«دانکرک» از مرز فروش پانصد میلیون دلار عبور کرد
کمپانی برادران وارنر پنجشنبه اعلام کرد که فیلم جدیدش دانکرک (یا در اصل دونکرک) به کارگردانی کریستوفر نولان از مرز فروش جهانی پانصد میلیون دلار گذشت. این فیلم حماسی جنگ جهانی دوم آخرین موفقیت بزرگ فصل تابستان عنوان گرفت چون گیشهی آمریکای شمالی در ماه اوت وضعیت افتضاحی پیدا کرد. فروش داخلی دانکرک پس از هشت هفته اکران به رقمی نزدیک به 184 میلیون دلار رسید که در پی فروش افتتاحیهای غافلگیرکننده (پنجاه میلیون) حاصل شد. بازارهای بینالمللی برتر فیلم از این قرارند: انگلیس با نزدیک به 73 میلیون، چین 47 میلیون، کره جنوبی 21 میلیون و فرانسه 19 میلیون دلار. سو کرول به عنوان رییس پخش و بازاریابی جهانی فیلم گفت: «نولان ثابت کرده است که چرا او را به عنوان یکی از بزرگترین فیلمسازان این دوران میشناسیم. دانکرکِ او یک هنرنمایی تمامعیار است؛ یک تجربه سینمایی احساسی و دلخراش که محدودههای فیلمسازی استودیویی جریان اصلی را گسترش داده است...» دانکرک از گستردهترین اکران نسخهی هفتاد میلیمتری در بیش از دو دههی اخیر برخوردار شد که گواهی بر اعتماد پخشکنندگان به نولان است.
دیوید لینچ راه تولید فصل دیگری از «تویین پیکس» را باز گذاشت
آیا فصل سوم مجموعه تلویزیونی دیوید لینچ با عنوان تویین پیکس که آن را برای «شوتایم» ساخت و در همین فصل تابستان روی آنتن رفت، یک موفقیت بود؟ جواب این سؤال به زاویه دید شما بستگی دارد. از یک سو آمار و ارقام خوب نبودند و از متوسط دو میلیون تماشاگر در بازگشت سریال کالت دیوید لینچ خبر دادند که در قیاس با میزان تماشاگران دیگر مجموعههای این شبکه از جمله میلیاردها (با حدود چهار میلیون و ششصد هزار بیننده) یا فصل اول کاروبار (چهار میلیون و صد هزار مخاطب) ناامیدکننده است. با این وجود، هیچیک از این دو سریال به اندازه اثر لینچ خبرساز نشدند و گفتوگوهای پرشور درباره هر قسمتشان درنگرفت. در واقع تویین پیکس مثل دههی 1990 دوباره به رویدادی در فرهنگ عامه بدل شد که نمیتوان ارزش آن را با پول سنجید. از زمان انتشار اولین اخبار تولید فصل سوم، چنین گفته شد که بازگشت این مجموعه فقط در قالب یک فصل روی خواهد داد و پس از هجده قسمت برای همیشه به پایان میرسد. اما حالا به نظر میآید که نظر لینچ در این خصوص تغییر کرده است. او در رویداد اخیری با عنوان «روی خط با دیوید لینچ»/ Online with David Lynch در بلگراد و در پاسخ به فردی که از احتمال تولید فصل چهارم تویین پیکس پرسیده بود، طوری پاسخ داد که امیدها زنده باقی بمانند: «هنوز برای صحبت کردن در این مورد خیلی زود است و حتی اگر چنین قراری باشد، شما در دوسه سال آینده چیزی نخواهید دید، چون فصل آخر، پنج سال زمان برد تا ساخته شود.» البته احتمالاً برخی میگویند این جواب هم چندان امیدوارانه نیست اما هرچه باشد یک پاسخ منفی سرراست هم نیست. در واقع با در نظر گرفتن تحسینهای متعدد لینچ از آزادی عمل در تلویزیون کابلی شاید بتوان گفت که او در این شرایط از نظر خلاقه بهنوعی احیا شده و انرژی تازهای گرفته است. از سوی دیگر، او همواره تلویزیون را دوست داشته است چون رسانهای است که به او اجازه میدهد هرگز مجبور به پایان دادن داستانی نباشد!
جیم کری و میشل گوندری با «شوخی» به تلویزیون میروند!
اگر کسی بگوید نور ابدی ذهنی بیآلایش (2004) تا امروز بهترین فیلم کارنامههای جیم کری و میشل گوندری است، چندان جایی برای بحث و استدلال باقی نمیماند؛ فیلمی که زیرکانه به فروپاشی یک رابطه میپردازد و به لطف فیلمنامهی نبوغآمیز چارلی کافمن یکی از فیلمهای ماندگار و فراموشنشدنی دهههای اخیر است. اما حالا که قرار شده است این دو یک بار دیگر در کنار هم قرار گیرند، آیا بدون یک فیلمنامهنویس بیهمتا میتوانند دوباره بدرخشند؟ بهزودی به پاسخ این سؤال خواهیم رسید. شبکهی «شوتایم» چراغ سبز تولید فصل اول سریال شوخی/ Kidding را در حالی نشان داده است که جیم کری بازیگر و تهیهکنندهی اجرایی خواهد بود و میشل گوندری کارگردانی قسمتهای نیمساعتهی این کمدی را بر عهده خواهد داشت. کری نقش جف را بازی میکند که به عنوان آقای پیکلز هم شناخته میشود؛ شمایلی محبوب در برنامههای کودکانهی تلویزیون که مظهر مهربانی و خرد برای کودکان تأثیرپذیر است و البته والدینی که با او بزرگ شدهاند. اما وقتی خانوادهی این چهرهی محبوب - شامل همسر، دو پسر، خواهر و پدرش - با سرعتی از هم فرومیپاشند که او نمیتواند شرایط را درک کند و با آن کنار بیاید، هیچ قصهپریان، حکایت یا عروسکی نمیتواند وی را از این بحران نجات دهد. او دستخوش تغییر میشود تا مرد مهربانی در یک جهان بیرحم بهتدریج سلامت روانیاش را از دست بدهد؛ موضوعی که به اندازه خندهدار بودنش، اندوهبار هم هست. این پروژه برای کری و گوندری فوقالعاده به نظر میرسد و فرصتهای زیادی را در اختیارشان قرار میدهد؛ از جمله برای گوندری که همیشه از میزان کافی واقعگرایی برای متعادل کردن گرایشهای نامتعارفش بهره میبرد. پس باید منتظر ماند و دید که اینها چهطور در کنار هم قرار میگیرند و چه مجموعهای از دلشان بیرون میآید. جیم کری در مجموعهی من این بالا دارم میمیرم هم به عنوان تهیهکنندهی اجرایی با این شبکه همکاری دارد؛ سریالی که بهتازگی تولید فصل دومش هم در دستور کار قرار گرفت.
حراج فیلمنامههای بیستهزاردلاری «جنگ ستارگان»!
آخرین هدیهی جنگ ستارگان میتواند با بهایی نسبتاً سنگین به شما تعلق گیرد! «پروفایلز این هیستوری» فروشندهی حراج داراییهای شخصی کری فیشر و دبی رینولدز است که اعلام کرده طرفداران میتوانند برای خرید فیلمنامههای شخصی فیشر از جنگ ستارگان خودشان را آماده کنند؛ آثاری که شامل حاشیهنویسیهای خود فیشر و نوشتههایی از جرج لوکاس کارگردان است. این حراج از هفتم تا نهم اکتبر (پانزدهم تا هفدهم مهر) در لسآنجلس برپا خواهد شد. فیلمنامههای شخصی که از فیشر حراج خواهند شد شامل اثر اریژینال سال 1977 جنگ ستارگان، فیلمنامهی دکوپاژشدهی جنگ ستارگان: قسمت پنجم - امپراتوری ضربه میزند، و فیلمنامهی جنگ ستارگان: قسمت ششم - بازگشت جدای میشود. فیلمنامههای قسمت اصلی و بازگشت جدای توسط لوکاس امضا شدهاند و نوشتههای اختصاصی خطاب به فیشر دارند. انتظار میرود هر فیلمنامه بین رقمی حدود بیست تا سی هزار دلار به فروش برسد. فیشر که ماه دسامبر گذشته درگذشت، پانزدهم دسامبر (24 آذر) یک بار دیگر در قالب شاهزاده لیا در جنگ ستارگان: آخرین جدای به سینماها برمیگردد.
کانال تلگرام ماهنامه سینمایی فیلم:
https://telegram.me/filmmagazine
[منابع: ورایتی، ایندیوایر، پلیلیست]