نوروز امسال با بصرفه‌ترین سیم‌کار کشور

سینمای جهان » نقد و بررسی1391/11/05


دوست ندارم به سینما سنجاق شوم

موسیقی فیلم «دست‌نیافتنی‌ها» و گفت‌وگو با آهنگ‌سازش

سمیه قاضی‌زاده

شاداب و اغواگر

موسیقی متن دست‌نیافتنی‌ها (به کارگردانی الیویه ناکاش/ اریک تولدانو) موسیقی منحصربه‌فردی است که اگر روی فیلمی هالیوودی گذاشته شده بود، حتماً آهنگ‌سازش تا حالا خیلی بیش‌تر از این‌ها در دنیا مطرح شده بود، در حالی که این آهنگ‌ساز ایتالیایی که این روزها وارد دهه‌ی ششم زندگی‌اش شده به آن جایگاهی که باید می‌رسید، نرسیده است. راستش فکر می‌کنم برای بعضی‌ها، اتفاق‌ها دیرتر از آن‌ که باید رخ می‌دهد. احتمالاً لودُویکو اِینادی هم از این دست آدم‌هاست چون با نگاهی به فهرست فیلم‌هایی که برای سال 2013 در صف دارد می‌شود فهمید که آن اتفاق ویژه برای او تازه افتاده است.
موسیقی دست‌نیافتنی‌ها کلکسیونی است از انواع و اقسام موسیقی‌های مختلف. این البته چیز تازه‌ای نیست؛ به‌خصوص در سینمای این روزها که به‌واسطه‌ی استفاده از فضاهای مختلف شهری از تاکسی و ماشین شخصی گرفته تا کافه و می‌خانه از ژانرهای متفاوت بهره گرفته می‌شود. اما شادابی موسیقی دست‌نیافتنی‌ها ویژگی منحصربه‌فرد آن است. موسیقی‌های اصلی استفاده شده در این فیلم بیش‌تر موسیقی کلاسیک بین‌المللی و موسیقی فانک است. دو نوع موسیقی که شاید کم‌ترین هم‌خوانی را با یکدیگر داشته باشند. اما مسأله این است که سرحالیِ آهنگ‌ساز باعث شده موسیقی هم سرحال شود چرا که قطعه‌هایی که از رپرتوار موسیقی کلاسیک هم در این فیلم استفاده شده، قطعه‌هایی با ریتم‌های تندتر و شادتر بوده‌اند. آثاری مثل «چهار فصل» ویوالدی، «رقص مجار» برامس، سمفونی‌های بتهوون و از این قبیل.
اگر نگاهی به نقدها و نوشته‌های منتقدان مختلف درباره‌ی این فیلم بیندازید خواهید دید که چه‌قدر همه به بافت درونی موسیقی در فیلم اشاره کرده‌اند و حرکت مارگونه‌ی آن چنان موذیانه همه ‌جای فیلم همراه آن بوده که کم‌تر نمونه‌ای را با این تنوع می‌شود یافت که در عین حال روی اعصاب هم راه نرود و تمرکز بیننده را از تصویر نگیرد.
