برندگان اسکار، روشنتر از روز!
در روزهایی که رأیدهندگان اسکار خودشان را برای اعلام نظر آماده میکنند، دو فیلم بیش از هر زمان دیگری در سه رشته کلیدی بهترین فیلم، کارگردانی و فیلمنامه اریژینال خودشان را مطرح کردهاند و به نظر میرسد سایر نامزدها شانس بهمراتب کمتری دارند. در هر یک از این رشتهها، گیرمو دل تورو و جردن پیل نویسنده و کارگردان بهترتیب برای فانتزی عاشقانه شکل آب و تریلر بگریز مدعی اصلی به حساب میآیند. اگر این سؤال برایتان مطرح شده است که سایر رقبای قدرتمند چهقدر شانس دارند، باید گفت که از نگاه آن تامپسن در مقاله مفصلش در «ایندیوایر»، دانکرک بلاکباستر کریستوفر نولان درباره جنگ جهانی دوم، درامدی (درام/ کمدی) متفاوت سه بیلبرد بیرون ابینگ میزوری اثر مارتین مکدانا و کمدی روابطی لیدی برد از گرتا گرویگ، همگی طرفداران دوآتشه خودشان را دارند اما به نظر نمیآید که خطری برای دو مدعی اصلی تصاحب این جوایز داشته باشند که این روزها محبوبیتشان بیشتر هم شده است. در واقع با نگاهی دقیقتر مشخص میشود که نولان در جوایز بفتا هم دست خالی باقی ماند و بیتردید رقابتش با دیگر فیلم انگلیسی درباره جنگ جهانی دوم یعنی سیاهترین ساعت باعث شد که بهنوعی این دو یکدیگر را از رقابت حذف کنند. عجیبتر اینکه فیلم حماسی نولان که باید آن را بر پرده آیمکس تماشا کرد تا هرچه بیشتر به شکوهش پی برد، حتی در کسب جوایز تدوین و جلوههای ویژهی بفتا ناکام ماند و فقط جایزه صدا را برنده شد. با این حال دانکرک که در رشتههای مهم بازیگری و فیلمنامه نمیتوانست حضور داشته باشد، هشت نامزدی اسکار به دست آورده است که شاید در زمینههای فنی چند موفقیت را نصیب سازندگانش کند. اما از سوی دیگر درام انتقامی دوازده میلیون دلاری سه بیلبرد... هم که جایزه تماشاگران جشنواره فیلم تورنتو را برنده شد و در انگلیس و جوایز بفتا هم پنج جایزه اصلی را به دست آورد، در محدوده آکادمی و جوایز اسکار به همان اندازه حامی ندارد. با وجود این، اثر مکدانا هفت نامزدی دارد و احتمالاً تندیسهای طلایی بازیگری را نصیب فرانسیس مکدورمند و سم راکول خواهد کرد. بماند که مکدانا در رشته بهترین کارگردانی هم نامزد نشده است و در جوایز اتحادیه کارگردانان هم به دل تورو باخت. همین وضعیت برای گرتا گرویگ و لیدی برد هم صادق است و میدانیم که بازیگران و فیلمنامهنویسان آن را تحسین کردهاند و مثلاً سیرشا رونن جایزه بهترین بازیگر زن اصلی گلدن گلوب را در رشته بازیگری بهترین کمدی یا موزیکال برنده شد. اما اصلاً بعید نیست که این فیلم در شب مراسم آکادمی دست خالی بماند چون رونن در بفتا و جوایز اتحادیهی بازیگران به مکدورمند باخت و بازیگر مکمل من، تانیا آلیسن جَنی هم بارها همتای خود در لیدی برد یعنی لوری متکاف را شکست داده است.
انتخاب فاجعهآمیز دنی بویل برای کارگردانی جیمز باند!
آوریل سال گذشته بود که دنیل کریگ خبر از بازگشتش برای آخرین ایفای نقش در مجموعه فیلمهای جیمز باند داد و از همان زمان بود که گمانهزنی درباره کارگردان بیستوپنجمین فیلم جیمزباندی هم شروع شد؛ و حالا تقریباً یک سال گذشته است و با اینکه ماه نوامبر 2019 به عنوان زمان نمایش عمومی اعلام شده است، هنوز مشخص نیست که چه کسی روی صندلی کارگردانی خواهد نشست. چند ماه پیش، شایعهها از احتمال پیوستن دُنی ویلنِو یا کریستوفر نولان میگفتند اما هر دو در نهایت، پای خودشان را از این پروژه بیرون کشیدند؛ و حالا این طور که پیداست دنی بویل، کارگردانِ میلیونر زاغهنشین (2008) در صدر فهرست کارگردانانی قرار دارد که کمپانیهای «مترو گولدوین مِیِر» و «ایئن پروداکشنس» در نظر دارند. اما بهکارگیری بویل برای کارگردانی یک فیلم جیمزباندی میتواند اشتباهی فاجعهآمیز باشد چون زیباییشناسی این کارگردان انگلیسی کاملاً برای فیلمی از این مجموعه نامناسب به نظر میرسد. به عنوان مثال، مأمور 007 شخصیتی است که همواره با آرامش و خونسردی فوقالعادهاش شناخته میشود، در حالی که بویل کارگردانی است که به نظر میرسد فیلمهایش توسط کسی فیلمبرداری میشوند که در بین برداشتها دائم داروی آدرال برای کنترل بیشفعالی مصرف میکند! در این شرایط، هستند فیلمسازان انگلیسی که برای کارگردانی فیلم جدید جیمز باند مناسب به نظر میرسند. دیوید ارلیش منتقد جوان «ایندیوایر» در مطلب مفصل خود بهترتیب از این فیلمسازان به عنوان بهترین انتخابها نام برده است: پل کینگ (که با پدینگتن2 موفقیت بزرگ و شاید دور از انتظاری را تجربه میکند)، استیو مککویین (که واقعاً معلوم نیست این هنرمند بزرگ و تحسینشده در زمینه هنرهای بصری چه کار خارقالعادهای میتواند با این دستمایه و بودجهای 250 میلیون دلاری انجام دهد)، ریچارد آیود (با تلفیقی از شوخطبعی متلون و نگاهی تیرهوتار که انگار تایکا وایتیتی و تری گیلیام یکی شدهاند!)، لین رمزی (که بیتردید انتخابی جسورانه خواهد بود که در نگاه اول برای کارگردانی یک فیلم جاسوسی بلاکباستر مناسب به نظر نمیرسد) و جو رایت (که با وجود تمام گزینههای خوب احتمالاً مطمئنترین و بیخطرترین انتخاب است و آن قدر تجربه دارد و به قدری صاحب سبک است که میتواند امضای خودش را هم پای فیلم جیمزباندی جدید بیندازد).
