگاه ایده و طرح توسط رسول صدرعاملی، کارگاه آموزش فیلمبرداری توسط مهدی جعفری و کارگاه ساخت مستند توسط مهرداد اسکویی. مشکل این گونه کارگاهها و جلسهها این است که معمولاً حاضران در جشنواره برای دیدن فیلم آمدهاند و شاید در این زمان و مکان، تمایلی به گذراندن دورههای عملی یا نظری نداشته باشند؛ در حالی که همین جلسهها در زمانهایی که سازندگان و دوستداران فیلم کوتاه فراغت بیشتری دارند ممکن است با استقبالی بسیار گرمتر و چشمگیرتر روبهرو شود. از سوی دیگر فیلمهای به نمایش درآمده هم چندان خبرساز و کنجکاویبرانگیز نیستند یا دستکم سینماگران آشنایی در ساختشان همکاری نداشتهاند (جز در مورد چند فیلم خاص) که تماشاگران مثل جشنوارهی فجر برای حضور در جلسههای مطبوعاتی و نقد و بررسی فیلمها اشتیاق و کنجکاوی به خرج دهند. بگذریم که در این یکیدو سال گذشته حتی جلسهها و نشستهای مطبوعاتی جشنوارهی فجر هم با سالن خالی و اغلب در فضایی سوتوکور برگزار شده؛ بجز مواردی خاص و استثنایی.
ویترین آثار جشنواره نسبت به گذشته کمبار بود و کمتر فیلم درخشانی در بین آثار این دوره وجود داشت که تماشاگران را به وجد بیاورد و بازار بحث و گفتوگو را گرم کند. به نظر میرسید اغلب فیلمها قدری محتاطانه ساخته شدهاند و جسارت یا کمی دیوانگی خوشایند و هنرمندانه، عنصر گمشدهی جشنوارهی امسال بود. از نظر تبلیغات و نشانههای محیطی هم بیشتر فضای جشنواره در اختیار فیلمهای خارجی بود که البته یک دلیلش هم همان فقدان فیلم ایرانی چشمگیر و درخشان بود. در مجموع به نظر میرسید برگزارکنندگان این دوره، از حضور آثار کوتاه خارجی در جشنواره خیلی هیجانزده شده بودند؛ چنانکه میرزاخانی در اختتامیه گفت از 95 کشور به جشنواره فیلم فرستادهاند و به این ترتیب ایران تبدیل شده است به «کانون و محور فیلم کوتاه در جهان.»
بر خلاف سال گذشته که فضای جشنواره از حضور چشمگیر خبرنگاران و رسانهها خالی بود، امسال برگزاری جشنواره مورد توجه رسانهها قرار گرفت و در همهجای سالن میشد آنها را دید. همین حضور و تحرک خبرنگارهای جوان، گرما و رونق خاصی به جشنواره داده بود. علاوه بر رسانههای مکتوب و سایتها، شبکهی چهار هم برنامهی شبانهی زندهای به جشنوارهی فیلم کوتاه اختصاص داد و بخش قابلتوجهی از برنامهی هفت جمعه چهاردهم مهر هم به این جشنواره پرداخت. همین توجه رسانهها، در کنار پخش چند فیلم جالب باعث شد پردیس ملت در روزهای پنجشنبه و جمعه رونق بگیرد. ضمن اینکه چهرههای سرشناس سینما هم برای دیدن آثار و ملاقات با استعدادهای آینده و کشف آنها پی در پی به پردیس ملت، سر میزدند و گاهی هم حرفهای داغی میزدند که خبرنگاران حاضر، روی هوا میقاپیدند. مثلاً علیرضا زریندست فیلمبردار باتجربهی سینمای ایران در جواب پرسشی دربارهی ناداوری هیأت داوران (که در این جشنواره هم خیلیها دربارهاش حرف میزدند و انگار به یک سنت جشنوارهای تبدیل شده) معتقد بود کار خوب دیده میشود ولو اینکه مورد پسند داورها نباشد. مرتضی شعبانی مستندساز قدیمی هم از اینکه اثری تجربی در جشنواره ندیده، ابراز تعجب کرد و چند فیلمساز دیگر هم گفتند که فیلمها معمولی و کسلکنندهاند و خبری از جسارت و ریسک کارگردانها نیست، در حالی که فیلم کوتاه اصلاً عرصهی ریسک و شکستن ساختارهای معمول است. تهماسب صلحجو نیز با انتقاد از نبود حرف و ایده در بعضی کارها، نشان داد تقدیر از او نتوانسته مانع نقادیاش بشود و او همچنان صریح و بیتعارف نظرش را بیان میکند!
