نورا افرون (2012-1941)
Nora Ephron
بیشتر به خاطر کمدیهای عاشقانه شهرت داشت و سه بار نامزد اسکار نویسندگی (فیلمنامهی اریژینال) برای سیلکوود، وقتی هری با سالی آشنا شد و بیخواب در سیاتل شده بود و برای دومی جایزهی بفتا را گرفت و گاهی با خواهرش دلیا افرون در نگارش فیلمنامه همکاری میکرد. در 19 مه 1941 در نیویورک به دنیا آمد. بزرگترین از چهار دختر خانوادهاش بود و در بورلی هیلز بزرگ شد. والدینش هنری (1992-1911) و فوبه افرون (1971-1914) متولد نیویورک و هر دو فیلمنامهنویسهای سرشناسی بودند. خواهرانش دلیا و امی حرفهی والدینشان را انتخاب کردند و دیگری هالی افرون، روزنامهنگار، منتقد کتاب و نویسندهی داستانهای جنایی است. افرون در 1962 از کالج ولزلی فارغالتحصیل شد و مدت کوتاهی به عنوان کارورز در دوران کندی در کاخ سفید کار کرد. در نشریهی «نیویورک پست» به عنوان خبرنگار استخدام شد و پنج سال در آنجا به کارش ادامه داد و نویسندهی موفقی شد و ستونی را دربارهی مسائل زنان به او واگذار کردند. در میانهی دههی 1970 با کارل برنستین خبرنگاری که در ماجرای واترگیت به شهرت رسید ازدواج کرد. به درخواست همسرش در بازنویسی فیلمنامهی همهی مردان رییسجمهور نوشتهی ویلیام گلدبرگ کمک کرد. گرچه در پایان این فیلمنامه مورد استفاده قرار نگرفت، اما موجب شد پیشنهاد نگارش فیلمنامهی فیلمی تلویزیونی به او داده شود. سال 1976 در حالی که پسر خردسالی داشت و باردار هم بود به رابطهی همسر با دوست مشترکشان پی برد و از او جدا شد. این ماجرا الهامبخش او در نگارش داستان «دلسوخته» در 1983 بود که سه سال بعد با بازیگری رابرت دنیرو و مریل استریپ به فیلم برگردانده شد. افرون کارگردانی را با این زندگی من است (1992) بر اساس فیلمنامهای که با خواهرش دلیا نوشته بود آغاز کرد. بعد بیخواب در سیاتل (1993) را با بازی تام هنکس و مگ رایان در بارهی دو دلدادهای ساخت که بیشتر زمان فیلم را دور از یکدیگر بودند. این اثر الهامگرفته از ماجرای بهیادماندنی (1957، لئو مککاری) با بازی کری گرانت و دبورا کار است. افرون چندان پرکار نبود و در دههی اخیر فقط سه فیلم ساخت. آخرین اثرش جولی و جولیا (2009) با بازی مریل استریپ است. در سال 2006 تشخیص داده شد که به سرطان خون مبتلاست، اما مرگ او به دلیل ذاتالریه در 26 ژوئن 2012 رخ داد. نورا افرون در آخرین کتابش «من هیچ چیز را به یاد نمیآورم» شواهدی دال بر بیماریاش، همچنین واکنشهای زیادی نسبت به مرگ را بازتاب داده است. بسیاری از شخصیتهای سینمایی نظیر مریل استریپ، مگ رایان، تام هنکس و ران هاوارد، او را شخصیتی درخشان، گرم و شوخطبع توصیف کرده بودند.
فیلمها: این زندگی من است (1992)، بیخواب در سیاتل، آجیل مخلوط (1994)، مایکل (1996)، نامه داری (1998)، عددهای خوششانسی (2000)، افسونشده (2005)، جولی و جولیا (2009).
