بروس لی هنوز هم میتواند پس از گذشت سی سال از مرگش، جنجال بهپا کند و نام خود را به تیتر اول رسانهای بدل کند. درام زندگینامهای تازهای که با عنوان تولد اژدها درباره این چهرهی افسانهای دو دنیای سینما و ورزش هنرهای رزمی ساخته شده، بحث و سروصدای زیادی به راه انداخته است. در این فیلم کهبیش از خود لی بر دوست صمیمیاش استیو مککی تمرکز دارد، بیلی ماگنوسن نقش اصلی را بازی کرده است. معترضان به فیلم هم روی این نکته تأکید دارند که چرا داستان فیلم به مککی توجه بیشتری کرده است تا بروس لی! خط اصلی داستان درباره اولین روزهای ورود لی به دنیای هنرهای رزمی و آغاز فعالیتهای ورزشی اوست.
مخالفان فیلم که ظاهراً صدای بلندی هم دارند به «پیرنگ وحشتناک و انتخاب غلط بازیگران» فیلم اعتراض کردهاند. منتقدان زیادی ساخت چنین فیلمی را نوعی توهین به یاد و خاطرهی بروس لی و هنر ارزندهاش ارزیابی کردهاند. شدت اعتراضها به قدری بوده است که شانِن لی دختر بازیگر فقید (و تنها بازمانده و یادگار او) خودش را از فیلم کنار کشیده و گفته تولید آن، هیچ ارتباطی به او ندارد. شانن در مصاحبهای اعلام کرده است که فیلم بدون تأیید او ساخته شده و سازندگانش در زمان تولید کوچکترین همفکری و مشاورتی با او نکردهاند.
شانن لی در عین حال از این موضوع خبر داد که خودش در تدارک تولید فیلمی زندگینامهای درباره پدرش است. حالا معلوم نیست او به دنبال جنجالهای مربوط به فیلم اخیر چنین تصمیمی گرفته یا اینکه از قبل در فکر چنین کاری بوده است. به گفتهی او: «فیلمها و پروژههایی که تا به حال در رابطه با بروس لی ساخته شدهاند، فاقد درک درست و کامل از فلسفه و هنرمندی او هستند. ظاهراً تنها راه برای اینکه تماشاگران عمق درونیات پدرم را درک کنند این است که خود ما بازماندگان مصالح لازم را برای تولید یک فیلم قابلقبول جمعآوری کنیم.» با وجود اظهار نظر دختر بروس لی، طرفداران این بازیگر فقید عقیده دارند او در این رابطه کمکاری کرده است. اشارهی آنها به این نکته است که از سال 2013 خبر تولید این فیلم اعلام شده بود و همه از جریان تولیدش مطلع بودند.
تحلیلگران میگویند برای دوستداران سرسخت بروس لی خیلی سخت است که بپذیرند یک فیلم سینمایی، این طور چنین افسانهی شکستناپذیری را به سخره گرفته و تحریف کرده است. داستان تولد اژدها به کارگردانی جرج نولفی، در سال 1964 اتفاق میافتد. بروس لی جوان که تازه به سان فرانسیسکو نقل مکان کرده است، به خاطر دوست صمیمی خود استیو مککی به مبارزهای سخت با استاد کاراتهی آن زمان وونگ جکمن تن میدهد. در این فیلم فیلیپ نگ نقش بروس لی را بازی کرده است.
نوشتهی یکی از دوستداران بروس لی در سایت «آیامدیبی» بهخوبی حالوهوای طرفداران قدیمی و جدید این چهرهی افسانهای سینما و کاراته را به نمایش میگذارد: «آیا این یک شوخی است؟ من آمدم بروس لی را ببینم، اما یک مرد سفیدپوست آمریکایی در مرکز ماجرا قرار داشت. مگر میشود لی در داستان فیلمی باشد و آن وقت، فرد دیگری در رأس ماجراها قرار گیرد؟ آنها به جای نمایش افسانهی غران و پرجنبوجوش بروس لی، جوانی را به نمایش گذاشتهاند که بیشتر شبیه یک بازندهی حسود و نامطمئن به خود است! بروس لی فیلم، نه یک افسانهی خروشان که آدمی شکستخورده است.»
