کشتن از روی ویلچر/ Kills on wheelsاز دیگر فیلمهای دیدنی این دوره از جشنواره فیلم لندن بود؛ فیلمی از کشور مجارستان به کارگردانی آتیلا تیل. دو تن از شخصیتهای اصلی داستان روی صندلی چرخدار هستند و سومی از بیماری اماس رنج میبرد. با این وجود، این سه شخصیت بسیار دوستداشتنی و سمپاتیک هستند. آنها نقاشان ماهری هم هستند و از این رو، بخشی از داستانشان را با بهرهگیری از کمیک استریپ تعریف میکنند. به عنوان بیننده کاملاً درگیر داستان شدم و گاه از خشونت و بیرحمی که به افراد معلول میشود و عدم حساسیت افراد نسبت به آنان متعجب میشدم. این فیلم واقعاً شما را وادار به تجدید نظر در تصورهایتان نسبت به معلولان میکند.
یکهو/All of a sudden به کارگردانی آسلی اوزگه، اولین فیلم بلند این فیلمُساز به زبان آلمانی است. درامی با فیلمنامهای قوی که زندگی جوانی کارمند - که به طور مرموزی درگیر یک داستان جنایی میشود - را روایت میکند. وقتی قهرمان فیلم از خواب بیدار میشود و جسد زنی را در آپارتمانش پیدا میکند، زندگیاش زیر و رو میشود و رفتار بقیه نسبت به او و قضاوتها در رفتارهای همگی به زیبایی و سادگی نشان داده میشود. اگر فیلمهای هیجانانگیز را میپسندید این یکی از بهترینهاست که یک بازی درخشان از سباستیان هولک را هم در خود دارد.
دو فیلم از سینمای مصر در این دوره حضور داشتند که اولی فیلمی با عنوان در آخرین روزهای شهر به کارگردانی تامر السعید بود. در این فیلم، فیلمساز جوانی را میبینیم که امیدوار است فیلم ناتمامش را تمام کند. در این میان، او باید خانهی جدیدی برای خود پیدا کند و از دوستی جدا شود که قصد مهاجرت دارد. این فیلم اثری کاملاً شخصی است که سیاحتی پیرامون معنا و جایگاه وطن، مهاجرت - چه اجباری و چه دلخواه - و تغییرهای سیاسی مصر در سالهای اخیر به شمار میرود. مونتاژ و فیلمبرداری عالی فیلم زندگی سخت و پرتلاطم و در عین حال دوستداشتنیای را از شهر قاهره نشان میدهد. تصاویر شهری در صبحهای خیلی زود و توجه به جزییات از دیگر نکتههای مثبت فیلم به شمار میروند.
کاملا ابوزکری با فیلم جدیدش با عنوان یک روز برای زنان به جشنواره آمده بود. فیلمی بسیار جذاب از زندگی در یک محلهی سنتی در قاهره. یک استخر عمومی در محله باز میشود و روز یکشنبه فقط ویژه زنان است. ابوزکری بهزیبایی روابط اجتماعی حاکم در این محله را به تصویر درآورده است. سه زن محور اصلی داستان هستند. یکی که بیشترین ذوقش پوشیدن مایو است، دیگری به دنبال عشق نافرجام گذشته است و سومی هم در سوگ فرزند و همسر ازدسترفتهاش در افسردگی بهسر میبرد. عکسالعملهای بعضی از مردان محله در رابطه با بودن استخر برای زنان در یک روز مشخص جالب توجه است. یک روز برای زنان فیلمی جذاب و سرگرمکننده و در مواردی بحثانگیز است.
امسال برای اولین بار فیلمی از عربستان را در برنامه دیدم که برایم جالب بود آن را ببینم، دستکم به این خاطر که خیلیها هنوز چیزی درباره عربستان و سینما نشنیدهاند و از معدود فیلمهایی که در سالهای اخیر در این کشور ساخته شدهاند هم بیخبرند. Barakah Meets Barakah اولین فیلم سینمایی محمود صباغ است که آن را نوشته، کارگردانی و تولید کرده است. فیلم نگاهی به روابط زنها و مردها در یک شهر کوچک دارد. یک کارمند سادهی شهرداری بنا بر اتفاقهایی با یک زن جوان که وبلاگر بسیار محبوبی است آشنا میشود و هر دو به هم علاقهمند میشوند. فیلم به مسائل سنتی میپردازد که این زن و مرد را با مشکلهای زیادی برای دیدار و معاشرت با یکدیگر روبهرو میکند. این فیلم میتواند پیشفرضهای ما را کمی بههم بزند و ما را به نتیجههای تازهای برساند.