آن راترفورد (2012-1920)
Ann Rutherford
ترز آن راترفورد در دوم نوامبر 1920 در ونکوور کانادا به دنیا آمد. پدرش جان راترفورد آوازخوان سابق اپرای متروپولیتن و مادرش لیلیان منسفیلد بازیگر سینما در دوران صامت بود. مدت کوتاهی پس از تولدش، خانوادهی او به کالیفرنیا نقل مکان کردند. در 1925 وقتی که فقط پنج سال داشت برای اولین بار روی صحنه رفت و نُه سال بعد، پیش از بازی در نخستین کار سینماییاش بانوی بارانداز (1935) در نمایشنامهها و برنامههای رادیویی پرشماری بازی کرد. استعداد آشکارش باعث شد کمپانی مترو گلدوین مِیر پس از بازی در چند فیلم، بهویژه دو فیلمی که در برابر بازیگران افسانهای وسترن جان وین و جین آتری در نقش اول زن (در هفده سالگی) بازی کرد، با او قرارداد ببندد و با بازی در نقش پولی بندیکت دختر محبوب اندی هاردی (میکی رونی) در سری فیلمهای اندی هاردی... به شهرت رسید و در آستانهی ستاره شدن قرار گرفت. اولین فیلم آن راترفورد در نقش پولی در سال 1938 شما فقط یک بار جوان هستید بود و سه فیلم دیگر هاردی - در غرب با خانوادهی هاردی، عشق اندی هاردی را مییابد و فرزندان قاضی هاردی - همه در همان سال تولید شد. او در این میان فرصتی هم برای بازی در فیلمهای دیگر پیدا کرد. یکی از آنها که امروز هم محبوبیت دارد سرود کریسمس (1935) است. سال بعد بازیگر نقش آنی هاکس در از قلب انسانها (1939) شد. او در این سال افزون بر سه فیلم دیگر از سری اندی هاردی، در محبوبترین فیلم تاریخ سینما بربادرفته (1939) ایفاگر نقش کارین اوهارا، خواهر کوچک اسکارلت، بود و شمار زیادی از طرفداران سری اندی هاردی در آن دوران فقط برای تماشای او به دیدن بربادرفته رفتند.
سال 1944 در آخرین قسمت از مجموعهی اندی هاردی با عنوان زندگی دوگانهی اندی هاردی ظاهر شد. سپس مترو را ترک کرد و به طور آزاد به کارش ادامه داد. سال بعد در سرزمین شاد (1943) بازی کرد، ولی چند سالی طول کشید تا در دو فیلم پرفروش شرکت کند: در زندگی اسرارآمیز والتر میتی (1947) که یک کمدی کلاسیک بود در برابر دنی کی و در ماجراهای دون ژوان (1948) با ارول فلین ظاهر شد. او در 1951 بازیگری سینما را رها کرد و بازیگر تلویزیون شد که از مهمترین آثارش سریال پری میسن بود که در پنج قسمت آن (1964-1959) بازی کرد. در 1972 بار دیگر در فیلم آنها فقط اربابان خود را میکشند با جیمز گارنر ظاهر شد و پس از بازی در وُنتُنتُن، سگی که هالیوود را نجات داد (1976) با جمعی از بازیگران قدیمی، خود را بازنشسته کرد. سالها بعد برای ایفای نقش دوران سالمندی رُز (کیت وینسلت) به او پیشنهاد بازی در تایتانیک (1997) داده شد که نپذیرفت. او آرام و سعادتمندانه در بورلی هیلز کالیفرنیا زندگی کرد و در 20 ژوئن 2012 به علت نارسایی قلبی درگذشت.
از فیلمهای دیگر: ناویان جنگاور، ولگرد آوازخوان (1935)، مسیر اوریگون، دههی بیقانون نود، بیا به اطراف کوه، دروگر، مسیر دورافتاده، در دریا (1936)، شیطان میراند، کابوی شمارهی یک جامعه، عروس سرخپوش (1937)، مدرسهی نمایش (1938)، چهار دختر سفیدپوش، (1939)، شبح به خانه بازمیگردد، غرور و تعصب، وایومینگ (1940)، سوت زدن در تاریکی، سرزمینهای بد داکوتا (1941)، همسران نوازندگان، سوت زدن در دیکس (1942)، سوت زدن در بروکلین (1943)، اسرار برمودا (1944)، شجاعت در ساعت دو (1945)، راز مدونا، قتل در تالار موسیقی (1947) و...