بازی فیلیپ نگ در نقش لی هم با اعتراضهای زیادی روبهرو شده است. معترضان میگویند او در این نقش، بیشتر شبیه یک آدم احمق است تا یک مبارز پرشور رزمی. در ارتباط با این اعتراضها، هر دو گروه منتقدان و طرفداران لی همنظر و همصدا هستند. اما منتقدان به نکتههای دیگری هم اشاره میکنند که زیاد مورد توجه دوستداران لی قرار نگرفته است. به گفتهی آنها فیلم دیدگاهی منفی نسبت به مردم، فرهنگ و زنان آسیایی را هم در خود دارد. با وجود همهی این اعتراضها بعید به نظر میرسد که کار سازندگان و مخالفان فیلم به دادگاه کشیده شود.
از سوی دیگر، این جنجال تأثیر خودش را بر چند پروژهی تازهای گذاشته است که قرار است درباره بروس لی ساخته شوند. حالا همه با دقت کار تولید این آثار جدید را پیگیری میکنند و نسبت به آنها حساس خواهند بود. اولین اثر، مجموعهای تلویزیونی به نام سلحشور است که بر اساس یکی از پروژههای ناتمام لی شکل میگیرد. این مجموعه ابتدا قرار بود زمانی که لی در قید حیات بود با حضور خودش جلوی دوربین برود. اما مرگ نابههنگام لی، امکان تولید این مجموعه را تا امروز به تعویق انداخته است و حالا دخترش شانن میخواهد مجموعهای تازه بر مبنای آن تولید کند.
جاستین لین فیلمساز آسیاییتباری که کارگردان چند قسمت از مجموعه فیلمهای محبوب تندوتیز است، خالق و بانی تولید این مجموعه شده است. جاناتان تراپر یکی از دو خالق اصلی سلحشور هم در تولید این مجموعه با لین و شانن لی همکاری میکند. داستان هم با حالوهوای جناییاش بر اساس دستنوشتههایی شکل میگیرد که از بروس لی به جا مانده است. این دستنوشتهها را شانن در بین برخی از لوازم و اشیای داخل انباری خانهاش پیدا کرده است. داستان در سان فرانسیسکو و محلهی معروف چینیها اتفاق میافتد. این ماجراجویی در زمان جنگ داخلی گروههای رقیب رخ میدهد و درباره جوانی با هنرهای رزمی و کاراته است که تازه از چین به محلهی چینیها آمده است؛ او خیلی زود خودش را درگیر جنگ سختی بین گروههای رقیب میبیند.
فلوت خاموش دومین پروژهی ناتمام دههی هفتاد میلادی منتسب به لی است که لیندا لی همسر وی، از عوامل اصلی تولید آن است. صنعت سینما در طول دهههای گذشته چند بار تلاش کرد تا نسخهی سینمایی این پروژه را تهیه کند. جیمز کابرن بازیگر مشهور آن دوران یکی از کسانی بود که قصد داشت با سرمایهی شخصیاش این فیلم را تولید و در آن بازی کند. در سال 1978 هم فیلمی به نام دایرهی آهن با بازی دیوید کارادین ساخته شد که گفته میشد داستانش بر اساس داستان پروژهی بروس لی نوشته شده است. فلوت خاموش یک فیلمنامهی دستنویس 120صفحهای است. لیندا لی در کتاب خاطرات خود با نام داستان بروس لی نوشته است که داستان فلوت خاموش دربرگیرندهی موضوعهای مورد علاقهی بروس لی است و بخشهایی از آن، برگرفته از زندگی، فعالیتها و نوع رفتار اوست؛ خط اصلی داستان هم درباره جوانی است که امیدی به آیندهاش ندارد، اما آشنایی او با ورزش کاراته و هنرهای رزمی، باعث تحول درونیاش میشود و تولدی تازه مییابد.