تماشای فیلم در سالن سینما با دوستان و خانواده و سایر افرادی که به سینما آمدهاند، تجربهی لذتبخشی است. با شروع فیلم حواس و نگاه افراد به پردهی نقرهای دوخته میشود تا ببینند کارگردان چه قصهای را روایت میکند و دوربینش را این بار به کجا میبرد یا کدام قسمت از زندگی آنان را به نمایش میگذارد. عموم تماشاگران هم پس از پایان فیلم در مورد داستان، بازیها یا حتی ضعفهای فیلم صحبت و اظهار نظر میکنند و احساسات و افکارشان را با یکدیگر در میان میگذارند. اما گاهی نیز پیش میآید که برخی از افراد در حین تماشای فیلم و حتی در دقایق اولیهی شروع فیلم اقدام به بیان افکار و بروز احساسات شخصی خود میکنند که به نظر میرسد این افراد قدرت به تعویق انداختن اظهارنظرهایشان در مورد صحنههای مختلف فیلم را ندارند و از همان ابتدا، شروع به نقد فیلمنامه و کارگردانی و نوع بازیها میکنند.
در حین تماشای دوران عاشقی (علیرضا رییسیان) چند نفر از تماشاگران شروع به اظهار نظر در خصوص بازی یکی از بازیگران فیلم کردند. آنها هنرنمایی بازیگر مورد نظر را با فیلم دیگرش مقایسه میکردند اما ردوبدل شدن چند جمله بین آنان باعث شد تماشاگرانی که اطرافشان نشسته بودند، چند جمله از فیلم را از دست بدهند. در همان ابتدا هم وقتی که به نام کارگردان اشاره شد یکی از تماشاگران شروع به معرفی کار قبلی کارگردان به دوستانش کرد. در یکی دیگر از صحنههای فیلم نیز چند نفر از تماشاگران شروع به صحبت درباره تصمیمی کردند که شخصیت لیلا حاتمی باید در ادامهی فیلم میگرفت.
همهی ما بارها شاهد چنین رفتارهایی در حین تماشای فیلمهای مختلف بودهایم و با اینکه تا امروز بارها درباره این موضوع صحبت شده است و همه به نکوهش آن پرداختهاند، اما همچنان شاهد بیان احساسات و برونریزی افکار در برخی از تماشاگران هستیم؛ موضوعی که حتی با تذکر سایر افراد در همان سالن سینما نیز حل نمیشود و با بیاعتنایی تماشاگران مزاحم روبهرو میشود.
اما چه اتفاقی میافتد که برخی افراد این نکته را از یاد میبرند یا اصلاً به آن توجهی نمیکنند که در سالن سینما با سایرین فیلمی را به تماشا نشستهاند و سروصدا و اظهارنظرهای شخصی آنها میتواند مخل آسایش سایر تماشاگران و حتی لذت نبردن عدهی زیادی از آنها بشود.
به نظر میرسد یکی از دلایل صحبت کردن در حین تماشای فیلم، خودنمایی و جلب توجه دیگران است. فضای سینما و حضور پرشمار تماشاگران به کسانی که از هر فرصتی برای نمایش خود به دیگران استفاده میکنند، این مجال را میدهد که به خودنمایی بپردازند و خودشان را در معرض دید دیگران قرار بدهند. بنابراین خنده با صدای بلند در صحنهی نهچندان کمیک و بیان احساسات و افکار به دوستان با صدای نهچندان آرام، میتواند به عنوان پیغامی به سایرین برای جلب توجه ارزیابی شود.
در مورد گروهی دیگر از این افراد هم میتوان این احتمال را مطرح کرد که حقوق اجتماعی و رعایت حریم دیگران چندان اهمیتی برایشان ندارد و زیر پا گذاشتن حقوق سایرین، از عادتهای آنهاست که احتمالاً در سایر حوزههای اجتماعی نیز مرتکب آن میشوند. این افراد معمولاً درک درستی از شرایط و موقعیت سایر تماشاگران و افراد اجتماع ندارند و نیاز خود را بر نیاز دیگران ترجیح میدهند.
