معرفی کتاب «تفکر در فیلم؛ فلسفه در سینما»

 

کتاب «تفکر در فیلم؛ فلسفه در سینما» نوشته ریچارد کِرنی و مورای لیتلجان، یکی از آثار برجسته در حوزه‌ فلسفه فیلم است که در سال 2023 میلادی منتشر شد و تلاش می‌کند با ارائه‌ رویکردی بین‌رشته‌ای، پیوند عمیق میان فلسفه و سینما را مورد بررسی قرار دهد. این کتاب مجموعه‌ای از مقالات پژوهشی و تحلیل‌های جامع را گردآورده است که به شیوه‌ای منظم به بررسی نقش فیلم به عنوان ابزاری برای بیان مفاهیم فلسفی می‌پردازد. با استفاده از منابع مختلف و با تمرکز بر آثار سینمایی و رویکردهای فلسفی متنوع، نویسندگان نشان می‌دهند که سینما نه تنها بستری برای سرگرمی و داستان‌سرایی است، بلکه می‌تواند به عنوان بستری برای تفکر فلسفی عمیق و پیچیده نیز عمل کند. این کتاب در سه بخش اصلی: «فیلسوفان کلاسیک درباره سینما»، «تفکر روی فیلم‌ها» و «تفکر با فیلم‌ها» به ارائه‌ چشم‌اندازهایی نوین در رابطه با نحوه‌ اندیشیدن و درک فیلم‌ها می‌پردازد.

 

بخش اول: فیلسوفان کلاسیک درباره سینما

این بخش به بررسی دیدگاه‌های فیلسوفان برجسته‌ای چون استنلی کاول، ژیل دلوز، موریس مرلو-پونتی و مارتین هایدگر درباره سینما اختصاص دارد. هر یک از این فیلسوفان با رویکردی منحصر به فرد، به سینما به عنوان بستری برای بیان و بررسی مفاهیم فلسفی پرداخته‌اند. به عنوان مثال، استنلی کاول، یکی از اولین فیلسوفانی بود که سینما را به عنوان یک زبان فلسفی جدید در نظر گرفت. او معتقد است که سینما می‌تواند همانند ادبیات یا هنرهای تجسمی، به کشف و بیان مفاهیمی چون شکاکیت، هویت و حقیقت بپردازد.

مقاله‌ای که به کاول اختصاص یافته، به بررسی آثار او در زمینه فیلم‌هایی مانند ستاره شمالی و آوای موتزارت پرداخته و نشان می‌دهد که چگونه کاول با استفاده از نظریه‌های زبان‌شناسی و زیبایی‌شناسی، سینما را به عنوان واسطه‌ای برای بیان تجربیات انسانی به‌کار می‌گیرد. دیدگاه کاول، بر اهمیت استفاده از سینما به عنوان وسیله‌ای برای طرح پرسش‌های وجودی و جست‌وجوی معنا تأکید دارد. او سینما را به مثابه «فلسفه به مثابه زندگی» می‌داند و بر این باور است که فیلم‌ها می‌توانند تجربیات انسانی را به شیوه‌ای متفاوت از دیگر رسانه‌ها به نمایش بگذارند.

ژیل دلوز فیلسوف فرانسوی، با نظریه‌پردازی خود در بابِ فیلم به عنوان «اندیشیدن در تصویر» شناخته می‌شود. دلوز در آثار خود، سینما 1: تصویر-حرکت و سینما 2: تصویر-زمان، به بررسی ساختارهای سینمایی و نحوه‌ی ارتباط آن‌ها با مفاهیم فلسفی می‌پردازد. او معتقد است که سینما می‌تواند اندیشه‌ای فراتر از زبان گفتاری و نوشتاری ایجاد کند. دلوز از مفاهیمی چون «تصویر-حرکت» و «تصویر-زمان» برای تحلیل فیلم‌های کارگردانانی چون برسون، آنتونیونی و تارکوفسکی استفاده کرده و تلاش می‌کند نشان دهد که سینما می‌تواند اندیشه‌ای زنده و پویاتر از زبان ایجاد کند. رویکرد دلوز در کتاب «تفکر در فیلم؛ فلسفه در سینما» با ارائه مثال‌هایی از فیلم‌های مدرن و پُست‌مدرن مورد بررسی قرار گرفته و نقش سینما به عنوان یک ابزار خلاقانه برای تولید و انتقال مفاهیم فلسفی تحلیل شده است.