موسیقی صحنه‌ی آغاز فیلم که خیلی‌ها از آن به عنوان یکی از بهترین آغازهای سینمای این چند سال اخیر یاد کرده‌اند، واقعاً به‌یادماندنی است: قطعه‌ی پرواز (Fly) که اینادی پیش از دست‌نیافتنی‌ها آن را ساخته بود و همراه با قطعه‌های آزاد دیگری در آلبومی با همین عنوان منتشر کرده بود. این قطعه‌ی ترنس بسیار اکشن بهترین چیزی است که می‌تواند روی آن تصاویر پرهیجان رانندگی با سرعت جنون‌آمیز بالای دویست کیلومتر در ساعت بیاید. علاوه بر این صحنه‌ که یکی از جاهایی است که موسیقی‌اش را بسیار دوست دارم، فکر می‌کنم نه تنها یکی از لحظه‌های ماندگار موسیقی بلکه یکی از به‌یادماندنی‌ترین سکانس‌های دست‌نیافتنی‌ها سکانس میهمانی تولد فیلیپ است و اجرای موسیقی ارکستر مجلسی. در این سکانس، ارکستر مجلسی طبق برنامه‌ی همیشگی تولدهای هرساله‌ی فیلیپ، قطعه‌های باخ و بتهوون و برامس را اجرا می‌کند و کارش را پایان می‌دهد. نوازندگان در حال جمع کردن پارتیتورهای‌شان هستند که فیلیپ از آن‌ها می‌خواهد بنشینند و برای دوریس، ویوالدی بنوازند اما بعد از این، دوریس او را دعوت به شنیدن قطعه‌ی «خاک، باد و آتش» می‌کند که در ابتدای آشنایی‌شان هم وعده‌ی آن را به فیلیپ داده بود. صحنه‌ای که در آن حتی تفاوت‌های موسیقی هم زندگی می‌سازند.
غیر از این‌ها، تیتراژ ابتدایی فیلم را هم موسیقی زیبایی همراهی می‌کند. موسیقی مینی‌مالی که از تکرار چند واریاسیون تشکیل شده و بی‌شباهت به آثار دیگر آهنگ‌سازان مینی‌مال فعال در حوزه‌ی موسیقی فیلم نیست. شاید با خودتان بگویید چرا آخر از همه به بررسی و یادآوری موسیقی تیتراژ ابتدایی پرداخته‌ام. دلیلش این است که درست است که موسیقی بسیار خوبی است اما ممکن است در وهله‌ی اول، ذهن آدم را به بیراهه ببرد تا گمان کند با آهنگ‌سازی مقلد طرف است که خودش حرفی برای گفتن ندارد و صرفاً با تقلید از امثال فیلیپ گلس، کارش را شنیدنی کرده. به‌خصوص که وقتی نام آهنگ‌ساز روی صفحه نقش می‌بندد، نامی‌ست ناآشنا. اما وقتی کل فیلم را دیده و تمام لحظه‌های موسیقی‌اش را که حجم زیادی از فیلم را هم تشکیل داده و چهل قطعه است شنیده باشید، آن‌وقت می‌فهمید که واقعاً با آهنگ‌سازی مؤلف مواجه‌اید که اتفاقاً خیلی خوب می‌داند از هر ژانری کجا استفاده کند ولو این‌که تأثیرپذیری از هنرمندان هم‌نسلش داشته باشد. اصلا مگر تأثیرپذیری چیز بدی است؟
اگر فیلم را دیده‌ باشید که حتماً می‌دانید از چه موسیقی شگفت‌انگیزی می‌گویم. اگر هم هنوز ندیده‌اید که اکیداً پیشنهاد می‌کنم تماشایش کنید و با دقت مضاعفی به موسیقی‌اش توجه کنید، هرچند که می‌دانم موسیقی دست‌نیافتنی‌ها جادویی دارد که خودش را به مخاطبش تحمیل خواهد کرد و نیاز چندانی به تلاش شما نیست!