برخی از این افراد نیز بر این باورند که خودشان همه چیز را میدانند و این اظهار فضل را باید با صدای بلند انجام دهند تا دیگران نیز در جریان دانایی آنان قرار بگیرند. شروع انتقاد از فیلمنامه و کارگردانی از همان ابتدا، یکی از راههای اظهار فضل است که این افراد با این کار حس کاذب برتریشان را نشان میدهند.
برخی از کسانی را که در حین تماشای فیلم صحبت میکنند، میتوان تماشاگران عجول نامید. آنها نمیتوانند صبر کنند تا ببینند در پایان فیلم چه اتفاقی میافتد. این افراد از صبر و انتظار لازم برای دیدن ادامهی داستان برخوردار نیستند و خود میخواهند هرچه سریعتر پایان داستان را حدس بزنند. درباره برخی از این تماشاگران میشود گفت که آنها از اینکه منتظر گذاشته شوند تا پس از دقایقی موضوعی به آنان ارائه شود، دچار تنش و اضطراب میشوند و برای کاهش اضطراب، شروع به پیشبینی صحنهها و وقایع بعدی داستان میکنند. در این میان، بعضی هم شرایط خود را نزدیک به بازیگران فیلم احساس میکنند و دوست دارند پایان داستان طوری باشد که خودشان تجربه کردهاند یا دوست دارند. در این مورد آنها حتی گاهی آرزوها و افکارشان را با صدای بلند برای دوستان یا اعضای خانوادهشان بیان میکنند.
مورد بعضی فیلمهای پیچیدهتر میشود به این موضوع اشاره کرد که اندیشیدن و تفکر برای برخی از تماشاگران کار سختی است و آنها به همین دلیل از همان ابتدا صحنه را شوخی و ساده فرض میکنند تا لازم نباشد فکرشان را برای درک بهتر فیلم به کار بیندازند. این افراد دوست دارند کارگردان مسائل را خیلی پیچیده نکند و آنها را شفاف و قابلفهم بیان کند و اگر این امر محقق نشود خودشان دست به کار میشوند.
تغییر عادت فیلم دیدن در برخی از آدمها نیز میتواند دلیل دیگری برای حرف زدن در جریان نمایش فیلم باشد. در شرایطی که میشود فیلمهای روز را بهراحتی روی گوشیهای همراه پیشرفته تماشا کرد و بهسادگی آنها را عقب و جلو کرد و با کمترین تمرکز و حتی به صورت فشرده فیلمها را تماشا کرد، انگار برخی تماشاگران در سالن سینما هم دوست دارند داستان در مدت کوتاهتری روایت شود و شاید حتی آرزو کنند که کاش در سالن سینما نیز توانایی کنترل زمان فیلم را داشتند. این تغییر در سایر حوزههای زندگی نیز دیده میشود. این افراد ممکن است به جای خواندن یک رمان بلند به مرور یادداشتی درباره آن اکتفا کنند و از یک کتاب خوب در خصوص فلسفه و یک موضوع علمی جذاب به چند جملهی کوتاه آن بسنده کنند تا در محافل حقیقی و مجازی حرفهای بیشتری برای گفتن داشته باشند و بهنوعی احساس کاذب فرهیختگی را هم تجربه کنند. در مورد این گروه از تماشاگران که به طور طبیعی اغلبشان از نسلهای جوانتر هستند، به نظر میرسد همزمان با تغییرات در شیوهی فیلم دیدن و کتاب خواندن، تغییراتی نیز در مغز صورت میگیرد. در این افراد مغز، بر خلاف گذشته، منتظر دریافت پیامهای کوتاهتر است و قدرت تمرکز و توانایی کافی برای پیگیری عمیقتر را از دست داده است. در واقع به علت تغییرات مغزی، توانایی تمرکز و حوصلهی فیلم دیدن برای زمان طولانی و خواندن رمانهای چندجلدی یا نگاه کردن عمیقتر به تابلوی نقاشی کاهش یافته است.
در کل، رفتار افراد در سینما جدای از رفتارشان در سایر حوزههای زندگی اجتماعی نیست و بیحوصلگی، عجول بودن، خودنمایی، خودبرتربینی، اظهار فضل و رفتارهای ضداجتماعی از جمله مسئلههایی هستند که میتوانند بر کیفیت فیلم دیدن در سالن سینما تأثیر بگذارند.