موریس مرلو-پونتی، دیگر فیلسوف پدیدارشناسی مورد بحث، سینما را به عنوان ابزاری برای بازنمایی تجربه بدنی و ادراک انسان در نظر می‌گیرد. مرلو-پونتی، که معتقد است ادراک ما از جهان بر اساس تجربه حسی و بدنی است، سینما را به عنوان ابزاری برای بیان تجربه زیسته می‌بیند. او بر این باور است که فیلم‌ها، با استفاده از تکنیک‌های بصری و صدا، می‌توانند تجربه‌ای زیسته را برای مخاطب ایجاد کنند که فراتر از توصیف‌های نوشتاری است. نویسندگان کتاب به تحلیل رویکرد پدیدارشناسانه مرلو-پونتی در فیلم‌هایی چون نوستالژیا اثر تارکوفسکی پرداخته‌اند و نشان داده‌اند که چگونه این آثار، با ایجاد فضایی احساسی و ادراکی، تجربه‌ای تازه از درک فلسفی را برای تماشاگر فراهم می‌کنند.

 

بخش دوم: تفکر روی فیلم‌ها

در بخش دوم، نویسندگان به بررسی فیلم‌های خاصی می‌پردازند که به شیوه‌ای فلسفی ساخته شده‌اند و مفاهیم فلسفی پیچیده‌ای را مطرح می‌کنند. در اینجا، فیلم‌هایی چون مُهر هفتم اثر اینگمار برگمان و استاکر اثر آندری تارکوفسکی مورد تحلیل قرار می‌گیرند. هر یک از این فیلم‌ها به عنوان بستری برای تأمل فلسفی در نظر گرفته شده و به دقت بررسی می‌شوند که چگونه توانسته‌اند با استفاده از زبانِ سینمایی، مسائل پیچیده‌ای مانند معنا، مرگ و زمان را به تصویر بکشند.

در مقاله‌ای که به مُهر هفتم پرداخته، نویسندگان به تحلیل جست‌وجوی معنای زندگی و رویارویی با مرگ از دیدگاه اگزیستانسیالیستی می‌پردازند. برگمان، در این اثر سینمایی، از عناصر نمادین چون بازی شطرنج با مرگ به عنوان استعاره‌ای برای طرح پرسش‌های وجودی استفاده می‌کند. این فیلم، با استفاده از دیالوگ‌های پرمفهوم و تصاویری تاریک، فضایی ایجاد می‌کند که مخاطب را درگیر پرسش‌های فلسفی چون بی‌معنایی و ترس از مرگ می‌سازد.

در تحلیل فیلم استاکر اثر تارکوفسکی، کتاب به بررسی فضای متافیزیکی فیلم و چگونگی استفاده از عناصر بصری و صوتی برای خلق تجربه‌ای فلسفی پرداخته است. تارکوفسکی، که به «شاعر سینما» معروف است، با استفاده از تصاویر آهسته و ریتم کُند، تماشاگر را به سفری درونی می‌برد که او را به تفکر در بابِ مفاهیمی چون سرنوشت و حقیقت دعوت می‌کند. این مقاله به دقت نشان می‌دهد که چگونه تارکوفسکی از نمادهایی چون آب، آینه و معماری‌های متروک برای خلق فضایی تأملی استفاده کرده است.

 

بخش سوم: تفکر با فیلم‌ها

بخش سوم کتاب، به تحلیل چگونگی استفاده از سینما به عنوان یک ابزار فلسفی می‌پردازد. در اینجا، فیلم‌ها به عنوان شرکای فلسفی معرفی می‌شوند که می‌توانند به طرح پرسش‌های جدید و حتی تولید فلسفه کمک کنند. فیلم‌های آندرسون، کیشلوفسکی و کوبریک از جمله آثاری هستند که در این بخش مورد تحلیل قرار گرفته‌اند.

فیلم‌های وس اندرسون، با استفاده از سبک بصری خاص و رویکردی نوآورانه، به عنوان نمونه‌هایی برای بیان فلسفه‌ معاصر در نظر گرفته شده‌اند. آثار اندرسون، مانند هتل بزرگ بوداپست با استفاده از تقارن‌ها، رنگ‌های زنده و شخصیت‌پردازی منحصربه‌فرد، مفاهیمی چون هویت، زمان و بی‌معنایی را به شکلی خاص و طنزآمیز به تصویر می‌کشند. نویسندگانِ کتاب، با تحلیل این آثار، به مخاطب نشان می‌دهند که چگونه فیلم‌های اندرسون می‌توانند بسترهایی برای تفکر فلسفی و طرح پرسش‌های پیچیده درباره وجود و معنا باشند.