 

حرف‌های لودُویکو اینادی، آهنگ‌ساز

لودُویکو اینادی،  Alپیانیست و آهنگ‌ساز ایتالیایی که به خاطر قطعه‌های پیانو و ملودی‌هایش به‌خوبی شناخته شده، با موسیقی دست‌نیافتنی‌ها کاری را ارائه داده که سرفصل جدیدی در زندگی هنری او به نظر می‌رسد. اشتیاق او به موسیقی و پیانو از کودکی در درونش شکل گرفته است. مادرش پیانو می‌نواخته و به او هم این ساز مادر را آموزش داده است. خودش می‌گوید که موسیقی برایش چیزی بسیار احساسی است: «مادر من باخ،  بتهوون و آثار کلاسیک می‌نواخت و در عین حال من یک کتاب آهنگ‌های فرانسوی برای کودکان داشتم که از روی آن‌ها هم تمرین می‌کردم اما موسیقی‌هایی مثل کارهای بیتلز و باب دیلن که دو خواهر بزرگ‌ترم گوش می‌کردند هم روی کارم مؤثر بود. با این حال معتقدم بین نواختن یک ساز و آهنگ‌سازی فاصله‌ای به وسعت جهان وجود دارد و من احساس کردم که برای نوشتن قطعه بسیار آمادگی دارم و همیشه ترجیح‌ام در موسیقی آهنگ‌سازی بوده، با این که خیلی مواقع به عنوان نوازنده‌ی پیانو شناخته شده‌ام. همین است که حتی در کنسرت‌های سولوی پیانو هم بداهه‌نوازی می‌کنم. قطعاً این تأثیر موسیقی‌های بلوزی است که در کودکی و نوجوانی شنیده‌ام.»
از او پیوسته به عنوان یکی از آهنگ‌سازان مینیمالیست ایتالیا یاد می‌شود اما خودش این نوع طبقه‌بندی‌ها را دوست ندارد: «شخصاً این نوع تعاریف را دوست ندارم، اما مانند هر کس دیگری، توانایی فرار از آن‌ها را هم ندارم. شاید هم مینیمالیست باشم، نمی‌دانم، اما در هر صورت فکر می‌کنم هر آهنگ‌سازی باید از موسیقی کلاسیک در چنته‌اش چیزهایی داشته باشد.»
ارتباط او با دنیای موسیقی فیلم با ساخت موسیقی برای دوستانش در دنیای سینما آغاز شده است. به این شکل که مثلاً نانی مورتی برخی از قطعه‌های او را روی فیلم‌های مختلف استفاده کرد و سپس همکاری در سینما و ساخت قطعه‌ها برای فیلم‌ها آغاز شد، گرچه او تا امروز آن‌قدرها در این حوزه فعال نبوده است. وقتی کارگردانان دست‌نیافتنی‌ها به او پیشنهاد ساخت این موسیقی را دادند هم اینادی وقت نداشت اما آن‌ها خیلی کار این آهنگ‌ساز را دوست داشتند و می‌دانستند که چه‌قدر قطعه‌های او به فیلم‌شان می‌آید. او درباره‌ی کارش در کمدی دست‌نیافتنی‌ها می‌گوید: «از قبل برای این فیلم موسیقی نوشته بودم. در واقع نه برای این فیلم بلکه از موسیقی‌‌هایی که قبلاً به صورت آزاد نوشته بودم برای این فیلم استفاده کردم. دو کارگردان فیلم از من خواستند تا این موسیقی‌ها را از نو برای این فیلم تنظیم کنم.»
تصاویر الهام‌بخش این فیلم روی موسیقی این آهنگ‌ساز هم تأثیر به‌سزایی داشته است: «کاری که برای فیلمی می‌کنم، بسته به ژانر آن متفاوت است، اما در تمام موارد سعی می‌کنم کاری انجام دهم که در نهایت مشخص باشد که متعلق به من است. من موسیقی فیلم را به عنوان کار دوست ندارم و هرگز برای فیلم‌هایی که چشم‌انداز موسیقایی من را برآورده نکنند آهنگ‌سازی نمی‌کنم.» او درباره‌ی نقش موسیقی در فیلم به‌طور کلی معتقد است که موسیقی، داستان را به صورت کامل روایت می‌کند و این همان چیزی است که در نهایت راز سینما را در ذهن ماندگار می‌کند.