دانکن جونز، «لال» و پرهیز همیشگی از نتفلیکس!
دانکن جونز در گفتوگوی دو روز پیش خود با راین جانسن، کارگردان جنگهای ستارهای: آخرین جِدای فاش کرد که با وجود تجربهی بهشدت مثبت همکاریاش با «نتفلیکس» در جدیدترین پروژه سینماییاش با عنوان لال (که چند ساعت پس از این گفتوگو برای اولین بار توسط نتفلیکس عرضه شد) هرگز همکاری دوبارهای با این غول تولید و پخش مجازی و آنلاین آثار سینمایی و تلویزیونی نخواهد داشت! جونز خطاب به تماشاگری که در اکران ویژه فیلم در سینمایی در لسآنجلس حاضر بود، این طور درباره تصمیمش توضیح داد: «اگر یک فیلم نتفلیکسی بسازید و دوباره در فرصتی دیگر به این کار تن دهید، تماشاگران از این موضوع باخبر نخواهند شد که شما فیلمهای خوب میسازید یا نه، چون واقعاً اطلاعات زیادی درباره ساخت این فیلمها وجود ندارد. مثل همه فیلمها به آثار نتفلیکس هم امتیازهای مختلفی داده میشود که این فوقالعاده است اما شما متوجه نمیشوید که چند نفر به تماشای این فیلمها نشستهاند.» جونز میگوید واقعاً در این وضعیت نمیداند چه کار کند و عقلش دیگر به جایی قد نمیدهد! چون سر دوراهی قرار گرفته است که یا باید آزادی و اصالت فیلمسازی برای سایتها و شبکههای پخش مجازی و آنلاین را انتخاب کند یا گاهی وقتها به خواستههای استودیوها تن بدهد و فیلمهایی بسازد که عموم سینماروها میخواهند تماشا کنند. در جریان همین حرفها بود که جونز به حضور فراگیر فرنچایزها، دنبالهها، سرآغازها، بازسازیها و... در برنامه تولید استودیوها اشاره کرد و جانسن که در حال حاضر مشغول نوشتن فیلمنامه سهگانه جدید دیگری از مجموعه جنگهای ستارهای است، چشمانش را پوشاند و گفت: «من متأسفم!» جونز هم از فرصت استفاده کرد و با اشارههای متناوب به او و خودش گفت: «استودیو، مستقل، استودیو، مستقل...» با تمام این حرفها، جونز پس از اینکه یادی از پروژه شکستخورده قبلیاش یعنی وارکرفت (2016) و مصایب تولیدش برای کمپانی «یونیورسال پیکچرز» و مداخلههای آنها کرد، از این گفت که نتفلیکسیها چهقدر همراه او بودهاند و چهقدر ساده، نهفقط با طرح و فیلمنامهاش موافقت کردهاند و بودجه مورد نیاز را تأمین کردهاند بلکه حقوق نسخه نهایی را هم به طور کامل به وی واگذار کردند: «همه از ابتدا میدانستند که لال یک فیلم تیرهوتار و عجیبوغریب خواهد بود. اما به هر حال خوشحالم که نتفلیکسیها هم در نهایت فیلم را دوست داشتند و حالا در دسترس همگان قرار گرفته است.»
آل پاچینو در قالب جو پاترنو وارد میشود!
«اچبیاو» پس از اینکه با اولین عکسها و یک پیشپرده تلویزیونی کوتاه از فیلم کنجکاویبرانگیز پاترنو علاقهمندان را بیش از پیش مجذوب جدیدترین فیلم آل پاچینو کرد، شب گذشته اولین پیشپرده/ ترِیلر کاملِ فیلم، عکسهای جدید و تاریخ نمایش عمومی آن را اعلام کرد. پاترنو تازهترین فیلم بری لِوینسن کارگردان است که پاچینو در آن به نقش مربی فوتبال بدنام دانشگاه دولتی «پنسیلوانیا» به اسم جو پاترنو درخشیده است. این مسأله که داستان چهقدر شخصی با سوژهاش برخورد کرده است، شاید بزرگترین سؤالی باشد که پس از دیدن اولین پیشپردهی فیلم برای طرفداران و حتی بدگویان مطرح میشود، اما باید گفت که پاترنو تحقیقات را از زاویه دید خبرنگاری به نام سارا گانیم هم دنبال میکند که به خاطر گزارش رسوایی دانشگاه پنسیلوانیا برنده جایزه پولیتزر شد. بازیگر نقش خبرنگار، رایلی کیو است. این فیلم هفتم آوریل (هجده فروردین) برای اولین بار از «اچبیاو» پخش خواهد شد.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
[منابع: ایندیوایر، پلیلیست]