در حالی که صنعت سینمای ژاپن و انیماتورهای آن از بازنشستگی هایائو میازاکی، پدر انیمیشن ژاپن، چندان خوشحال نیستند، مامورو هوسودا از آن استقبال کرده است. این چهره افسانهای انیمههای ژاپنی بر این باور است که کنارهگیری میازاکی از فعالیتهای هنری، «آزادی» را به صنعت سینمای کشور برمیگرداند. هوسودا که فیلم بسیار موفق فرزندان گرگ/Wolf Children از ساختههای اوست، با لحنی خوشبینانه درباره آیندهی انیمیشنسازی در ژاپن بعد از بازنشستگی میازاکی صحبت میکند. این در شرایطی است که از سال 2013 و پس از اعلام خبر بازنشستگی میازاکی، بحث درباره این اقدام فیلمساز در سطح وسیعی ادامه دارد و بسیاری از هنرمندان و منتقدان سینمایی عقیده دارند غیبت میازاکی برای صنعت انیمیشن ژاپن جبرانناپذیرست.
میازاکی لقب والت دیزنی ژاپن را به خود اختصاص داده است و شرکت فیلمسازی قدیمی او به نام جیبلی، انیمیشنهای دستی تولید و در آنها داستانهایی طبیعتگرایانه را تعریف میکند. این انیمیشنها از شهرتی جهانی برخوردارند و منتقدان سینمایی بارها تأکید کردهاند که بعید به نظر میرسد هیچ فیلمساز دیگری بتواند جای میازاکی را بگیرد. با این وجود صنعت انیمیشن ژاپن در سالهای اخیر رشد و گسترش زیادی پیدا کرده است و بسیاری از محصولاتش با فیلمهای هالیوودی رقابت میکنند. هوسودا میگوید کنارهگیری میازاکی راه را برای حضور دیگر چهرههای خلاق صنعت انیمیشن باز میکند و آنها میتوانند خودی نشان بدهند. او قرار بود در سال 2004 کارگردانی قلعه متحرک هاول را برای استودیوی جیبلی انجام دهد که به دلایل نامشخصی این اتفاق نیفتاد و خود میازاکی آن را کارگردانی کرد.
انیمیشنهای هوسودا هم با استقبال چشمگیر منتقدان و تماشاگران روبهرو میشوند و نام او را در سطح وسیعی مطرح کردهاند، اما ظاهراً موفقیتهایی مثل جنگهای تابستانی (2009) و فرزندان گرگ (2012) این هنرمند را کاملاً خشنود نکرده و او به دنبال موفقیتهای بیشتر و بالاتری است. منتقدان بسیاری دوستدار آثار هوسودا هستند و کارش را پیشتازانه ارزیابی میکنند. به اعتقاد آنها، هوسودا در فیلمهایش تلاش دارد پلی بین سینمای روشنفکری و مردمپسند بزند و فیلمهایی بسازد که در کنار سرگرمی تماشاچی، حرفی هم برای گفتن داشته باشند. ارائه یک نگاه متعهدانهی اجتماعی در قالب داستانی سرگرمکننده، البته کار سادهای نیست. در عین حال، منتقدان به این نکته هم اشاره میکنند که نوع داستانگویی پراحساس هوسودا به گونهای است که مورد پسند هر دو گروه بچهها و بزرگترها قرار میگیرد؛ و این دقیقاً همان کاری است که کمپانی والت دیزنی دهههاست آن را انجام میدهد.
به باور هوسودا، میازاکی کاملاً تصمیم درستی گرفته است و حتی باید زودتر از اینها دست به این کار میزد! میازاکی بیش از سی سال، نفر اول صنعت انیمیشن بود و فرصتی برای ورود و عرض اندام انیماتورهای دیگر باقی نگذاشت. اما، به گفتهی هوسودا، با کنار رفتن میازاکی انیماتورهای ژاپنی نفس راحتی میکشند و روند دموکراتیزه کردن ژانر انیمه آغاز میشود. این انیماتور 49ساله میگوید: «فکر میکنم هنوز هم امکان بهتر و بزرگتر شدن برای صنعت انیمیشن ژاپن وجود دارد. فعالیت میازاکی شامل نوع خاصی از انیمیشنسازی میشد و کسی جرأت نمیکرد راهی جز راه و سبک فیلمسازی او را برود. دنیا هم زمانی که حرف از صنعت انیمیشن ژاپن میشد، فقط او را میشناخت. این شهرت نباید مانع فکرها و ایدههای تازه شود و راه را فقط برای یک نوع فیلمسازی هموار کند. صنعت انیمیشن ژاپن حالا فرصت آن را پیدا میکند که دست به تجربههای تازه بزند و سبکهای متفاوتی را در فیلمهایش به نمایش بگذارد.»