هادی/ Hedi فیلم جدیدی از تونس به کارگردانی محمدبن اطیا بود که پیش از این، جایزه بهترین فیلم اول و خرش نقرهای بهترین بازیگر مرد برلین را برای سازندگانش به ارمغان آورده بود. این فیلم داستان جوانی است که فروشندهی اتومبیل است. مادرش برای او دختری را که دوست دارد خواستگاری میکند و دست به کار تدارک ازدواج میشود. هادی برای مأموریت به شهر ساحلی میرود و در یکی از هتلهای آنجا با یکی از زنانی که در بخش تفریحات هتل کار میکند آشنا میشود و برای اولین بار وارد یک رابطه میشود و در لحظهی آخر از تصمیمش به ازدواج منصرف میَشود. فیلم بهخوبی روابط کنترلشدهی سنتی در خانوادهها را نشان میدهد و طغیان درونی قهرمان فیلم را به تصویر میکشد؛ و در لحظههایی موفق میشود احساس خفقانی را به تصویر بکشد که سنت به زندگی جوانان این کشور تحمیل کرده است.
زمین بازی اولین فیلم بارتوش کوالسکی لهستانی است که داستان سه دوست دبستانی، دو پسر و یک دختر ده و یازده ساله را با تمام نگرانیها و چالشهای آن دوران بازگو میکند. در ادامهی داستان رفتار دو پسر کوچک سختتر شده و خشونت نهفتهی درونشان آنها را وادار به کارهای خشن و دستآخر قتل یک بچهی کوچکتر میکند. بازی این دو پسر در چنین نقشهای خشنی فوقالعاده است. اگر از خشونت خوشتان میآید این فیلم آن را بهزیبایی نشان میدهد!
جانورشناسی/ Zoologyبه کارگردانی ایوان توردونسکی از روسیه نیز داستان جالبی از زندگی یک زن میانسال است که در باغوحش کار میکند و به قراری واقعاً دُم درمیآورد! این نوع نمادگرایی در فیلم بسیار جالب نشان داده شده و زندگی فردی و تنهایی و روزمرگی او را بسیار ساده نشان میدهد. در واقع کارگردان زندگی فردی بعد از فروپاشی روسیه را بهخوبی نشان میدهد. جانورشناسی فیلمی کاملاً قابل تأمل است.
امسال دو فیلم از ایران در این جشنواره به نمایش درآمدند. اولی در بخش «گفتمان» و دومی در بخش مسابقهی مستند. فروشندهی اصغر فرهادی داستان یک زوج جوان و اتفاقهایی را روایت میکند که بعد از اسبابکشی اجباری برایشان روی میدهد و تأثیر این «اتفاق» در زندگیشان را بهخوبی نشان میدهد. فرهادی مثل همیشه به مسائل اجتماعی که تأثیر مستقیم بر افراد جامعه دارد و عکسالعملهای آنان میپردازد. این فیلم هم مانند سایر آثار فرهادی، بیننده را به درون دنیای خود میکشد و سعی دارد احساس متفاوتی را درون آنها ایجاد کند. از این رو، هر تماشاگری بهراحتی با فیلم همراه میشود، و بسته به حالوروز و جنسیتش ممکن است خود را جای یکی از شخصیتها بگذارد. فروشنده فیلمی بسیار قوی و جذاب است با بازیهای عالی هر دو شخصیت اصلیاش.
مستندساز قدیمی ایرانی مهرداد اسکویی نیز با فیلم رؤیاهای دم صبح در این دوره حضور داشت. فیلمی پرقدرت و دردناک در رابطه با دختران زیر هجده سالی که مجرم هستند و در مرکزی نگهداری میشوند. اسکویی طوری با این نوجوانان رابطه برقرار کرده است که آنها او را عمو صدا میکنند و تلخترین تجربههای خود را مقابل دوربین او بازگو میکنند. این دخترها به قدری طبیعی جلوی دوربین حاضر میشوند که بیننده فراموش میکند با یک فیلم مستند روبهرو است. تجربهی بالای اسکویی او را در کنترل کامل اوضاع قرار داده و فیلم بسیار تکاندهنده از کار درآمده است. این فیلم موفق به دریافت جایزهی اول جشنواره در بخش مستند شد.
آخرین فیلمی که در این جشنواره دیدم و برایم جذاب هم بود عزیز آمریکایی به کارگردانی آندرئا آرنولد بود؛ فیلمی پرشور و واقعاً پرجنبوجوش. این درام جادهای برای من پایانبخش جشنواره شد تا شاید سالی دیگر و جشنوارهای دیگر.