با توجه به این‌که اینادی، موسیقی دست‌نیافتنی‌ها را از قبل ساخته بود و با این حال تا این اندازه روی فیلم نشسته‌، پیوسته با این پرسش مواجه می‌شود که پس کاری که او در مقام آهنگ‌ساز فیلم انجام داده، چه بوده؟ او هم همیشه مسئولیت این کار را به گردن کارگردانان فیلم می‌اندازد و پاسخ می‌دهد: «تصور می‌کنم انتخاب موسیقی‌ من توسط این دو کارگردان خوش‌ذوق و به‌کارگیری من به عنوان ‌آهنگ‌ساز بهترین کاری بود که می‌شد در حق دست‌نیافتنی‌ها انجام داد! سعی کردم تغییرهای کوچکی در قطعه‌هایم ایجاد کنم اما ایده‌ی اصلی همانی بود که از پیش وجود داشت. سپس همه چیز دوباره ضبط شد. این کار، تنظیم و ارکستراسیون جدیدی به همراه نداشت چون بسیار مشابه قطعه‌های اصلی بود اما  تفسیری جدید از آن موسیقی‌ها را برای این فیلم ارائه دادم. نقش موسیقی در دست نیافتنی‌ها واقعاً مثال خوبی است. این موسیقی قرار نیست نظریه‌پردازی کند بلکه قرار است آن‌جا باشد تا به بار احساسی فیلم کمک کند. در واقع از نظر عاطفی یاری‌دهنده است و در عین استقلال، بخشی از فیلم هم هست.»
او درباره‌ی پیدا کردن سوژه‌ها برای موسیقی این فیلم و بداهه‌پردازی در خلال کار می‌گوید: « گاهی با ایده‌ای بداهه، کارم را شروع می‌کنم اما هر بار این بداهه فرق می‌کند. پس از آن، در کنسرت باز تغییرهای کوچکی را به وجود می‌آورم . می‌خواهم در ابتدا عناصر اصلی، تم‌ها، هارمونی‌ها و همه‌ی رنگ‌های موسیقایی را بشناسم و سپس سراغ آهنگ‌سازی بروم.»
لودویکو اینادی درباره‌ی تأثیر موسیقی ایتالیایی بر کارش می‌گوید: «موسیقی‌ مدرن ایتالیایی را دوست ندارم. تصور می‌کنم نوعی سردرگمی فرهنگی در آن‌ها وجود دارد. موسیقی‌های زیادی شنیده‌ام و در طول زندگی‌ام به آن‌ها عشق ورزیده‌ام؛ موسیقی کلاسیک، راک، موسیقی ورلد و غیره. فکر می‌کنم موسیقی من حاصل آن چیزهایی است که پیوسته به آن‌ها گوش کرده‌ام.»
او که در زمینه‌ی ساخت موسیقی فیلم آن‌قدرها مشهور نبوده، حالا با موفقیت دست‌نیافتنی‌ها با پیشنهادهای متعددی در زمینه‌ی ساخت موسیقی برای سینما مواجه شده و می‌گوید: «پیشنهادهای زیادی در این زمینه دارم اما راستش را بخواهید باید تا پایان سال آلبومم را به پایان برسانم و نیاز به تمرکز دارم. همچنین سال آینده کنسرت‌های زیادی در سراسر اروپا دارم که کار دشواری است. همین‌طور کنسرت‌هایی با گروه‌های جدید و قدیمی‌ام همراه با تک‌نوازی پیانو.»
در پاسخ این سؤال که آیا با دیگر آهنگ‌سازان فیلم‌های ایتالیایی ملاقات کرده‌ از دیدارش با انیو موریکونه‌ی بزرگ یاد کرده اما باز روی این نکته تأکید می‌کند که نه در سینمای جهان و نه در سینمای ایتالیا جایگاه خاصی ندارد و ترجیح می‌دهد همیشه خارج از این فضا باقی بماند: «فعالیت اصلی من در زمینه‌ی کنسرت است که واقعاً هم دارد جواب می‌دهد و خوشحالم می‌کند. ترجیح می‌دهم هرازگاه برای رسانه‌های مختلف مثل سینما یا چیزهای دیگر هم آهنگ‌سازی کنم اما دوست ندارم به‌طور کامل به جهان فیلم و سینما سنجاق شوم.»

ترجمه‌ی سمیه قاضی‌زاده

[منبع گفت‌و‌گو: سایت موسیقی فیلم Cinezic]

جدیدترین‌ها

آرشیو

فیلم خانه ماهرخ ساخته شهرام ابراهیمی
فیلم گیج گاه کارگردان عادل تبریزی
فیلم جنگل پرتقال
fipresci
وب سایت مسعود مهرابی
با تهیه اشتراک از قدیمی‌ترین مجله ایران حمایت کنید
فیلم زاپاتا اثر دانش اقباشاوی
آموزشگاه سینمایی پرتو هنر تهران
هفدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت
گروه خدمات گردشگری آهیل
جشنواره مردمی عمار
جشنواره انا من حسین
آموزشگاه دارالفنون
سینماهای تهران


سینمای شهرستانها


آرشیوتان را کامل کنید


شماره‌های موجود


نظر شما درباره سینمای مستقل ایران چیست؟
(۳۰)

عالی
خوب
متوسط
بد

نتایج
نظرسنجی‌های قبلی

خبرنامه

به خبرنامه ماهنامه فیلم بپیوندید: