خبرهایی دربارهی ویشکا آسایش، علیرضا خمسه، طناز طباطبایی، مسعود کرامتی، محمدرضا فروتن، فرشاد محمدی و منوچهر هادی
ایستگاه آبان
شاهین شجریکهن
ویشکا آسایش
پس از دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنوارهی فجر بیستونهم، طبیعی بود که با پیشنهادهای زیادی مواجه شود و بازیگری را بیش از پیش جدی بگیرد. با انتخابهایش هم نشان داد که وسواس زیادی در انتخاب نقش دارد. به همین دلیل حضورش در نیکان و بچهغول برای برخی عجیب بود. نخستین تجربهی رئال و انیمیشن در سینمای ایران، چیزی نبود که به نظر برسد هر بازیگری خطر حضور در آن را بپذیرد: «برایم تجربهی عجیبی بود. وقتی فیلمنامه را خواندم به نظرم داستان زیبایی آمد و به خودم گفتم اگر این داستان درست ساخته شود، فیلم خیلی خوبی خواهد شد. بهویژه که فیلمی در سینمای کودک است اما همان زمان هم از کارگردان میپرسیدم واقعا این فیلم را چهطور میخواهی بسازی؟ ولی تا الان همه چیز خوب پیش رفته است.» آسایش در عرصه های دیگری هم فعال است و نمایش مترسک (حسن معجونی) تا نیمهی مرداد با طراحی صحنهی او در تماشاخانهی ایرانشهر اجرا میشد. از دهم شهریور هم نمایشگاهی از مجسمههای او در گالری اعتماد برگزار شد: «دو سال است که منتظر و مشتاق این اتفاق هستم. بالاخره زمانش رسید.» قرار بود برف روی کاجها (پیمان معادی) با بازی او اوایل پاییز اکران شود که به زمان نامعلومی موکول شده است.
علیرضا خمسه
امسال را با بازی در فیلم عملیات مهدکودک و نیکان و بچهغول آغاز کرد: «بازیام در نیکان و بچه غول به پایان رسیده ولی سایر بازیگران هنوز مشغول کارند.» هر دوفیلم به سینمای کودک تعلق دارند و شنیده میشود که بر اساس یک قرارداد طولانیمدت، در فیلمهای دیگری از این نوع هم بازی خواهد کرد. او در عملیات مهدکودک همبازی اکبر عبدیست. زمانی بازی این دو کمدین سینمای ایران در یک فیلم اتفاق مهمی بود، اما این روزها سینمای ایران ستارههای جدیدی کشف کرده و همبازی شدن دو کمدین مهم و پرطرفدار دهههای گذشته کمتر مورد توجه قرار میگیرد. با این حال هنوز هم دیدن نام این دو بازیگر باتجربه و محبوب در کنار هم، انتظارها را از هر فیلمی بالا میبرد. خمسه در آخرین روزهای فیلمبرداری از تهران تا بهشت هم به گروه بازیگران فیلم اضافه شد و نقش متفاوتی را با گریمی سنگین بازی کرد: «نقش خاصیست. نمیدانم نتیجهاش چه خواهد شد. ولی خودم آن را خیلی دوست دارم.» او به زودی بازی در یک سریال را برای شبکهی تهران آغاز خواهد کرد: «صحبتهای اولیه انجام شده و تقریبا در مرحلهی بستن قرارداد هستیم.»
طناز طباطبایی
بهار امسال در هیس، دخترها فریاد نمیزنند (پوران درخشنده) نقش اصلی را بازی کرد و این روزها مشغول منتظر آغاز اجرای نمایش باغبان مرگ (آروند دشتآرای) است. طباطبایی سال گذشته به همراه هانیه توسلی، رؤیا تیموریان، رضا یزدانی و تعدادی از بازیگران تئاتر و سینما در نمایش کمی بالاتر (دشتآرای) بازی کرد. آن نمایش با واکنشهای متفاوت و استقبال خوبی مواجه شد. ظاهراً نمایش جدید تفاوتهای بارزی با کمی بالاتر دارد: «متن این نمایش را هم مثل کمی بالاتر محمد چرمشیر نوشته اما کلاً دو شخصیت اصلی دارد که من و فرهاد مهندسپور آنها را بازی میکنیم.» طباطبایی پس از بازی در نمایش درس (داریوش مهرجویی) در تئاتر پرکار شد: «قرار است پس از باغبان مرگ در نمایش دیگری به کارگردانی دشتآرای بازی کنم که کار پربازیگری خواهد بود.» او به گروه جدید سریال قلب یخی در شبکهی خانگی پیوسته است؛ مجموعهای که با تغییر کارگردان و نویسندهاش تنها نامی از سری قبلی قلب یخی با خود دارد: «فیلمنامهای که به ما داده شده، سی قسمت است که در پانزده سری دوقسمتی به بازار خواهد آمد و پخش آن تا پیش از جشنوارهی فجر به پایان خواهد رسید ولی احتمالا نویسندگان داستان را طوری مینویسند که امکان ادامه پیدا کردن هم داشته باشد.» در فهرست فیلمهای توقیفی یا به نمایش درنیامده، دو فیلم با بازی طباطبایی هم دیده میشود: «فیلمی در نوبت اکران ندارم. پریناز و گزارش یک جشن را بازی کردم که نمیدانم وضعیت نمایششان به چه شکل خواهد بود.»
مسعود کرامتی
بازیاش در ضدگلوله بار دیگر نگاهها را متوجه او کرد. بازیگر و کارگردان با تجربهای که هرگاه به کاری دعوت شده، نتیجهاش راضیکننده بوده است. کم نبودند منتقدانی که پس از نمایش فیلم در جشنواره، مسعود کرامتی را گزینهی اصلی برای دریافت جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد میدانستند. شاید اگر حضور غافلگیرکنندهی اکبر عبدی در خوابم میآد نبود، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد به کرامتی میسید. او نقش پرویز را تجربهای دلچسب میداند: «این آدم را میشناختم. کسانی که معمولاً بدبرخورد و خشن و عصبی به نظر میسند اما وقتی به آنها نزدیک میشوی، میبینی از زخمخورده و ترحم برانگیزاند. تعریف من از پرویز این بود.» کرامتی نقطهی قوت ضدگلوله را فیلمنامهاش میداند: «در این وانفسا، وقتی فیلمنامهای دیالوگهای خوبی دارد و کارگردان هم تکلیفش با ان و بازیگران روشن است، اتفاق کمی نیست.» نمیتوان با مسعود کرامتی حرف زد و از سینمای کودک چیزی نپرسید: «الان بیش از یک دهه است که سینمای کودک اوضاع مفلوک و رنجوری دارد. معمولاً هم جز در زمان برگزاری جشنوارهی کودک، بحثی از این سینما نیست. البته نشستهایی با عنوان آسیبشناسی سینمای کودک برگزار میشود اما اصلاً قرار نیست این بحثها به نتیجه برسد. کلاً خیلی چیزها قرار نیست به نتیجه برسد. این دیگر بخشی از شیوهی زندگی ما شده است. ناگهان قیمت دلار بالا میرود، کلی بحث به راه میافتد اما تغییری در نهایت به وجود نمیآید. اوضاع سینمای کودک دقیقاً شبیه همین اتفاق است.» کرامتی چندی پیش مشغول کارگردانی یک سریال شد که آن هم به سرانجام نرسید: «با تهیهکننده اختلاف پیدا کردم. الان آن پروژه جور دیگری ادامه مییابد و من دیگر حضوری در آن ندارم.»
ترانه علیدوستی
شش ماه پس از نمایش موفق پذیرایی ساده در جشنوارهی فجر، در بخش مسابقهی جشنوارهی اوسیان سینهفن در دهلی نو شرکت کرد. علیدوستی به همراه مانی حقیقی به این جشنواره رفت و هر دو دست پر برگشتند. او جایزهی بهترین بازیگر زن را گرفت و حقیقی هم جایزه بازیگری مرد را از آن خود کرد. قرار است فیلم در فصل پاییز اکران شود. پذیرایی ساده در کارنامهی علیدوستی از این نظر فیلم مهمیست که بار دیگر او را به عنوان بازیگری گزیدهکار مطرح کرد. او امسال را با بازی در آسمان زرد کمعمق (بهرام توکلی) آغاز کرد که ابتدا نامش احتمال معکوس بود. در مقطعی خبرهایی از پیوستن علیدوستی به پروژهی لاله هم به گوش رسید. پروژهای جنجالی که یکی از معیارهای انتخاب بازیگرانش، تسلط آنها به زبان انگلیسیست. گفته میشود که اگر بهنام بهزادی فیلم سینمایی تازهاش را کلید بزند علیدوستی یکی از بازیگران اصلیاش خواهد بود. او اکنون مشغول بازی در فیلم تازهی روحالله حجازی زندگی مشترک آقا و خانم محمودی است و نقش مقابل پیمان قاسمخانی را بر عهده دارد که در نوع خودش میتواند تجربهی جالبی باشد.
محمدرضا فروتن
ظاهراً ترجیح میدهد همچنان خود را از حاشیهها دور نگه دارد، با رسانهها ارتباط محترمانه اما دورادوری داشته باشد و بازی در هر فیلمی را هم نپذیرد. زمستان سال گذشته در هیچکجا، هیچکس (ابراهیم شیبانی) بازی کرد و پس از آن به مدت شش ماه در هیچ کاری بازی نکرد: «هیچکجا، هیچکس هم داستان خوبی دارد و هم گروه بسیار خوبی در پشت صحنه حضور داشتند. حضور افرادی مثل حسین جعفریان و محمدرضا مویینی مرا دلگرم کرد و یکی از دلایلم برای پذیرش نقش بود. خود شیبانی هم از آنچه تصور میکردم بسیار جدیتر بود و وسواس عجیبی روی کار داشت.» او تن دادن به بازی در هر فیلمی را نتیجهی احساس ناامنی میداند: «یک نوع حس عدم امنیت سراغ برخی بازیگران آمده و باعث شده در جاهایی ظاهر شوند که جای آنها نیست. من ترجیح میدهم چنین کاری نکنم. به هرحال اینجوری هم میشود زندگی کرد!» از زمان بازی در شب یلدا بسیاری منتظر ورود فروتن به عرصهی خوانندگی بودند. از گوشهوکنار هم شنیده میشد که موسیقی و خوانندگی برای فروتن اهمیت بسیاری دارد. اما او این بار هم با آرامش کارش را پیش برد و در نهایت امسال خبرهایی از آلبوم موسیقی او به گوش رسید: «ترانهها را افشین یداللهی سروده و بابک زرین هم روی ملودیهای قطعات کار میکند. معلوم نیست کی آماده شود و خودم هم دلیلی برای عجله نمیبینم.» شاید همین علاقهی او به موسیقی باعث شد در بیخداحافظی... نقش یکی از دوستان صمیمی رضا صادقی را بازی کند: «همیشه صدای گرم رضا صادقی را دوست داشتهام. ابتدا فکر میکردم بیخداحافظی یک مستند داستانی دربارهی زندگی واقعی رضا صادقیست اما همین فیلم را هم خیلی دوست دارم.» قرار است فروتن بهزودی برای بازی در دلتنگیهای عاشقانه (رضا اعظمیان) جلوی دوربین برود: «قرارداد بستهایم و فیلمبرداری بهزودی آغاز خواهد شد. در این فیلم نگاه متفاوتی به جنگ وجود دارد و به همین دلیل از پیشنهاد بازی در آن استقبال کردم.» فیلم پیمان (مجید فهیمخواه) با بازی او بهزودی اکران خواهد شد که فروتن نقش اصلی آن را بر عهده دارد و مثل سریال از یاد رفته (فریدون حسنپور) همبازی سپیده خداوردی است.
فرشاد محمدی
فیلمبرداری برلین 7- (رامتین لوافیپور) را به پایان رساند که پس از آل (بهرام بهرامیان) دومین تجربهی محمدی در فیلمبرداری پروژهای خارج از کشور بود: «کار خیلی خوبی بود. میتوانم آن را جزو تجربههای ویژهام بخوانم. یکسوم گروه ایرانی بودند و بقیه از ملیتهای مختلف که هر کدام به شیوهی خودشان کار میکردند اما با دیگران هماهنگ بودند. نظم آلمانیها هم در کار برایم جالب بود.» اخیراً فیلم مردی که گیلاسهایش را خورد (پیمان حقانی) با تصویربرداری او وارد شبکهی نمایش خانگی شده است: «به نظرم فیلم خوبیست و برای من هم تجربهی خاصی بود. برای اولین بار ترکیبی از نگاتیو و دیجیتال را کار کردم. البته شاید پنج درصد از کار نگاتیو باشد اما فیلمبرداری سیاهوسفید به شیوهی دیجیتال برایم تجربهی تازهای بود.» او فیلمبردار بانویی از ماه (الهام قرهخانی، مهرتاش مهدوی) هم بود. پروژهای به تهیهکنندگی حمید و مجید آقاگلیان که ظاهراً بهدلیل مشکلات مالی متوقف شده است. محمدی ترجیح میدهد دربارهی این فیلم حرفی نزد. او فیلمهای فرزندخوانده (وحید نیکخواهآزاد) و یک سطر واقعیت (علی وزیریان) را در نوبت نمایش دارد و در فهرست فیلمهای به نمایش درنیامده هم گزارش یک جشن و کوچهملی را فیلمبرداری کرده که اولی توقیف شده و اکران دومی هم فعلاً معلوم نیست.
منوچهر هادی
سریال خداحافظ بچه در بین مجموعههای مناسبتی ماه رمضان، توانست نگاههای بیشتری را به خود جلب کند. پیش از ماه رمضان هم در خبرها آمده بود که فیلمی از منوچهر هادی با نام دنیای پرامید برای دریافت پروانهی نمایش ارائه شده است. کسی دقیقاً نمیدانست هادی این فیلم را کی ساخته: «این یک تلهفیلم بود به نام گوهر. نمیدانم آقایان کی نام فیلم را به دنیای پرامید تغییر دادند و آن را به فیلم سینمایی تبدیل کردند. به هر حال من این فیلم را برای تلویزیون و با معیارهای این رسانه ساختهام.» در جشنوارهی سیام، فیلم یکی میخواد باهات حرف بزنه مورد توجه منتقدان قرار گرفت و باعث شد بسیاری منتظر فیلمهای بعدی این کارگردان باشند. در روزهایی که برای اکران پاییز هر بار فیلمهای متفاوتی اعلام میشد، چند بار هم نام یکی میخواد... به گوش رسید و در نهایت از چهارم آبان به روی پرده رفت. فیلمی که یکتا ناصر برای بازی در آن سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را گرفت. هادی این روزها مشغول فراهم کردن شرایط برای ساخت فیلم سومش است که موفقیتش میتواند او را در گروه کمشمار کارگردانانی قراردهد که کارنامهاش بدون نوسان روند رو به رشدی داشته است.