اظهار نظر هوسودا بازتاب وسیعی در رسانههای گروهی ژاپن داشته و واکنشهای متفاوتی را برانگیخته است. از آنجا که او نامی معتبر در سینمای کشورش است، گفتههایش مورد توجه فراوان قرار گرفته است. در سال 2015 پسر و هیولای هوسودا با استقبال گستردهی تماشاگران مواجه شد و به یکی از پرفروشترین محصولات سال بدل شد. امسال هم برای انیمیشن اسم تو (ماکوتو شینکای) پیشبینی چنین موفقیت کلانی میشد که در نهایت محقق شد. موفقیت این انیمیشنها باعث طرح این دیدگاه شده است که تماشاگران ژاپنی به دنبال نوع تازهای از فیلمهای انیمیشن هستند. هوسودا میگوید: «آدمهای خیلی زیادی فکر میکردند کار انیمیشنهای ژاپنی تمام شده! و حالا که میازاکی فیلم نمیسازد، دیگر خبری از انیمیشن ژاپنی نخواهد بود. اما اگر کمی دقیقتر به موضوع نگاه کنیم، متوجه میشویم که تازه تولد یک صنعت اتفاق افتاده است. ژاپن واقعاً تنها کشوری است که هنوز چنین انیمیشنهایی را تولید میکند و به سبک سنتی محصولاتش را میسازد. فناوری رایانهای و دیجیتال فوقالعاده است. اما هیچ یک از محصولاتش شبیه انیمیشنهایی نخواهند شد که با هنر دست خلق میشوند.»
هوسودا علت اصلی موفقیت انیمههای ژاپنی را در بومی و اصیل بودن آنها میداند. خود او که در کالج هنر کانازاوا درس سینما خوانده، برای طراحی کارهایش از پسزمینهی هنرهای بصری محل زندگیاش بهره میگیرد و حتی شخصیتهای فیلمهایش هم از بین اهالی محل انتخاب میشوند. وقایع معمولی زندگی مردم عادی هم دستمایه و الهامبخش داستانهای این فیلمها هستند. او اضافه میکند: «برای فیلمهایم، با یک داستان شروع نمیکنم. ابتدا در این باره فکر میکنم که در دنیا چه چیزهایی در حال تغییر و تحول است. درباره این مسائل با مردم عادی بحث میکنم و بعد از آن سراغ نوشتن داستان میروم. از دل این صحبتها به این نتیجه میرسم که میخواهم درباره چه چیزی حرف بزنم و چه داستانی را تعریف کنم. این موضوع مرا به سمت مشکلات و مسائلی میبرد که خانوادهها و بچهها در دل جامعه با آنها روبهرو هستند. فقر بچهها یکی از آنهاست. این موضوعها تبدیل به حرف اصلی انیمیشنهایم میشوند.»
بر همین اساس، هوسودا نقش بسیار مهمی برای رسانهی سینما قائل است و عقیده دارد صنعت سینما، هم در ژاپن و هم در سطح بینالمللی، باید نقش خود را بهدرستی ایفا کند. او از فیلمهای بیلی وایلدر و آنیهال و نیمهشب در پاریس وودی آلن به عنوان کارهای مورد علاقهاش نام میبرد. صحبتهای این انیماتور با اظهارات تازه میازاکی همراه شد که اعلام کرد برای کارگردانی یک فیلم دیگر دوباره به سر کار برمیگردد! میازاکی و اطرافیانش صحبتی درباره اظهارات جنجالی هوسودا نکردهاند. برخی از رسانههای گروهی هم این سکوت را به علامت رضایت آنها و صحت گفتههای هوسودا گرفتهاند.