مراسم اختتامیه یکشنبه شانزدهم مهر در تالار وحدت تهران برگزار شد. در این مراسم مسئولان فرهنگی کشور مثل محمد حسینی، وزیر ارشاد و جواد شمقدری، رییس سازمان سینمایی حاضر بودند که اتفاقاً هر دو هم پشت تریبون رفتند و دربارهی این دورهی جشنواره صحبت کردند. حسینی در سخنانش با اشاره به حضور بیش از 2000 فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره، آن را گام مهم و محکمی برای آیندهی سینمای ایران دانست که البته ظاهراً منظورش آثار ارسالشده به دبیرخانه بود. او از پیشکسوتان خواست که دست جوانان را بگیرند و فوت کوزهگری را به آنان بیاموزند. شمقدری هم با طرح دو ایده پشت تریبون رفت؛ یکی گسترش فعالیت دفاتر سینمای جوان در هشت منطقهی سینمایی مورد نظر سازمان سینمایی که بتوانند از آثار کوتاه حمایت کنند و یکی هم برگزاری زودتر جشنوارهی سیام فیلم کوتاه و جابهجایی آن و آوردنش به بهار یا تابستان تا تداخلی با جشنوارهی فیلم کودک نداشته باشد. استدلال شمقدری این بود که جشنوارهی فیلم کودک با روز جهانی کودک ارتباط مستقیم دارد و نمیتوان تاریخ برگزاریاش را تغییر داد، پس جشنوارهی فیلم کوتاه است که باید در زمان مناسبتری برگزار شود تا دوستداران سینما هیچیک از این دو رویداد مهم سینمایی را از دست ندهند. البته این نظر با مخالفتهایی روبهرو شد و علاقهمندان فیلم کوتاه ظاهراً هیچ ارتباطی بین این جشنواره و جشنوارهی اصفهان نمیبینند. این دوره لااقل این خوبی را داشت که خبری از موسیقی طولانی و برنامههای جنبی وقتگیر نبود. برای برندگان مبلغ پنج میلیون تومان جایزهی نقدی در نظر گرفته شده بود و دبیر جشنواره گفت که برای فیلمهای اول، همکاری و مساعدت ساخت اثر بعدی تضمین شده است. در پایان این مراسم هجده تندیس بخش داخلی و شش تندیس بخش خارجی به برگزیدگان اهدا شد.
برگزیدگان بخش بینالملل
چهاردیواری سارایوو (ندیم کوک/ ترکیه )، وقت نهایی (روآ نظر/ اردن)، مبهم (سلیمان دمیرل/ ترکیه)، ما نفت خواهیم شد (میهای گرکو/ رومانی)، رشید (حسام اسلامی و حسین افشار/ ایران). بذله اودیسه (الکس لورا/ آمریکا)، خانه (احمد صالح/ اردن) و خط قرمز (مونا عبداله شاهی/ ایران)
برگزیدگان بخش مسابقه آسیا و جهان اسلام
روزی روزگاری در رفح (محسن اردستانی رستمی/ ایران)، چمدان (دنیس تانویچ بوسنیوهرزگوین)، داستان بندر (یوایچی ایتو/ ژاپن) و دخیل (محمدعلی هاشمپور/ ایران).
برگزیدگان بخش ملی
چشمانداز سرزمین زیبای ما: شیرواندره (بهزاد مولود/ اردبیل)
پرتو ایمان: تووکل (داود محمدی/ ساری)
چراغ راه: سکو سلمان خورشیدی و امیر محمدزاده/ تهران)
بهترین فیلم استعداد جوان با موضوع داستانی: قرمز (حسین کشاورزی/ بوشهر) و پرتره (بهنام عابدی/ تهران)
تصویربرداری: محمد فکوری (باد چیزی خواهد گفت/ ارومیه)
تدوین: امید توتونچی برای باران/ تهران)
صدا: وحید مقدسی (کمی آنسوتر/ تهران)
فیلمنامه: سعید روستایی (شنبه/ تهران)
تحقیق و پژوهش فیلم مستند: محمدعلی یزدانپرست (گوچو/ کاشان)
مجری طرح یا تهیهکننده: انجمن سینمای جوانان ایران (11=1+ 1)
بهترین فیلم تجربی: سی فور (بهروز باقری/ تهران)
بهترین فیلم پویانمایی: روزنه (امیر مهران/ تهران)
بهترین مستند: شاهرخ (وحید زارعزاده/ تهران)
بهترین فیلم داستانی: باد چیزی خواهد گفت (علی مردمی/ ارومیه
بهترین جانبخشی در آثار پویانمایی: خط قرمز (حسین ملایمی/ تهران)
بهترین فیلم از نگاه تماشاگران: فرار (مهدی باقریآزاد/ تهران)