در تحلیلِ فیلم‌های کیشلوفسکی، به ویژه سه‌گانه‌ مشهور او یعنی آبی، سفید، قرمز، نویسندگان نشان می‌دهند که چگونه این فیلم‌ها هر یک نماینده‌ یک ایده‌ فلسفی خاص هستند. به عنوان مثال، در آبی، مفهوم آزادی و پیامدهای پیچیده‌ آن برای فرد و جامعه بررسی می‌شود. کیشلوفسکی با استفاده از رنگ‌های خاص و فضای حسی منحصر به فرد، به مخاطب کمک می‌کند تا پرسش‌هایی مانند «آیا رهایی واقعی ممکن است؟» و «آزادی چه هزینه‌ای برای انسان به دنبال دارد؟» را مطرح کند. این سه‌گانه، با تلفیق مباحث اجتماعی و فلسفی، به ابزاری برای کاوش در پیچیدگی‌های روابط انسانی تبدیل می‌شود.

فیلم‌های کوبریک، به ویژه آثار شاخصی چون 2001: ادیسه فضایی و پرتقال کوکی، با ساختارهای روایی منحصربه‌فرد و مضامین عمیق فلسفی، همواره مورد توجه تحلیل‌گران فلسفی بوده‌اند. نویسندگان کتاب به بررسی نحوه‌ پرداخت کوبریک به مفاهیمی مانند «تکامل انسان»، «ماهیت خشونت» و «اخلاق» می‌پردازند. در 2001: ادیسه فضایی، کوبریک با استفاده از تصاویر سمبولیک و صحنه‌های طولانی، تماشاگر را به اندیشیدن در مورد نقش تکنولوژی در سرنوشت انسان و امکان عبور از مرزهای بشریت وادار می‌کند. در پرتقال کوکی، مسئله‌ آزادی اراده و خشونت انسانی با روایتی غیرمتعارف به نمایش گذاشته می‌شود و کوبریک با سبک خاص خود، مخاطب را به مواجهه با تاریک‌ترین ابعاد ذات انسان دعوت می‌کند. این فیلم‌ها، هر یک به شیوه‌ای منحصر به فرد، بسترهای فلسفی مناسبی را برای تأمل عمیق در بابِ وجود و معنا ایجاد می‌کنند.

 

نتیجه‌گیری

کتاب «تفکر در فیلم؛ فلسفه در سینما» با استفاده از رویکردی جامع و دقیق، به بررسی رابطه‌ پیچیده میان فلسفه و سینما پرداخته و نشان می‌دهد که سینما می‌تواند به مثابه ابزاری برای تولید اندیشه و پرسش‌های فلسفی به کار رود. گستردگی موضوعات و فیلم‌های مورد بحث از ویژگی‌های مهم این کتاب است. از فیلم‌های هنری کلاسیک تا آثار پرفروش هالیوودی، کتاب توانسته تا طیف گسترده‌ای از سلایق را پوشش دهد و خواننده را با نگاه‌های متفاوت به دنیای سینما و فلسفه آشنا سازد. با این حال، ممکن است کتاب «تفکر در فیلم؛ فلسفه در سینما» برای مخاطبانی که آشنایی زیادی با فلسفه ندارند، در بخش‌هایی سنگین و پیچیده به نظر برسد. استفاده از اصطلاحات تخصصی و ارجاعات متعدد به آثار فلسفی مختلف، ممکن است خواننده را به چالش بکشاند و نیاز به دقت و تمرکز بیش‌تری در خواندن باشد؛ اما این مسئله به نوعی اجتناب ناپذیر است چرا که کتاب در تلاش است تا به عمقِ مباحث فلسفی نفوذ کند و تنها به سطحی‌نگری در تحلیلِ فیلم‌ها بسنده نکند.

در نهایت این اثر، نه تنها به تحلیلِ فلسفی فیلم‌ها می‌پردازد، بلکه خود نیز به مثابه نوعی فلسفه عمل می‌کند و به خواننده کمک می‌کند تا با نگاهی تازه به فیلم‌ها بنگرد.

 


کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:

https://telegram.me/filmmagazine

آدرس اینستاگرام:

https://www.instagram.com/filmmagazine.official

آدرس کانال آپارات:

آپارات | FilmMagazine.official (aparat.com)

 

 

[ماهنامه فیلم شماره ۶۱۸]

جدیدتر‌ها

آرشیو